در سالهای اخیر سریالهای پلیسی-جنایی معمایی، بهویژه در پلتفرمها، با استقبال زیادی همراه بودهاند. آثاری مثل «پوست شیر»، «افعی تهران»، «داریوش» و «وحشی»، موفق شدهاند تماشاگران زیادی را به خود جلب کنند.
به گزارش فیلم نت نیوز، قصههای پلیسی-جنایی که براساس یک معما و گره افکنیها شکل میگیرند، کاملا مناسب قالب سریال به نظر میرسند. به همین دلیل هم تولید این قبیل آثار در سالهای اخیر و به ویژه در پلتفرمها شدت گرفته که از شاخصترینشان میتوان به سریالهای «پوست شیر» ساخته جمشید محمودی، «افعی تهران» به کارگردانی سامان مقدم، «داریوش» ساخته هادی حجازیفر و در آخر «وحشی» به کارگردانی هومن سیدی اشاره کرد که همه آنها نیز محصول پلتفرم فیلمنت هستند. سریالهایی با درونمایه مشترک که گاه صرفا زاییده تخیل نویسندگان خود بوده و گاهی نیز براساس یک داستان واقعی شکل گرفتهاند. آثاری که تماشاگران زیادی پیدا کرده و بر میزان مخاطب پلتفرمها افزودهاند. حال پس از پخش شش قسمت از سریال «وحشی» و استقبال گسترده تماشاگران از آن، نگاهی گذرا به چهار سریال ذکر شده میاندازیم.
سریال پوست شیر
یکی از جذابترین سریالهای پلتفرمی سالهای اخیر که قصه ملتهبی داشته و تماشاگر را با خود تا پایان نگه میدارد. محمودی در قسمت نخست، قصه خود را حول محور خانواده کوچک و از هم پاشیده نعیم شامل لیلا همسر سابق و دختر جواناش ساحل روایت کرده که پس از آزادی نعیم از زندان وضعیت آشفتهتری هم پیدا میکنند. رابطه نعیم و ساحل پس از پانزده سال دوری پدر از دختر، بخش مهمی از قسمتهای نخست را تشکیل داده که در نهایت به یک نقطه عطف درخشان در پایان قسمت دوم ختم میشود. جایی که نعیم طی یک اتفاق مشکوک در جاده از اتومبیل پیاده شده و ساحل پس از دزدیده شدن، ظاهرا به شکل وحشتناکی به قتل میرسد. یک نقطه عطف فوقالعاده که قصه را در مسیر تازهای انداخته و یک سه ضلعی جذاب شامل: نعیم، قاتل و سرگرد مشکات را به وجود میآورد. علاوه بر فیلمنامه و کارگردانی استاندارد، بازی شهاب حسینی و هادی حجازیفر در نقشهای اصلی عالی از کار درآمده و در عین حال مکملهای درخشانی نیز همچون: علیرضا کمالی و پانتهآ بهرام دارند.
سریال افعی تهران
قاتلین سریالی، شخصیتهای جذابی برای به تصویر کشیده شدن روی پرده سینما یا قاب کوچک به حساب میآیند. سامان مقدم نیز در پاسخ به این وسوسه همیشگی، سراغ «افعی تهران» رفته و آن را با تکیه آرمان بیانی منتقد میانسالی که پس از سالها پای ساخت اولین فیلم سینمایی خود رسیده، پیش میبرد. پیدا شدن سروکله قاتل سریالی، بیانی را به فکر ساختن فیلمی بر این اساس انداخته و نقطه عطف اول را رقم میزند. نقطه قوت «افعی تهران»، شخصیتپردازی است که اوج آن را در آرمان بیانی میبینیم؛ منتقد عبوس و تلخی که تروماهای متعددی داشته و بخش مهمی از آن به کودکی و رابطه خصمانه او با پدرش بازمیگردد. در عین حال، «افعی تهران» داستانکهای جذابی دارد که به خوبی به تنه اصلی فیلمنامه میچسبند. برای مثال هم میتوان به رابطه آرمان با تراپیستاش اشاره کرد که به مرور پررنگ شده و شمایل عاشقانهای پیدا میکند. پیمان معادی انتخاب مناسب و هوشمندانهای برای آرمان بیانی بوده که باورپذیر از کاردرآمده و سرد بودن چهرهاش کاملا انگ نقش است. آزاده صمدی و سحر دولتشاهی نیز در نقشهای کوتاه و بلند خود، تاثیر مناسبی روی «افعی تهران» گذاشته و جزو نقاط مثبت آن به حساب میآیند. مقدم علاوه بر فضای بصری سریال، به حاشیه صوتیاش نیز توجه زیادی نشان داده و آن را سرشار از موسیقیهای جذاب کرده که کمتر نمونه مشابهی دارد.
