کار کردن عامل خودکشی است یا مانع آن؟

تورهای مسافرتی لحظه آخر

کار کردن به عنوان یکی از راهکارهای بهبودی از تنش های روانی مطرح است اما آیا کار کردن می تواند آنقدر اهمیت یابد که مانع خودکشی افراد افسرده و مستعد خودکشی باشد؟

به گزارش کاماپرس، حدود یک سال است که ویروس کرونا در کشورمان شیوع پیدا کرده است، این مسئله و وجود تحریم‌ها باعث بروز و شدت مشکلات کاری و اقتصادی زیادی شده‌اند و فشار روی افراد شاغل بیشتر شده است. به تبع این مسائل، جامعه دچار بحران‌های اجتماعی، اخلاقی و عاطفی شده است که تمامی این اتفاقات به ماجرای خودکشی دامن‌ زده است. حتی خیلی از افراد مشهور که به نظر زندگی خوبی دارند وقتی نتوانستند کار دلخواه خود را انجام دهند یا اینکه افق دلخواهی پیش رویشان نبود، دست به خودکشی زدند.

کاماپرس، در لایوی اینستاگرامی که روز چهارشنبه 9 اردیبهشت برگزار شد، میزبان دکتر پژمان قائم‌مقامی، روانپزشک، بود تا به بررسی تاثیر کار بر روحیه و افسردگی بپردازد و به این سوال پاسخ دهد که آیا کارکردن انقدر مهم و حیاتی است که می‌تواند موجب خودکشی شود یا جلوی آن را بگیرد؟

افسردگی پیش از خودکشی و ابعاد آن

قائم‌مقامی در ابتدای صحبت‌های خود عنوان کرد که افسردگی یکی از شایع‌ترین علت‌های خودکشی است. چیزی که درباره افسردگی اهمیت دارد، این است که یک مسئله چندبعدی است و سه بعد اساسی دارد.

راز آسمان پایتخت

این روانپزشک ابعاد افسردگی را زیستی، روانی و اجتماعی تعریف کرد و گفت: «هر سه این عوامل می‌توانند در بروز افسردگی نقش داشته باشند. قسمت زیستی به ژنتیک و وراثت برمی‌گردد که باعث می‌شود فرد افسرده‌تر از میانگین جامعه باشد. ارنست همینگوی مثالی برای این بعد است که با تفنگ شکاری‌اش به زندگی خود پایان داد و تاکنون در پنج نسل از خانواده او، خودکشی اتفاق افتاده است».

به گفته قائم‌مقامی، بُعد روان نیز بسیار مهم است. هر عاملی که روان ما را آزرده کند، اگر کنترل نشود می‌تواند افسردگی را در پی داشته باشد که یکی از زمینه‌های خودکشی است. این آزردگی می‌تواند ناشی از فقدان مانند از دست دادن عزیزی براثر مرگ یا بهم خوردن یک رابطه احساسی باشد.

همچنین بعد اجتماعی نیز در بروز اختلالات روانپزشکی نقش دارد. بسته به بحران‌های جامعه خودکشی هم در آن جامعه افزایش پیدا می‌کند، بحران‌هایی مثل از دست دادن کار یا سرمایه.

دکتر قائم‌مقامی در این مورد به مسائل اجتماعی اخیر اشاره کرد و ادامه داد: «جامعه ما این روزها درگیر مسئله بورس است و تعداد زیادی از افراد حداقل نیمی از سرمایه زندگی خود را در بورس باخته‌اند که این مسئله زمینه‌ساز بحران‌های اجتماعی است؛ همچنین زمانی که مسائلی مثل خودکشی سلبریتی‌ها در رسانه‌ها منتشر می‌شود، می‌تواند افکار خودکشی را در میان عموم مردم تقویت کند».

این روانپزشک خاطرنشان کرد که برعکس این ماجرا هم وجود دارد. بحران‌های اجتماعی مثل زلزله، نوعی حس همدردی در جامعه به‌وجود می‌آورد؛ گرچه این اتفاق‌ها بسیار آسیب‌زننده هستند اما از آنجا که باعث همدلی می‌شود، حس نوع‌دوستی را در افراد بیدار می‌کند و افراد بیشتر به فکر کمک به هم‌نوعان خود می‌افتند و کمتر به خودکشی می‌اندیشند.

