این روزها، یکی از مخاطبان هدف محتوای رسانهها نوجوانان هستند؛ آنچه در آخرین کنسرت تتلو و آخرین موزیک ویدئو ساسی مانکن نیز مشهود بود!
برای دسترسی سریعتر به اخبار داغ هنرمندان اینستاگرام کاماپرس را دنبال کنید. از اینجا وارد شوید.
به گزارش کاماپرس، مواردی چون محتواهای غیراخلاقی، تشویق به اعتیاد، نژادپرستی و جنسیت زدگی، همیشه در همهجای دنیا نهی میشوند و مورد کنترل قرار میگیرند، اما در ایران با توجه به «سانسور همهجانبه» اوضاع فرق میکند؛ همیشه گاردی در مقابل اعمال این محدودیتها وجود دارد.
حواشی پرمخاطب ساسی مانکن و تتلو
در سال گذشته، ابتدا ساسی مانکن که سالی یکبار ویدئویی پرحاشیه منتشر میکند، ویدئوی جنجالی «تهران، توکیو» را در لوکیشن فیلم ابد و یکروز با نقشآفرینی مدل فیلمهای مستهجن آمریکایی منتشر کرد و توجه بسیاری از منتقدان و فعالان رسانهای را برانگیخت.
پس از آن، تتلو در مهر ماه گذشته، کنسرتی در استانبول برگزار کرد و همانطور که انتظار میرفت، این کنسرت نیز با حاشیههای فراوانی همراه بود. کنسرت امیر تتلو در سالنی شش هزار نفری در استانبول برگزار شد و تمام بلیتهای این کنسرت از چند روز قبل از اجرا به فروش رفت.
اخبار دنیای پرحاشیه هنرمندان را دنبال کنید:
اما اگر در میان مخاطبان این دو خواننده پرحاشیه جستجو کنیم، میبینیم بیش از 50 درصد آنهایی که این آهنگها بر سر زبانشان است، هنوز به سن قانونی نرسیدهاند و با نگاهی کوتاه به محتوای این آهنگها در مییابیم که مخاطبشان دقیقا همین افراد هستند.
اما آیا سانسور و نادیدهانگاشتن علایق نوجوانان راه درستی برای جلوگیری از این آسیبهاست؟
اینکه سلبریتی ها در هدایت افکار عمومی نقشآفرینی کنند، چیز عجیبی نیست؛ حتی اگر این هدایت، تعمدی و علیه ارزشها و ساختار موجود باشد. در مواجهه با این موارد، اولین چیزی که به ذهن سیاستگذاران فرهنگی کشور ما میرسد، «حذف و سانسور» است؛ اما باید دانست که نمیتوان یک بخش از اجتماع و یک قشر از مردم -در اینجا نوجوانان- را حذف کرد! پس راهکار چیست؟ شاید آگاهیبخشی ریشهای راه مناسبتری باشد.
سردرگمی نوجوانان در زندگی دوگانه
نسل نوجوان امروز از یک سو با یک فرهنگ رسمی مواجه است که بسیاری از پدیدهها را ناهنجار میداند و از سوی دیگر، در شبکههای مجازی جهانی زیست میکند که معمولا در آن بستر قبح همه چیز کمتر است. او آنجا احساس راحتی میکند و در مواجهه با ساختار رسمی که حتی او را به عنوان یک عضو اجتماع به رسمیت نمیشناسد، به تعارض میخورد.
در این شرایط، فقط کنسرت تتلو نیست که نوجوان را جذب میکند، بلکه سخن گفتن رو در روی وی، بیان مشکلات و ایجاد فضای همذاتپنداری است که مخاطبانش را ترغیب میکند. اما در این سوی ماجرا، الگوهایی به نوجوان ارائه میشود که به هیچ وجه نوجوان را اقناع نمیکند؛ مثلا اثر «دهه هشتادیها» که آن هم به تازگی توسط موسسه ماوا ساخته شد و واکنشهای بسیاری را برانگیخت.
آنچه اهمیت دارد «قدرت اقناع» است. حتی اثراتی که به عنوان مقابله با امیرتتلو و ساسی مانکن نیز منتشر میشود، دارای قدرت اقناع کافی نیستند، تنها میگویند ما خوب هستیم و بقیه بد، هیچ چیز جدید جایگزینی ارائه نمیدهند؛ چیزی که هموزن با محتوای ارائهشده توسط تتلو و ساسی مانکن، نوجوانان را جذب کند. چراکه به جای درک آن طیف و طبقه و کشف زبانی مشترک، کوبیدن و تحقیر کردنشان بهعنوان راهکار مطرح میشود و در نتیجه شکاف و صفآرایی شکل میگیرد.