سریال داریوش
هادی حجازیفر در «داریوش»، سراغ قصهای آشنا برای مخاطب رفته و تلاش زیادی برای روایت سرراست آن به خرج داده است. «داریوش» قصه مردی است که بیست سال پیش در جریان یک سرقت، متهم به قتل دوست خود شده و حال پس از سالها زندگی مخفیانه در ترکیه به ایران بازمیگردد. این در حالی است که پسر مقتول از یک سو و دوست قدیمی و شریک سرقت از سوی دیگر، هر کدام به دلیلی به دنبال داریوش هستند. نقطه قوت «داریوش»، روایتی پرتنش و جاندار از قصهای تکراری است که تماشاگر را با خود همراه میکند. ترسو بودن داریوش در مقام قهرمان نیز با توجه به پس زمینهای که برایش ساخته شده، قابل باور بوده و روی روند پیشبرد قصه نیز نقش دارد. بهرام هم به عنوان ضدقهرمان، شخصیت کارشده و جذابی است که نمودار تنش کار را بالا برده و به قسمتهای پایانی جان تازهای میبخشد. کاظم نیز همان وردست قهرمان کلاسیک است که به کمک داریوش آمده و مرگ تراژیکی هم دارد. حجازیفر با توجه به سابقه بازیگریاش، تیم منسجمی را گردهم آورده و آن را به یکی از نقاط قوت کار تبدیل کرده است. به ویژه محسن قصابیان در نقش بهرام که نمادی از یک شر تمام عیار است که در عین حال اصول خاص خود را دارد.
سریال وحشی
تازهترین ساخته هومن سیدی که تاکنون شش قسمت از آن پخش شده و فیلمنامهاش براساس یک داستان واقعی شکل گرفته است. تکهای از زندگی داود اشرف کارگر معدن که بیست سال پیش سابقه شرارت و درگیری داشته اما حال زندگی آرامی دارد. کشته شدن خواهر و برادر کم سن و سال بر اثر پریدن از اتومبیل داود، نقطه عطف کلیدی «وحشی» به حساب میآید که داود را وارد یک باتلاق میکند. سیدی در این ۶ قسمت قصه را خوب پیش برده و در پایان هر قسمت نیز یک نقطه عطف قرار داده تا تماشاگر را مشتاق تماشای قسمت بعدی کند. سکانسهای مربوط به بازپرسی و زندان خوب از کاردرآمده و ساختار بصری آن نیز به گونهای است که تماشاگر احساس تنگی نفس میکند. جواد عزتی هم انتخاب مناسبی برای ایفای نقش داود اشرف است که دوگانگی شخصیت و تنش درونی او را خوب از کاردرآورده و میتواند در قسمتهای بعدی برگ برندههای بیشتری رو کند.
فیلمبرداری درخشان مرتضی نجفی در کنار موسیقیای که کاملا روی تصاویر فیلم نشسته، دیگر نقاط قوت «وحشی» به حساب میآیند که جزییات نقش مهمی در شکلگیری آن دارد. موضوعی که در ساختههای پیشین هومن سیدی نیز به چشم آمده و «وحشی» را از سریالهای تولیدی پلتفرمها در یک سال اخیر متمایز کرده است.
محمد جلیلوند
انتهای پیام
مرتبط با :