محمدمسعود نوروزی در کتاب «ورود اسلام به ایران و تاثیراتش در قرون بعد» به بررسی مواجهه ایرانیها با اسلام پرداخته است.
به گزارش کاماپرس، نوروزی که عقیده دارد درباره دهههای آغازین ورود اسلام به ایران پژوهشهای اندکی انجام شده، در این کتاب تلاش دارد با استفاده از روشهای علمی و استناد به منابع دقیق، شیوه پذیرش اسلام توسط ایرانیها را مورد بررسی قرار دهد. کتاب از هشت فصل تشکیل شده است؛ در نخستین فصل، مروری بر تاریخ ایران در قرنهای قبل از حمله مسلمانان صورت میگیرد. این فصل با ورود آریاییها به ایران آغاز میشود و با اشکانیان به سرانجام میرسد. در فصل دوم با نگاهی دقیقتر به وضعیت ایران در دوران ساسانیان پرداخته میشود. در این فصل به اختلاف طبقاتی در جامعه ایران، محرومیتهای اقتصادی و آموزشی و آیین رایج جامعه ایران اشاره میشود.
نویسنده در فصل سوم و چهارم که به نظر مهمترین بخشهای کتاب هستند، اوضاع ایران در قرن اول تا سوم هجری قمری را مرور میکند؛ از پیام حضرت محمد (ص) به دربار ساسانی تا حکومت بنیامیه و حکومت بنی عباس.
نویسنده در این کتاب نیمنگاهی به تاثیر اسلام در رشد علمی و شکوفایی فرهنگی جامعه ایران دارد؛ از این رو در فصلهای پنجم و ششم به بررسی زیست دانشمندان ایرانی میپردازد. حمله مغول به ایران در قرن هفتم و پیامدهای فاجعهبار آن موضوع فصل هفتم است. در فصل پایانی، نویسنده صعود و سقوط ایرانِ مسلمان را مورد بررسی قرار میکند و به دلایل افول ایرانیها پس از قرن هشتم هجری قمری میپردازد.
نوروزی در پیشگفتار کتاب اشاره کرده که برای رفع ابهام از نقطه اول ارتباط ایرانیها و اسلام، 5 سال وقت صرف کرده و حدود 400 منبع فارسی، انگلیسی و عربی را مورد بررسی قرار داده است. او تلاش دارد بدون جبههگیری و تعصب به این سوال پاسخ دهد که «ما چگونه مسلمان شدیم؟»
نویسنده کتاب در گفتگویی که سه ماه پیش با ایبنا داشت، درباره جذابیتهای اسلام برای ایرانیها گفت: «چند چیز بود که برای ایرانیان جذاب بود. یکی اینکه این توحید اجتماعی و برابری که مثلاً بین فرماندهان و سربازان بود را میدیدند. واقعاً میدیدند که انگار آن بلالِ سیاهپوست و آن سلمان فارس با فلان صحابیِ عرب فرقی ندارند، لباسهایشان یکسان است چه بسا لباس خلیفه راشد، کوتاهتر هم هست و با وجود قد بلندش نیمی از پاهایش عریان است! دیگر اینکه میدیدند مسلمانها برای نیایش با خدا مستقیماً دست و صورتی میشویند و رو به قبله میایستند و شروع به عبادت میکنند و خبری از آداب طولانی و خستهکننده سوزاندن عود و روشن کردن فلان چیز و ریختن فلان روغن و از همه مهمتر نیازی به موبد برای انجام نیایش نیست. یعنی عبادتِ خدا نه ابزارهای پیچیده میخواست و نه نیاز به یک واسطه و وکیل داشت.
وی در این گفتگو افزود: ایرانیان میدیدند که خدا به پیامبرش بارها میگوید: «تو نیز وکیل و وصی مردم نیستی!». حتی میدانید که امام ابوحنیفه که اجدادش ایرانی بودند برای ایرانیانِ تازه مسلمانی که نمیتوانستند چند کلمه عربی در نماز را بگویند، آنها را ترجمه کرد و فتوا داد که تا زمانی که عربیاش را یاد بگیرند میتوانند نمازشان را به فارسی بخوانند.اما اینجا میخواهم نکته مهمی را به لحاظ جامعهشناختی بگویم. واقعیت این است که قاطبه جامعه، معمولاً صرفاً با مطالعه و شنیدن موعظه عقلی، به چیزی متمایل نمیشوند یا بالعکس از چیزی رویگردان نمیشوند، بلکه با دیدن رفتار و عملکردها است که به لحاظ عاطفی و وجودی شیفته چیزی میشوند یا بالعکس. ایرانیان هم در عمل، پیامهای انسانیِ قرآن و پیامبر را در رفتار تربیتشدگان پیامبر میدیدند. مدارا و گذشت و نوعی سادگی و جوانمردی و برابری در رفتار اعرابِ مسلمان میدیدند. یگانگی بین مسلمانان که حتی برای سادهترینِ امر، شورا میکردند و نظر همه شنیده میشد؛ یا کسی مثل علی بن ابی طالب در مقام امپراتور مصر تا هند، میگوید از من انتقاد کنید! من را نصیحت کنید؛ اگر نقد نکنید من به خطا میروم. مثل جباران من را ندانید که مشغول تعریف و تمجید از رهبریهای من شوید! امام میگوید من بر شما سلطه ندارم! (نهجالبلاغه، خطبه 216) شما این را کجا در کدام سلسله پادشاهی یا غیرپادشاهی ایران سراغ دارید؟ خب اینها برای ایرانیان و بلکه هر انسان آزادهای تحسینبرانگیز است.»
کتاب «ورود اسلام به ایران» در 534 صفحه توسط انتشارات گام نو در تیراژ 500 نسخه به زیر چاپ رفت و با قیمت 250 هزار تومان راهی پیشخوان کتابفروشیها شد.
انتهای پیام
مرتبط با : گام نو