تیم ملی با سرمربی گری اسکوچیچ از گردنه اول رقابت های انتخابی جام جهانی قطر عبور کرد اما ممکن است این مربی سرنوشتی همچو ویرای برزیلی پیدا کند و با وجود موفقیت در یک مرحله حساس جای خود را به مربیان دیگری بدهد چنان که زمزمه هایی از حضور قلعه نویی در تیم ملی شنیده می شود.
به گزارش کاماپرس، با وجود موفقیت تیم ملی با سرمربی گری یک مربی تقریبا گمنام کروات در یکی از حساس ترین مقاطع تاریخ فوتبال ایران، حضور او روی نیمکت تیم ملی در ادامه رقابت های انتخابی جام جهانی چندان تضمین شده نیست.
روزنامه هفت صبح در یادداشتی به قلم کمال بردبار در این باره نوشته است؛ راستش این روزها نگران انتخاب سرمربی جدید تیم ملی هستیم. اسکوچیچ کارش را خوب انجام داد و به شکل طبیعی انتظار دارد که یکی از گزینههای راهبری ایران برای دوردوم مقدماتی جام جهانی باشد. گروههای دیگری هم هستند که نامهای پرآوازهتری را معرفی
میکنند. اشکال آنها اینجاست که تجربه ویلموتس خیلیها را ترسانده. این که یک مربی پرآوازهتر ممکن است به اندازه کافی تعهد به تیم ملی نداشته باشد و آن فاجعه باورنکردنی را خلق کند. این که ممکن است فاصله دو ماه و نیمه تا شروع مسابقات دور دوم را با سعی و خطاهای بیهوده بر باد دهد. مثل فیکس کردن محمد محبی و محمد نادری در ترکیب تیم ملی. اسکوچیچ با هر توان ذهنی و فکری، یک خاصیت خوب داشت و آن این که تصمیمات اشتباه زیادی نگرفت.
او به شکل استاندارد تیم خود را جلو برد و بهترین ترکیبهای ممکن را در زمین قرار میداد و ریسکهای نابجا نمیکرد. تنها نقطه منفی او میدان دادن چندباره به جعفر سلمانی در دفاع راست بود که با عقل جور در نمیآمد. او در وادی تاکتیکی کم غلط عمل کرد و هوش مشهور مربیان کروات را به نمایش گذاشت.
این واضح است که در این چهاربازی آن تشخص تاکتیکی دوران کیروش به چشم نیامد. با تیمی روبهرو بودیم که استاندارد بازی میکرد و خب اگر هم از پس دوردوم هم بربیاید آن وقت جدا کردن او از تیم ملی برای حضور در جام جهانی سختتر خواهد شد. اما اسکوچیچ حق دارد که انتظار ابقای خود را داشته باشد.
سرنوشت اسکوچیچ بسیار شبیه ویرای برزیلی است که تیم ناامید مایلی کهن را از معبر استرالیا گذراند و معجزه آسا به جام جهانی رسید اما برکنار شد و سکان تیم ملی به ایویچ سپرده شد. مربی بزرگی که چهارماه فقط صرف شناختن بازیکنان ایرانی کرد و درست به هنگام چیدن میوه تسلیم آن صحنه آرایی خطرناک در رم شد.
گروهی از کیروش حرف میزنند. از بازگشت مرد پرتغالی که هشت سال به یاد ماندنی را برای فوتبال ایران برجای گذاشت و پس از اخراج از تیم ملی کلمبیا در حال حاضر تیم ندارد. او حالا 65 ساله است. دقیقا یک دهه پیش بود که کیروش سرمربی ایران شده بود. چیزی که او را به نیمکت تیم ملی نزدیک نشان میدهد شناخت او از همه بازیکنها و فرمانبرداری ستارهها از اوست.
مسئله دیگر زمزمههای عراقیها برای به کارگرفتن کیروش است که این میتواند برای تیم ملی و افکار عمومی ایران ثقیل و دردناک باشد.
اما زمزمههای عجیب دیگری هم به گوش میرسد. این که شاید سکان تیم ملی به دست امیرقلعهنویی برسد! ترکیب مشاوران رسانهای و مدیریتی ریاست فدراسیون این خطر را بسیار نزدیک نشان میدهند. مشاورانی که در پرونده عقد قرارداد بازیکنان پرسپولیس و هیاهویی که شکل گرفته بود نشان دادند نمیتوانند مشاوران منصفی باشند همان طور که قبل ازآن در یک پرونده مربوط به استقلال هم اشتباهات ارزیابی خود را نشان داده بودند.
حالا آن تیم مدیریتی و رسانهای ممکن است نامهایی مثل امیر قلعه نویی را دوباره مطرح کنند.
مشروح این یادداشت را در روزنامه هفت صبح روز شنبه 29 خردادماه 1400 بخوانید