با وجود رشد اغلب سهامها طی سالهای اخیر و به ویژه در سال ۱۳۹۸، اما بازار بورس نتوانسته است در بخش مولد اقتصاد پیشرفتی ایجاد کند.
به گزارش کاماپرس؛ یک کارخانهدار را در نظر بگیرید که قصد دارد بخش تولید خود را گسترده کند اما برای این کار سرمایه کافی ندارد. یکی از راهها این است که از سرمایه دیگران برای این کار استفاده کند و آنها را در کار خود شریک کند. بازار بورس برای پاسخ به این نیاز شکل گرفته و شرکتها در مقابل خرید سهامشان سودی را برای سرمایهگذاران در نظر میگیرند. اما مشکلی که در اینجا پیش میآید این است که اگر یک سرمایهگذار بخواهد سرمایهاش را پس بگیرد باید چه کار کند؟ گرچه شرکتها ترجیح میدهند که سرمایهای را که جمع کردهاند از دست ندهند اما راه حل شرکتها برای سرمایهگذارانی که سهم خود را میخواهند این بود که سهمشان را به دیگران بفروشند. به این شکل بازاری برای خرید و فروش سهام شکل گرفت و بورس را به این شکلی که امروز میبینیم درآورد. این در واقع آغاز انحراف بورس از مسیر اصلی خود یعنی تامین مالی شرکتهاست.دیگر این عرضه و تقاضا بود که ارزش هر سهم را تعیین میکند و این باعث شد که هر سهم از قیمت اصلی خود فاصله بگیرد. درست در چنین مواقعی راه برای ورود دلالان و سفته بازان به بورس باز شد.
گزارشها نشان میدهد که باوجود رشد نجومی شاخص کل و بازدهی بسیار عجیب و غریب اغلب سهامها طی سه سال اخیر و به ویژه در سال ۱۳۹۸، اما بازار سرمایه سهم شایستهای را در تامین مالی کشور ندارد.
بورس ایران در خدمت سفته بازان
یکی از نقدهای اصلی اقتصاددانان و کارشناسان مالی به رویکرد دولت در بازار سرمایه این بوده که بورس ایران با بخش مولد اقتصاد بیگانه است و کارکرد آن عمدتا در معاملات سفتهبازی خلاصه میشود.
استدلال اصلی، سهم کم تامین مالی در کشور از این بازار بود. به نقل از نود اقتصادی؛ در سال ۱۳۹۶ از کل منابع تامین مالی کشور، حدود ۸۸/۳ درصد آن را بانکها و ۱۱/۷ درصد آن از بازار سرمایه تامین شده بود که در سال ۱۳۹۸ این میزان برای بانکها به ۸۶/۸ درصد و برای بازار سرمایه نیز به ۱۳/۲ درصد رسیده است. به عبارتی دیگر طی سه سال اخیر سهم بازار سرمایه در تامین مالی کشور ۱/۵ درصد افزایش یافته است.
انتهای پیام