نقش کاردرمانی در مقابل افسردگی

دکتر پژمان قائم‌مقامی در مورد رابطه شغل با افسردگی و تفکرات خودکشی معتقد است: «هرچیزی که ارتباط ما را با پیرامون خود قطع کند و حس جدا افتادگی و طردشدن به انسان دهد، خطر خودکشی را در پی دارد؛ از دست دادن شغل هم یکی از این عوامل است».

البته روش‌های درمانی مانند کاردرمانی می‌تواند کمک‌کننده باشد؛ در واقع کاردرمانگری تخصصی است که در بیمارستان‌های روانپزشکی هم بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد. کاردرمانی برای درمان بیماران اسکیزوفرنی شدید هم توصیه می‌شود؛ در موارد شدید این اختلال، ارتباط فرد با دنیای واقعی به طور کامل قطع می‌شود و انجام کارهایی کاشتن یک گیاه یا حتی نقاشی کشیدن می‌تواند قدمی در جهت رفع این مشکل باشد.

در دوره‌های کاردرمانی غیر از کاشت گیاه و رسیدگی به آن، افراد با توجه به علاقه و دانشی که دارند،  مهارت‌هایی مثل نجاری، نقاشی، خراطی و … می‌آموزند و حتی می‌توانند در نمایشگاه‌های خیریه از فروش کارهایشان درآمد کسب کنند؛ به این ترتیب حس مفید بودن به فرد القا می‌شود و در بهبود خلق آن‌ها بسیار موثر است. این نوع فعالیت‌ها از لحاظ زیستی هم برای مغز موثر است؛ درست مثل شارژ کردن گوشی همراه، وقتی انسان شروع به یادگیری مهارتی می‌کند، خلق و خویش هم بهبود می‌یابد.

افکار خودکشی، جدی است

مهمان کاماپرس همچنین در پایان بحث مطرح کرد: «آمارها می‌گویند 30 تا 50 درصد کسانی که خودکشی منتج به مرگ داشته‌اند، در یک هفته پایان زندگی‌شان یا به پزشک مراجعه کرده‌اند یا این افکار را با دیگران در میان گذاشته‌اند؛ اما کسی جدی‌نگرفته است! اورژانسی‌ترین مورد درباره کسی که فکر خودکشی دارد، صحبت درباره آن است. همچنین می‌توان از کمک روان‌درمانگران و اورژانس اجتماعی بهزیستی هم  استاده کرد؛ اما به هر روی باید تفکرات خودکشی را جدی گرفت و از این افکار برداشتِ شوخی و رفتاری برای جلب توجه نکرد».

اگر امکان خودکشی وجود نداشت!

دکتر قائم‌مقامی سخن آخر خود را از قول روانشناسی بزرگ بیان کرد: «اگر امکان خودکشی وجود نداشت، من سال‌ها پیش خودم را کشته بودم»! و به عنوان توصیه آخر توضیح داد که: «زندگی مانند یک فیلم است که ما به تماشای آن دعوت شده‌ایم و هرکسی شانس دیدن این فیلم را نداشته! شاید حالا این فیلم به نقطه‌ای دلخراش و حتی کسل‌کننده رسیده باشد. می‌دانیم درِ خروج در سالن سینما وجود دارد و همه ما در نهایت از آن خارج می‎شویم؛ می‌توانیم هر زمان که اراده کردیم، از تماشای ادامه فیلم دست بکشیم و از سینما خارج شویم. اما اگر خارج شویم، دیگر نمی‌توانیم بازگردیم و فیلم را تماشا کنیم. من ترجیح می‌دهم از شانسم استفاده کنم و فیلم را تا آخر ببینم، شاید پایان زیبایی داشته باشد».

لست سکند
این مقاله رو با بقیه به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کرمان موتور شیراز