ابلاغیههای جدید دولت در زمینه کاهش تعرفههای گمرکی و یکسان کردن تعرفهها برای تمام واردات بدون توجه به نیاز داخلی، امکان تولید آن محصول در داخل و سیاستهای اقتصادی کشور باعث بروز مشکلات جدید برای تولیدکنندگان در بخشهای مختلف تولید شده است.
سیدشجاعالدین امامی رئوف، دبیر انجمن صنایع نساجی ایران، در گفتوگو با کاماپرس به ارائه راهکارهایی برای استفاده از تعرفههای گمرکی در جهت حمایت از تولید داخل اشاره کرده است.
لطفا در ابتدا در مورد تعرفههای گمرکی و دلیل استفاده از این ابزار توسط کشورهای مختلف صحبت کنید.
هدف اصلی سیاستهای گمرکی، حمایت از تولید داخلی کشورهاست. کشورهای مختلف برای پشتیبانی از تولیدات داخلی، سرمایهگذاریها و اشتغالزایی در کشور خود، تعرفههایی برای واردات یا صادرات کالا تعیین میکنند.
برای مثال، فرض کنید در کشوری واحدهای تولیدی الیاف فعالیت دارند، اما به دلایل مختلف مانند تحریمها، هزینه تولید این واحدها بالاتر از رقبای خارجی است. به عنوان نمونه، اگر پنبه وارداتی به دلیل تحریمها گرانتر از پنبه تولیدی در کشوری مانند ازبکستان باشد، نخ تولیدشده در داخل کشور نیز گرانتر از نخ ازبکستانی خواهد بود. در چنین شرایطی، برای حمایت از تولیدکنندگان داخلی، تعرفهای بر واردات نخ ازبکستان اعمال میشود تا تولیدکنندگان داخلی بتوانند در بازار رقابت کنند.
برخی کشورها نیز از طریق اعطای یارانه به بخشهای تولیدی مانند کشاورزی یا تولید پنبه هزینههای تولید را کاهش میدهند. برای مثال، اگر ازبکستان به کشاورزان خود یارانه بدهد، نخ تولیدی این کشور ارزانتر از نخ تولیدشده در ایران خواهد بود. در این حالت نیز برای ایجاد شرایط رقابتی عادلانه، لازم است تعرفهای بر واردات نخ ازبکستان اعمال شود.
علاوه بر تمام مواردی که به آن اشاره کردم، در ایران چالشهایی مانند قطعی برق و گاز، مشکلات ناشی از تحریمها و هزینههای بالای نقلوانتقال مالی که ممکن است 10 تا 15 درصد بیشتر از سایر کشورها باشد، هزینه تولید داخلی را افزایش میدهد. این مسائل میتوانند با تنظیم تعرفههای مناسب جبران شوند.
آیا هم اکنون از تعرفههای گمرکی برای حمایت از تولید ایرانی به درستی استفاده میشود؟
متأسفانه، طی سالهای اخیر در ایران، توجه کافی به تنظیم تعرفهها برای حمایت از تولید داخلی نشده است. برای مثال، در کشورهایی مانند ترکیه، تعرفهها با دقت و بر اساس نیازهای بازار داخلی تنظیم میشوند. ترکیه در یک سال گذشته تعرفه واردات الیاف پلیاستر از ایران را به 17 درصد افزایش داده است تا از تولید داخلی خود حمایت کند. این در حالی است که ایران تنظیم تعرفهها را اغلب بدون بررسی دقیق انجام میدهد.
ابلاغیه اخیر دفتر معاون اول رئیسجمهور نمونهای از این رویکرد اشتباه در ایران است. در این ابلاغیه، جدولی ارائه شده که بر اساس آن سود بازرگانی تمامی کالاهایی که در سال 1403 تعرفهای بین 15 تا 20 درصد داشتهاند، برای سال 1404 به 11 درصد کاهش یافته و 4 درصد حقوق گمرکی نیز به آن اضافه شده است. این بدان معناست که تعرفه کلی برخی کالاها بدون توجه به نوع کالا، نیاز بازار یا وضعیت تولید داخلی آن نسبت به سال گذشته 5 درصد کاهش یافته است.
