دکتر حسین امامی، مدرس و مشاور روابطعمومی پس از پایان سریال تاسیان به تحلیل سه شخصیت اصلی این سریال، امیر یوسفینیا، شیرین و جمشید نجات پرداخته است.
به گزارش کاماپرس، امامی در یادداشتی که در کانال تلگرام خود منتشر کرد، نوشت: سریال «تاسیان» تصویری نمادین و تاثیرگذار از روزهای پرتنش پیش از انقلاب ایران ارائه میدهد، زمانی که جامعه میان امید به آینده و خشم از وضع موجود در نوسان بود. سه شخصیت اصلی این اثر نماینده نسلی متفاوتاند، نمایانگر پیچیدگی روابط انسانها با قدرت، آرمان و شکست.
نجات، نمادی که شبیه شاه بود. شخصیتی است که باور دارد مسیر درست و امکانات کافی را برای همگان مهیا کرده، اما تلاشها و نیتهایش در سایه نارضایتی عمومی و خشم جمعی نادیده گرفته میشود و سرانجام خشم همان مردمی که برایشان کوشیده بود، عامل سقوط او میشود.
بخشی از ریشههای بیاعتمادی و انفجار اجتماعی علیه نجات (نماد شاه)، حضور افراد فرصتطلب و عناصر آلوده به ساختارهای امنیتی و ساواک و حتی برخی چهرههای انقلابی بود؛ همین نفوذ و فساد عناصر نزدیک به قدرت، احساس بیعدالتی و تبعیض را در دل مردم عمیقتر کرد و فاصله آنها را با طبقه مدیر جامعه بیشتر ساخت.
امیر، نماد نسلی است که میان عشق، آرمانگرایی و جاهطلبی شخصی سرگردان بود. این شخصیت با وجود خواست تغییر و عشق به شیرین، در بزنگاههای حساس، اخلاق و وجدان را قربانی منفعت و ترسهای شخصی کرد و به طور ناخواسته به نابودی همه چیز دامن زد. امیر تصویری از انسانهاییست که نه وفادار به سنتاند و نه توفیقی در ساخت آینده دارند؛ تردید و فرصتطلبی آنها نشانی از آشوب و فروپاشی در جوامع بحرانزده است. غرقشدن امیر در استخر، سقوط و نابودی آرمانها و شخصیتی است که مسیرش را با تصمیمهای نادرست از دست داده بود؛ نه توانست خود را نجات دهد و نه چیزی ساخت.
شیرین، نماد نسلی است که با امید به آینده و پیشرفت زندگی کرد اما قربانی افراط، سوءظن و بیرحمی افراد مدعی انقلابیگری شد که باعث نابودی زندگی اش شدند. مرگ شیرین، نماد نابودی آرزوها و معصومیت نسل جوان در میان هیاهوی قدرت و تندروی است؛ پیامی تلخ که حتی پاکترین امیدها و بیگناهترین افراد نیز در گرداب انقلابهای اجتماعی میتوانند قربانی شوند.
آن صحنه که شیرین در واپسین لحظات عمرش با دستی لرزان تلاش میکرد امیر را از غرق شدن نجات دهد، بسیار پرمعنا و نمادین است؛ جلوهای از آخرین کورسوی امید و انسانیتی که هنوز در دل او زنده بود. شیرین، با وجود همه رنجها، آسیبها و حتی خیانتها، همچنان میکوشد کسی را نجات دهد؛ حتی همان فردی که به نوعی علت ویرانی و بدبختیاش شده است.
این حرکت، نمادی از انسانیتی است که حتی در اوج هرجومرج و فروپاشی، تا واپسین نفس و لحظه پایانی، برای نجات دیگری تلاش میکند. با این حال، این کوشش نیز سرانجامی ناامیدانه مییابد؛ هم نفس شیرین به پایان میرسد، هم تلاشش برای نجات دیگری که خود در گرداب بحران غوطهور شده است، بیثمر میماند.
سریال تاسیان، روز گذشته و پس از پخش 23 قسمت به پایان رسید.
انتهای پیام
مرتبط با :