زنی که از شهریار به آلمان «سبزی قرمه» صادر می‌کند

کد مطلب: ۳۵۶۲۵۸
زنی که از شهریار به آلمان «سبزی قرمه» صادر می‌کند

هما کبیری - از زمانی که شبکه‌های اجتماعی متولد شدند، کسب‌وکارهای خانگی شکل و شمایل امروزی‌تری به خود گرفتند. نمی‌توان آمار دقیقی از عکس‌ها و استوری‌های مرتبط با کسب‌وکارهای خانگی منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی اعلام کرد، اما آنچه مسلم است این است که رقابت وارد دنیای جدیدی شده که انتهای آن ناپیداست. ناهیدخانم فیلو یکی از آن دسته خانم‌های ایرانی است که از ده، یازده سال پیش کارش را با آشپزی و پختن انواع غذاهای اصیل ایرانی برای مجالس و مهمانی‌ها شروع کرده. هر چند که مشتری‌های پر و پا قرصش میزاقاسمی‌هایش را بی‌نظیر توصیف می‌کنند، اما خودش معتقد است که زرشک پلو با مرغ‌هایش چیز دیگری است.

برای مشاهده جدیدترین اخبار   کاماپرس را در اینستاگرام دنبال کنیدphoto_۲۰۲۵-۰۸-۱۰_۱۰-۵۳-۴۲

ناهیدخانم اهل شهرستان دهمویز از توابع شهریار تهران است و در یکی از کوچه پس کوچه‌های همانجا، در انتهای کوچه ای بن بست، مغازه ای برپا کرده است. وقتی وارد آن بن بست می‌شوی، از همان ابتدا، ایرانیت‌های زردرنگ مغازه کوچکش و سبزی هایی که زیر درخت انگور انتهای کوچه در حال خشک شدن هستند، حکایت از کسب و کاری دارند که تنوع و گستردگی آن ناپیداست. آبغوره، آبلیمو، انواع سبزی‌های سرخ کرده، سبزی‌های خشک، شور، ترشی، پیازداغ، سیرداغ، کرفس، لوبیا، باقالی، بادمجان و کدوی سرخ شده و خیلی چیزهای دیگر تنها گوشه ای از محصولات تولیدی و درجه یک فروشگاه «ترنج» است. اما به گفته همسایه هایش، وقتی ناهیدخانم رب می‌پزد محله را عطر دلپذیری برمی دارد. او حتی خلال پسته و بادام موجود در مغازه اش را هم خودش به صورت دستی درست می‌کند.

photo_۲۰۲۵-۰۸-۱۰_۱۰-۴۷-۴۹

ناهیدخانم 37 ساله می‌گوید که از همان ابتدا از آن دسته آدم‌هایی بوده که همه به او می‌گفتند دستپخت خیلی خوشمزه‌ای دارد. «من کلا آشپزی را خیلی دوست دارم. مخصوصا زرشک‌پلو با مرغم خیلی خوشمزه می‌شود ولی چون با پخت غذا خیلی استرس می‌گرفتم، کلا این کار را کنار گذاشتم. همش می‌گفتم نکند ایرادی داشته باشد که مشتری نپسندد، به همین دلیل غذا پختن را کنار گذاشتم. مگر اینکه مشتری‌های قدیمی و آشنا به کارم سفارشی داشته باشند و خیلی به ندرت انجام می‌دهم. بعد از آن با امکانات خیلی کم سبزی درست می‌کردم ولی خدا را شکر توانستم با همه سختی‌ها مشتری‌های جدید به دست بیاورم و کارم را ادامه بدهم.»

از او می‌پرسم که منظورش از امکانات خیلی کم چیست که او می‌گوید «با آبکش‌ها و قابلمه‌های مادرم کار را شروع کردم. الان هم در کارم سختی‌های زیادی تحمل می‌کنم چون سرمایه ندارم کارم را گسترش بدهم و از طرفی هم دستگاه‌های جدیدتری آمده که من نمی توانم تهیه کنم و بیشتر به همان روش سنتی کار می‌کنم. من همه درآمدم را صرف دو تا فرزندم می‌کنم و چیزی برایم باقی نمی ماند که برای پیشرفت کارم هزینه کنم. ولی خیلی این کار را دوست دارم. چند وقت پیش ده میلیون هزینه کردم و این ایرانیت‌ها را کشیدم اما هنوز به چیزی که دلم خواسته نرسیدم. خیلی ایده‌های قشنگتری دارم ولی باید کمی تحمل کرد تا سرمایه ایجاد بشود...»