آیا دولت استدلالی برای این سیاستگذاری دارد؟
استدلال مطرحشده در این ابلاغیه این است که با افزایش نرخ ارز مبنای محاسبات گمرکی از 28 هزار و 500 تومان به حدود 68 هزار تومان، کاهش تعرفهها ضروری است تا واردات با مشکل مواجه نشود. با این حال، این تصمیم ممکن است برای تشکلهای تولیدی، بهویژه در زمینه واردات ماشینآلات خط تولید، چالشبرانگیز باشد.
این نوع تعرفهبندی چه تاثیری روی صنعت ایران و به خصوص صنعت نساجی میتواند داشته باشد؟
در شرایط کنونی که کشور با تحریمها و مشکلات ارزی مواجه است، خرید ماشینآلات خارجی برای صنایع دشوار است. با این حال، حتی در صورت تأمین این ماشینآلات، تعرفه گمرکی برای آنها صفر نیست. پیشنهاد شده بود که برای ماشینآلات صنعتی، بهویژه در صنعت نساجی که تولید داخلی ندارند، تعرفه گمرکی حذف شود، اما این پیشنهاد تاکنون اجرایی نشده است.
همچنین در مورد مواد اولیهای مانند پنبه که تولید داخلی آن پاسخگوی نیاز کشور نیست، اعمال تعرفه 5 درصدی بر واردات منطقی به نظر نمیرسد. با حذف این تعرفه، هزینه تولید در زنجیره ارزش کاهش مییابد و محصول نهایی با قیمت رقابتیتری عرضه میشود. مشابه این وضعیت در مورد الیاف اکریلیک نیز صادق است که بهطور کامل از طریق واردات تأمین میشود اما همچنان مشمول تعرفه 5 درصدی است.
ما در صنعت نساجی زنجیره تولید داریم. در این زنجیره مواد اولیه پایه مانند چیپس پلیاستر یا پنبه باید با تعرفه صفر یا بسیار پایین وارد شوند، اما محصولات نهایی مانند پوشاک با تعرفههای بالاتر مشمول تعرفه شوند. این رویکرد سرمایهگذاری و تعرفهگذاری پلکانی در تولید داخلی را تشویق میکند. اگر مواد اولیه وارداتی 5 درصد ارزانتر شوند، محصول نهایی که به دست مصرف کننده میرسد نیز 5 درصد ارزانتر خواهد شد.
آیا پیش از این سیاستهای تعرفه واردات متفاوت بود؟
تا پیش از سال 1400، نظام تعرفهای تا حدی پلکانی بود. برای نمونه در آن سالها تعرفه واردات الیاف تقریبا بین 1 تا 5، تعرفه واردات نخ حدود 15، تعرفه واردات پارچه حدود 32 و تعرفه واردات لباس حدود 50 درصد بوده است. اما در سالهای اخیر این تناسب به هم ریخته است. تصمیمات اخیر، مانند ابلاغیه جدید، این عدم تناسب را تشدید کرده و ممکن است به زیان تولید داخلی باشد. فعالان صنعت پیشنهاد میکنند که برای مواد اولیه و ماشینآلاتی که تولید داخلی ندارند، تعرفهها به صفر نزدیک شود و برای محصولات نهایی تعرفههای بالاتری اعمال و زنجیره تولید داخلی تقویت شود.
آیا پیگیریهای لازم برای اصلاح تعرفهها از سوی بخش خصوصی صورت گرفته است؟
در سال گذشته، پیگیریهای متعددی در راستای حمایت از تولید داخلی انجام شد. مقام رهبری در دیدار بهمنماه با فعالان اقتصادی تأکید کردند که باید از واردات بیرویه محصولات نهایی جلوگیری و سرمایهگذاری در بخش تولید تقویت شود. این موضوع در شعار سال نیز مورد تأکید قرار گرفت.
همچنین، در جلساتی با حضور دکتر عارف، صورتجلسههایی تنظیم شد که در آنها بر لزوم متناسبسازی تعرفهها، سرمایهگذاری در بازسازی و نوسازی صنایع نساجی و محدودیت واردات پارچه تأکید شد. دکتر پزشکیان نیز در بازدید از واحدهای نساجی بر ضرورت کاهش واردات پارچه به منظور حمایت از تولید داخلی تأکید کردند. علاوه بر این، معاونت صنایع عمومی وزارت صنعت، معدن و تجارت و دفتر صنایع نساجی و پوشاک این وزارتخانه نیز با ما همنظر هستند که حجم فعلی واردات پارچه بسیار فراتر از نیاز کشور است و باید محدود شود.
