منوچهر هادی با سریال نیسان آبی ، نشان داد که قصد ندارد از مسیر پرنقد و اشتباهی که در پیش گرفته خارج شود. مسعود فراستی، درباره سریال دل که ساخته دیگر این کارگردان است، یک جمله کلیدی دارد: تاحالا آب بستن تا این حد را ندیده بودم!
به گزارش کاماپرس، منوچهر هادی، که در سالها اخیر به ساخت سریال برای صدا و سیما و شبکه خانگی و پلتفرمهای اینترنتی روآورده به خوبی یاد گرفته که هرچقدر سریال طولانیتر و کشدارتر باشد، میتواند پول بیشتری در بیاورد. به همین خاطر سعی میکند با اضافه کردن شخصیت، تو در تو کردن داستان و کند کردن سرعت سریال، برتعداد قسمتها بیافزاید تا پول بیشتری به دست آورد.
با مروری ساده به تمام ساختههای منوچهر هادی میتوان، حوادث زیر را در اکثر آنها مشاهده کرد:
– یک نفر روی تخت بیمارستان میافتد و بازیگران برای نجات جان وی تقلا میکنند
– پلیس یک یا چند نفر از عوامل را دستگیر میکند و به زندان میانداز و سایر بازیگران برای بیرون آوردن آن یک یا دو نفر تلاش میکنند
– یک پول درشت سرقت میشود و بازیگران سعی میکنند بدون مراجعه به پلیس سارق را پیدا کنند
– خیانت، عشقهای مثلثی، تجاوز جنسی و ضرب و شت
جالب این که تمام این داستانهای کشدار و تکراری را در سریال نیسان آبی نیز میتوان مشاهده کرد.
این سریال مورد نقد جدی اکثر قریب به اتفاق رسانههای سینمایی قرار گرفته است. به حدی که یکی از رسانههای اصولگرا منوچهر هادی را نه «سریالساز» بلکه «سریساز» معرفی کرده و به نقد جدی و بیرحمانه او پرداخته است.
هادی که در ساخت سریالهای کشدار و بیمحتوا به درجه بالایی از مهارت رسیده است، در این آخرین اثرش سکانسها و صحنههایی دارد که حذف آنها هیچ آسیبی به کل جریان 20 قسمت سریال نمیزد؛ به عنوان مثال صحنه طولانی و کشدار مذاکره حاجی ستاری (علیرضا خمسه) با صاحبخانه جمشید قاسمپور (حسین یاری) هیچ نقشی در کل سریال نداشت. یک صحنه طولانی که با نشستن، پذیرایی، متلک گفتن و در نهایت به نتیجه نرسیدن سپری شد.
صحنه دیگری که نشان میدهد منوچهر هادی از هر فرصتی برای کش دادن داستان استفاده میکند، لحظه ممنوعالخروج کردن جمشید قاسمپور از کشور بود. او که در حال خروج از مرز هوایی بود، فهمید ممنوعالخروج است. سراغ مسئول پروندهاش رفت؛ در یک خودروی شخصی با او دیدن کرد؛ التماس کرد؛ خرمالوهای داخل داشبورت را دید، موافقت شفاهی مامور را گرفت و بعد راهی استانبول شد. بود و نبود این تکه از داستان هیچ تاثیری در داستان نداشت اما هادی که میداند با طولانی شدن سریال میتواند از سرمایهگذارها پول بیشتری بگیرد، از این سفرهای که پهن کرده تا میتواند کَره جمع میکند. از این قبیل صحنهها در سریال نیسان آبی فراوان است.
ایرادهای فنی نیسان آبی
علاوه بر این ایراد بزرگ که خیانتی به مخاطب است و باعث میشود پول بیننده هدر رود، سریال ایرادهای فنی زیادی نیز دارد. داستان سریال تا حد زیادی غیرمنطقی و غیرقابل باور است. تدوین سریال به خصوص در صحنههای گفتگوی دو بازیگر که با دو دوربین ضبط شده، بسیار ناشیانه و غیرحرفهای است.
دیالوگها و شوخیها بسیار سطحی و نازل هستند؛ به حدی که حتی نمیتوان آنها را دهه شخصی خواند. به عنوان مثال، فریادهای زینال وقتی که میخواهد دعاها مستجاب شود، بیش از آنکه خندهدار باشد، برای مخاطب زجرآور است. تکرار دیالوگی که از یکی از جملههای اخلاقی علی دایی، کپیبرداریشده نیز شاید در چند بار اول مخاطب را میخنداند اما در نهایت به خشم مخاطب تبدیل میشود.
تبلیغ کشور ترکیه
منوچهر هادی، در «نیسان آبی» نشان داد علاوه بر اینکه آب بستن را خوب بلد است، حال به یک مهارت دیگر هم رسیده است؛ او فهمیده چطور میتوان از بازارهای بیرون از سینما کسب درآمد کرد؟
ساخت قسمتهای پایانی نیسان آبی در استانبول و نمایش صحنههای زیبایی از استانبول مانند تنگه بسفور، پل 15 تموز، خیابان استقلال و میدان تکسیم در کنار خانههای لاکچری که دیوارهای تمامقد شیشه دارند، دل بسیاری از دلالان ملک در استانبول را شاد کرد. به خصوص که در قسمتهای پایانی به صورت مستقیم و غیرمستقیم یکی از شرکتهای فروشنده ملک به ایرانیها بارها در این سریال تبلیغ شد. به نظر میرسد منوچهر هادی، فهمیده میتوان با کشاندن داستان به سمت ترکیه و تبلیغ خرید ملک و سرمایهگذاری در بازار مستقلات ترکیه میتوان درآمدی علاوه بر دستمزد کارگردانی سریال برای او ایجاد کند.
سریال نیسان آبی به این دلیل به مخاطب توهین میکند که با کش دادن داستان، از جیب مخاطب به درآمد میرسد. همان کاری که در سریال دل و سریالهای عاشقانه و گیسو هم انجام شد. اینکه چرا مردم چنین سریالهایی را مشاهده میکنند، بیش از آنکه به کیفیت آنها مربوط باشد به فقر تولیدات فاخر و کیفی بستگی دارد. اگر سریالهای باکیفیت و ارزشمندی در فضای شبکه خانگی یا پلتفرمهای اینترنتی پخش میشد، میزان استقبال مخاطبان از سریالهای سطحی و نازلی همچون نیسان آبی، مشخص میشد. فعلا و در برهوت آثار فاخر این قبیل سریالها و سازندگانشان ترکتازی میکنند.
محمدولی دارابی نویسنده سایت فیگار درباره نیسان آبی یک جمله تاثیرگذار و صحیح دارد که این گزارش را با همان جمله به پایان میرسانیم: شما میتوانید زباله را بازیافت کنید، اما وقت و هزینهای که برای این سریال به هدر رفته را هرگز!
انتهای پیام
مرتبط با : فیلیمو