photo_۲۰۲۵-۰۸-۱۰_۱۰-۴۸-۳۰

هرچند که همه محصولاتش را با عشق آماده می‌کند، اما تنوع محصول‌های تولیدی اش در یک نگاه به بالاتر از پنجاه نمونه می‌رسد. او می گوید: «می‌توانم خیلی بیشتر از اینها تولید داشته باشم. مثلا همین امروز یک نفر از شمال با خودش سیر آورده بود و روغن زیتون. اینها را داد به من که برایش حریره سیر درست کنم. من این محصول را نمی‌توانم جا بیندازم. چون روغن زیتون ماندگاری این محصول را بیشتر می کند ولی خب گران هم هست. مثلا مواد شیرین پلو، کشک بادمجان بسته‌بندیی شده و خیلی چیزهای دیگر دوست دارم داشته باشم، ولی همه نیاز به سرمایه دارد که من ندارم. اگر به جای اینکه کارگاه که توی کوچه‌پس‌کوچه است، مغازه‌ام بر خیابان بود، خیلی‌ها من را می‌شناختند و می‌توانستم خیلی پیشرفت کنم.»

ناهیدخانم می‌گوید که بیشتر محصولاتش به لطف صفحه‌ای که در اینستاگرام دارد به فروش می‌رود. از حدود پنج‌شش سال پیش این صفحه فعال شده است. هر کس که خرید می‌کند، ناهیدخانم را به دیگران معرفی می‌کند و همین موجب می‌شود که محصولاتش مشتری‌های بیشتری داشته باشد. اولین بار یکی از مشتریان او، تصویری از خرید محصولات ناهیدخانم را استوری کرد و موجی تقاضا برای وی رقم زد. همین اتفاق تلنگری شد تا او فعالیت روی اینستاگرام را جدی بگیرد.

سبزی قرمه‌های ناهیدخانم شهرت جهانی دارد. این را مشتری ثابت‌هایش که از آلمان و ترکیه سفارش می‌دهند، می‌گویند. کلی هم مشتری از شمال دارد. سبزی خشک هایش هم به مقاصد دورتری می‌روند. او می‌گوید دلیل این میزان از رضایت به میزان وسواس و دقت خودش برمی‌گردد. «در طول کار حتی به تمیزترین نیروی کارم که الان چهار سال است با من کار می‌کند، مرتب تذکر می‌دهم که روی مواد غذایی را بپوشاند، از دستکش و سلفون استفاده کند. چهار، پنج نفر دیگر هم از کنار همین کار من نان می‌خورند. مثلا سبزی‌ها را برای پاک کردن به آنها می‌سپارم ولی حتما باید خودم سبزی‌ها را بشویم تا به دلم بچسبد. باید خودم بالا سر کار باشم و نمی‌توانم بسپرم به کسی.»

photo_۲۰۲۵-۰۸-۱۰_۱۰-۵۱-۱۵

با این میزان از دقت، اصولا مشتری ناراضی نداشته و محصول‌ها مطابق سلیقه آنها آماده می‌شود. «شاید یکی، دو بار نارضایتی اوایل کارم پیش آمده باشد.»

او می‌گوید: «برای تهیه مواد اولیه خودم هر روز می‌گردم جنس خوب تهیه می‌کنم. اصلا به قیمت توجه نمی‌کنم چون کیفیت برایم مهم است. ویژگی دیگر محصولات سرخ‌شدنی من این است که روغن دو بار استفاده شده در کار ندارم. جلوی خود مشتری هم سرخ می‌کنم و روغن رو برای بار دوم استفاده نمی‌کنم. شاید به همین دلیل هم باشد که محصولات من ده، بیست تومان از جاهای دیگر گران‌تر باشد. مثلا ویژگی پیازداغ من این است که با روغن تازه آماده می‌شود.»

photo_۲۰۲۵-۰۸-۱۰_۱۰-۵۲-۲۲

وقتی با او صحبت می‌کنم برای سرخ کردن بادمجان‌ها آماده می‌شود. می‌گوید: «همین بادمجان‌ها را که می‌بینی، تک تکشان را خودم شسته‌ام.» او مدام از آرزوهایش که کارگاه بزرگ و شیک و مرتبی  است می‌گوید و امیدوار است روزی آن را افتتاح کند با همه محصولاتی که قلبا دوست دارد با برند خودش تولید شود. «واقعیت این است که دوست دارم کارآفرینی کنم و این برایم مهم است که خدا را شکر 5 نفر دورادور دارند با من کار می‌کنند و همیشه هم دعای خیر می‌کنند برای من.»

شاید این کوچه‌باغ بن‌بست در گذشته‌ای نه چندان دور باغی بوده که درختانش برای باغبانش دعای خیر می‌کردند و امروز این دعای خیر به این شکل به دنیای کاینات برمی‌گردد. چه کسی می‌داند؟

photo_۲۰۲۵-۰۸-۱۰_۱۰-۵۳-۰۹

انتهای پیام

مرتبط با:

ارسال نظر