ظاهرا این موضوع در صنعت نساجی پررنگتر از سایر صنایع است؛ چرا که شنیده میشود که برخی از واحدهای تولیدی صنعت نساجی ظرفیت تولید خود را کاهش داده و یا عملا تولید را متوقف کردهاند؟
در سال 1400، ارزش واردات پارچه به کشور حدود 300 میلیون دلار بود. اما از آن سال به بعد، با چندنرخی شدن ارز و اختلاف قابلتوجه بین نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد، انگیزه برای واردات پارچه افزایش یافت. در نتیجه، در سال 1403، ارزش واردات پارچه به حدود یک میلیارد دلار رسید. این افزایش در حالی رخ داد که نه جمعیت کشور رشد چشمگیری داشته، نه وضعیت اقتصادی خانوارها بهبود یافته که تقاضای بیشتری برای خرید پوشاک ایجاد شود و نه تعداد واحدهای تولیدی پوشاک بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. این امر نشاندهنده ورود بیرویه پارچه به کشور است که به مشکلات جدی برای واحدهای تولیدی داخلی منجر شده است. بسیاری از این واحدها با ظرفیت پایینتر فعالیت میکنند و برخی از واحدهای معتبر و خوشنام به دلیل فشار ناشی از واردات بیرویه تعطیل شدهاند. برای نمونه، در ابتدای سال جاری، چند واحد تولیدی شناختهشده اعلام کردند که به دلیل این وضعیت فعالیت خود را متوقف کردهاند.
انتظار اصلی صنعتگران از دولت در این زمینه چه میتواند باشد؟
انتظار بخش خصوصی از دولت این است که از ابزارهای قانونی مانند تعرفههای گمرکی بهصورت هوشمند و کارشناسیشده استفاده کند. برای نمونه، ترکیه ممکن است تعرفه واردات الیاف پلیاستر از ایران را در یک ماه 17 درصد و در ماه بعد 25 درصد تعیین کند یا بر اساس شرایط بازار، آن را به 10 درصد کاهش دهد. این انعطافپذیری در تنظیم تعرفهها به حمایت از تولید داخلی کمک میکند.
تعرفهها باید نقش تنظیمکننده واقعی در بازار داشته باشند و این امر زمانی محقق میشود که دولت به بخش خصوصی و تولید داخلی اهمیت دهد. در سال سرمایهگذاری برای تولید، حمایت از سرمایهگذاری تولیدی به معنای ایجاد بستری جذاب برای سرمایهگذاران است. این بستر میتواند شامل ارائه تسهیلات مناسب، تأمین زیرساختهایی مانند برق و آب و ارائه مشوقهایی مانند واگذاری زمین باشد.
همچنین، با توجه به سیاستهای جهانی، مانند اعمال تعرفههای جدید توسط ایالات متحده بر کالاهای تولیدی چین، بنگلادش و ویتنام، بازار ایران به مقصدی جذاب برای این کالاها تبدیل شده است. در چنین شرایطی، دولت باید با بازنگری در سیاستهای تعرفهای، از ورود بیرویه این کالاها جلوگیری کند.
یکی دیگر از مشکلات جدی در صنعت نساجی، قاچاق پوشاک است که برآورد میشود سالانه بین دو تا سه میلیارد دلار باشد. این حجم قاچاق، بازار تولیدکنندگان داخلی را به نفع تولیدکنندگان خارجی تصاحب کرده است. دولت میتواند با مبارزه مؤثر با قاچاق، فضایی برای سرمایهگذاری در تولید پوشاک ایجاد کند، اما تاکنون توجه کافی به این موضوع نداشته است
انجمن صنایع نساجی ایران در این زمینه چه اقداماتی انجام داده است؟
از سال 1392 تا 1400، انجمن صنایع نساجی ایران پیشنهادهایی برای تنظیم تعرفهها ارائه کرده بود. این پیشنهادها شامل مواردی چون صفر کردن تعرفه ماشینآلات و مواد اولیهای که تولید داخلی ندارند و تنظیم تعرفههای پلکانی برای زنجیره تولید بود. بهطوریکه پیشنهاد دادیم تا تعرفه الیاف نزدیک به صفر، نخ ظریف 15 درصد، نخ ضخیم 20 درصد، پارچه 32 درصد و پوشاک 50 درصد شود.
انتهای پیام
مرتبط با :