فردی که متهم به قتل است مدعی شده تا از سوی صاحبکارش برای قتل اجیر شده بود و برای پنهان ماندن راز جنایتش برادر مقتول که پیگیر ماجرای قتل برادرش بوده را هم به قتل رسانده است.
به گزارش کاماپرس، رسیدگی به این پرونده از آبان سال گذشته و از زمانی که مرد جوانی به نام ابراهیم ناپدید شد، آغاز شده است.
ماجرا از کجا شروع شد؟
ابراهیم که کارگر تراشکاری در شهرک صنعتی خاوران بود به صورت مرموزی ناپدید می‌شود. آنطور که پدر این مرد جوان میگوید، ابراهیم با شریکش یک کارگاه راه اندازی کرده بودند و تا جایی که می‌داند با کسی اختلافی نداشته است.
کمی بعد از ناپدید شدن ابراهیم، برادر کوچکترش بهزاد نیز که از شهرستان برای پیگیری ناپدید شدن برادرش به تهران آمده بود هم ناپدید می‌شود. آنطور که پدر بهزاد میگوید او به شهرک صنعتی رفته بود تا فیلم‌های مداربسته را بررسی کند اما متوجه می‌شود دوربین‌های کارگاه از یک ماه قبل کار نمی‌کردند.
نخستین سرنخ‌ها از کجا به دست آمد؟
ماموران پلیس در بررسی‌های خود توسط دوربین‌های مداربسته کارگاه کناری متوجه شدند که بهزاد داخل کارگاه شده اما از آن خارج نشده است و به همین دلیل شریک ابراهیم هم به بازجویی‌ها وارد شد.
به گفته احسان، شریک ابراهیم آنها هیچ مشکلی باهم نداشتند و ادعا کرد خبری از سرنوشت دو برادر ندارد. در همین حال مامورین از یکی از کارگران 42 ساله به نام مهران نیز بازجویی کردند که اظهارات ضد و نقیض او پلیس را به شک انداخت و در نهایت در بازجویی‌های فنی به قتل دو برادر به دستور صاحبکارش اعتراف کرد.
اعتراف به قتل ابراهیم و بهزاد
مهران در بازجویی‌ها گفت: در قبال 20 میلیون تومان از طرف احسان حاضر به کشتن ابراهیم شدم. با همدستی یکی از دوستانم به نام داوود ابراهیم را پشت فرمان ماشینش در اتوبان امام علی کشتیم و جسد او را آتش زدیم و برای اینکه لو نرویم برادرش را هم با شلیک گلوله به قتل رساندم.
با این حال داوود و احسان هر نوع همدستی با مهران را رد کردند. برای مهران به اتهام دو قتل و برای احسان به اتهام معاونت در دو جنایت کیفرخواست صادر شد و پرونده‌شان برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در نهایت اما ولی دم برای هر دو برادر درخواست قصاص کرد.
بیشتر بخوانید:
جزئیات حادثه چه بود؟
داوود در دادگاه اعلام کرد که احسان به او وعده پول بیشتری داده و او با 20 میلیون تومان از مرز اسلحه خریده است و به بهانه مهمانی در باغ مرزن آباد احسان من و یکی دیگر از کارگرها به نام داوود را دعوت کرد و از ما خواست در راه ابراهیم را بکشیم. من در اتوبان امام علی به سر ابراهیم شلیک کردم و از ترس با یکی از دوستانم تماس گرفتم تا یک ماشین سالم برای ما بیاورد. جسد را پتو پیچ کردیم و در صندوق عقب قرار دادیم. من و داوود در کارگاه هیزم زیادی جمع کرده بودیم و در همانجا ابراهیم را آتش زدیم و و بقایای آن را در حوالی مرزن در کنار یک رودخانه دفن کردیم.
چند روز بعد که برادر ابراهیم برای پیگیری ماجرا به کارگاه آمد به بهانه نشان دادن دستگاه جدید، او را به کارگاه کشاندم و از فاصله سه متری با همان اسلحه او را کشتم. مهران ادعا کرد با دو برادر هیچ خصومتی نداشته و به دستور احسان این کار را انجام دادم.
انتهای پیام
