این یادداشت، جنگندههای برجسته دهه ۱۹۶۰ را بررسی میکند و نقاط قوت و ضعف هر مدل را تحلیل مینماید. به گزارش کاماپرس، مکدانل داگلاس فانتوم II، باوجود نقاط ضعفی مانند اندازه بزرگ و دود زیاد، در جنگ ویتنام عملکردی استثنایی داشت. میراژ III با طراحی آیرودینامیک عالی، اما کابین کوچک، موفقیتهای جنگی چشمگیری کسب کرد. میگ-۲۱ و میگ-۱۹ با قیمت پایین و عملکرد عالی، تأثیر بزرگی در جنگهای هوایی داشتند. جنگندههای نظیر اف ۸ و اف ۵ به خاطر مانورپذیری و ویژگیهای پیشرفته، تحسین شدند.
۱-مکدانل داگلاس اف-۴ فانتوم ۲
یکی از نقاط ضعف جنگنده فانتوم، اندازه بزرگ و موتورهای دودزای آن بود که موجب میشد از فاصلههای دور بهراحتی قابل تشخیص باشد. در اواخر دهه ۱۹۶۰، فانتوم بیتردید برترین جنگنده جهان به شمار میرفت. این هواپیما در جنگ ویتنام توانست ۱۴۷ پیروزی هوایی به ثبت برساند؛ آماری که هیچ جنگنده آمریکایی دیگری به آن دست نیافت.
۲- ووت اف-۸ کروسیدر
جنگنده کروسیدر، برخلاف مدلهای اولیه فانتوم، از همان ابتدا مجهز به توپ داخلی بود؛ ویژگیای که آن را به «آخرین جنگنده مسلح به توپ» مشهور کرد. خلبانان این جنگنده معتقد بودند که در نبرد نزدیک، کروسیدر «کاملاً شکستناپذیر» است؛ هرچند به لحاظ تجهیزات راداری و تسلیحاتی نسبت به اف ۴ ضعفهایی داشت.
۳- داسو میراژ ۳
داسو میراژ ۳ به دلیل توان نسبتاً کم موتور و کابین کوچک و شلوغ خود مورد انتقاد قرار میگرفت. بر اساس گزارشهای اسرائیلی، در جنگ ششروزه سال ۱۹۶۷، تنها ۱۲ فروند میراژ ۳ موفق شدند ۴۸ هواپیمای دشمن را سرنگون کنند.
۴ – میگ ۲۱ فیشبد
برد کم و نبود تسلیحات میانبرد، از بزرگترین نقاط ضعف میگ ۲۱ محسوب می شود. مارشال بازنشسته نیروی هوایی هند، در خصوص این جنگنده می گوید: « میگ ۲۱ شتاب فوقالعاده، نرخ چرخش لحظهای عالی و سطح مقطع راداری بسیار کوچکی داشت»
۵ – ساب ۳۵ دراکن
ویژگیهایی مانند بالهای دلتا، پیوند دادهای، سرعت ماخ ۲، توانایی عملیات از باندهای کوتاه و حسگر جستجو و ردیابی مادونقرمز، مشخصاتی رایج در جنگندههای قرن بیستویکم هستند. اما جنگنده سوئدی همه این قابلیتها را در سال ۱۹۶۹ ارائه میداد.
۶- اینگلیش الکتریک لایتنینگ
جنگنده لایتنینگ در نبردهای هوایی نزدیک نسبت به اف ۴ فانتوم برتری داشت. یکی از خلبانان بریتانیایی فانتوم میگوید: « خلبان لایتنینگ توانایی مانور بهتر، صعود سریعتر و گردش مؤثرتری نسبت به شما دارد، اما این برتریها مدت زیادی دوام نمیآورند. لایتنینگ از فاصله دور بهراحتی قابل مشاهده است، بنابراین قبل از اینکه او شما را ببیند، میتوانید به او شلیک کنید. اگر شلیک شما به هدف نخورد، بهترین راه، خروج از دید اوست.»
۷- نورثروپ اف ۵
هر چند جنگنده اف ۵ در نیروهای مسلح ایالات متحده عمدتاً بهعنوان جنگنده-بمبافکن مورد استفاده قرار میگرفت، اما تواناییهای آن در نبرد هوابههوا نیز بسیار چشمگیر بود. این جنگنده در سال ۱۹۶۹ در خدمت نیروی هوایی چندین کشور از جمله تایوان قرار داشت و در مقایسه با میگ ۲۱ حتی در برخی زمینهها برتری داشت.
۸- لاکهید اف ۱۰۴ استارفایتر
اگر چه برخی معتقدند که این جنگنده شایسته جایگاه بهتری در تاریخ است، اما استفاده محدود نیروی هوایی ایالات متحده از آن بهعنوان یک جنگنده نشاندهنده محدودیتهای این مدل در این نقش است. بیشتر کشورهایی که از این هواپیما استفاده میکردند، آن را برای مأموریتهای جنگنده-بمبافکن یا حملات دریایی به کار میگرفتند.
۹- فالند گنات
جنگنده گنات بهعنوان جنگندهای کوچک و چابک برای نبردهای نزدیک طراحی شده بود و در جنگ ۱۹۶۵ هند و پاکستان به شهرت زیادی دست یافت.
۱۰- میکویان-گورویچ میگ ۱۹
میگ-۱۹ در جنگهای هوایی متعددی، از جمله جنگ ویتنام، به خدمت گرفته شد. این جنگنده توانایی دور زدن فانتوم را داشت و میتوانست تا سرعت ماخ ۱.۲ از آن پیشی بگیرد. در جریان جنگ، میگ-۱۹ ویتنام موفق به سرنگونی هفت فروند اف ۴ فانتوم شد.
بیشتر بخوانید:
انتهای پیام