برای جذب گردشگر به کیش باید مانند ترکیه تبلیغ کنیم

ژیوار

تمام کسب و کارهای فعال در کیش به‌نوعی به گردشگری وابسته هستند و همگی از کم بودن تعداد مسافر در این جزیره گلایه‌مندند. جشنواره‌ها و امکاناتی که در سال‌های گذشته تابستان کیش را رونق می‌یخشیدند، اکنون متوقف شده‌اند و بالا رفتن هزینه پرواز به کیش، مردم را به سمت سفرهای خارجی سوق می‌دهد. از سوی دیگر مسافران خارجی نیز کیش را نمی‌شناسند و امکان پرواز مستقیم به این مقصد ندارند.

برای بررسی چالش‌ها و معضلات فعالان اقتصادی در این جزیره با رامتین روشن، مدیرعامل جامعه دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری کیش به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

مهم‌ترین مشکل آژانس‌های گردشگری در کیش چیست؟

عدم توازن تعداد گردشگرهای ورودی با برنامه‌های موجود در کیش در حال حاضر مهمترین چالش پیش‌رو است. در کیش هر روز بالغ بر 45 هزار صندلی گردشگری آماده استفاده است؛ یعنی اگر هر چتر پاراسل و هر صندلی تماشای جُنگ را هم یک صندلی گردشگری در نظر بگیریم، ظرفیت سرگرمی‌های موجود در جزیره به بالای 45 هزار صندلی خواهد رسید. با توجه به این‌که هر مسافر به‌طور میانگین 3.7 بلیت تهیه می‌کند، باید 12000 نفر در روز به جزیره سفر کنند تا این تعداد صندلی پر شود و این یعنی بیش از 130 تا 140 پرواز در هرروز به مقصد کیش انجام شود. اگر تنها به پر شدن 25 درصد از این ظرفیت قناعت کنیم، باید روزانه و به‌طور دائمی 30 الی 40 پرواز به مقصد کیش داشته باشیم تا امکانات گردشگری در منطقه بتوانند به حیات نسبی خود ادامه دهد. درصورتی‌که برای رستوران و یا پارکی با بیش از یک هزار نفر ظرفیت، فعالیت با 25 درصد توان به معنای ورشکستگی است.

کلوپ‌ها، رستوران‌ها، هتل‌ها و بازارها، زنجیره‌ای را تشکیل می‌دهند که حلقه اتصالشان دفاتر خدمات گردشگری و مسافرتی به‌عنوان واردکننده مسافر به جزیره است؛ اما مسافر به اندازه‌ای وجود ندارد که آژانس بتواند به آنها خدمات بفروشد. و البته این‌جا مناقشه‌ای هم میان خود آژانس‌ها وجود دارد.

چه مناقشه‌ای؟

گروهی از آژانس‌ها صرفاً خدمات گردشگری می‌فروشند و نقشی در ورود مسافر به جزیره ندارند؛ گروهی از آن‌ها نیز تقلا می‌کنند تا با اپراتورهای بزرگ رقابت کنند. آژانس گردشگری برای طراحی تور و جذب گردشگر باید هم  صندلی پرواز را برای گردشگر در نظر بگیرند و هم محلی را برای اقامت او فراهم آورند. هتل‌های بزرگ و صندلی‌های پرواز در کیش تحت چارتری افرادی با تمکن مالی و سابقه بالا هستند که فعالیت خوبی هم دارند. آژانس‌ها باید از این چارترکنندگان بزرگ بلیت بخرند؛ درنتیجه خواه‌ناخواه هزینه تور را با قیمتی بالاتر از آن‌ها برآورد خواهند کرد. این موضوع امکان رقایت را از این آژانس‌ها می‌گیرد.

دریان سفر امید

بیشتر بخوانید:

مسئولان چگونه می‌توانند این موضوع را حل کنند؟

چارترکنندگان بزرگ اهمیت زیادی دارند زیرا مسافر را به‌صورت عمده به کیش می‌آورند و نمی‌توان آن را حذف کرد. سازمان منطقه آزاد کیش به‌جای صدور بی‌ضابطه مجوز باید امکان فعالیت این کسب و کارها را نیز در نظر بگیرد. این موضوع تنها محدود به آژانس‌ها نیست و درمورد سایر کسب و کارها را نیز صدق می‌کند. هیچ‌گاه برنامه جامعی تدوین نشده است که مشخص کند کیش به چند رستوران، آژانس و یا کلوپ نیاز دارد. سازمان تنها مجور صادر می‌کند و بعد در چگونگی تأمین مشتری دخالتی ندارد. باید اتاقی برای مشاوره سرمایه‌گذاری در سازمان وجود داشته باشد تا درخواست‌کنندگان مجوز را از وضعیت گردشگری در کیش مطلع کند و به او بگوید که گردشگر از سال 90 کاهش پیدا کرده و تعداد مراکز تفریحی افزایش داشته است و اگر در این زمینه سرمایه‌گذاری کند هیچ منفعتی عایدش نخواهد شد.

مشکل دیگر در کیش دخالت بخش دولتی در کسب‌وکار بخش خصوصی است. شاهد این هستیم که به اسم اصلاح امور، تصدی‌گری صورت می‌گیرد.

نمونه‌ای از این تصدی‌گری را ذکر می‌کنید؟

سازمان منطقه آزاد کیش، سامانه‌ای را به‌نام «بزن بریم کیش» راه‌اندازی کرده و در این سامانه به‌صورت مستقیم به مسافران بلیت می‌فروشد. درواقع سازمان رقیب آژانس‌هایی شده که خود برایشان مجوز صادر کرده است و طبیعتاً آژانس‌ها نمی‌توانند با مجموعه بزرگی مانند سازمان منطقه آزاد با آن‌همه امکانات و دسترسی رقابت کنند. اقدام درست این بود که سازمان تنها یک درگاه پرداخت ایجاد می‌کرد تا مسافر از بین خدمات آژانس‌ها یکی را انتخاب کند.

سازمان نقش سیاست‌گذار کلان را دارد اما این بخش خصوصی است که در بازار حضور دارد، چابک است و با مسائل آشنا است. سازمان بدون مشورت با بخش خصوصی اقدام می‌کند و با چنین اشتباه‌هایی حیات یک صنف را به خطر می‌اندازد.

برای بازگشت توازن به کیش در ابتدا باید تعداد پروازها افزایش پیدا کند یا روند صدور مجوز متوقف شود؟

همه این مسائل باید هم‌زمان اصلاح شوند؛ از یک‌سو ناوگان هواپیمایی فرسوده است و ایرلاین‌ها سعی می‌کنند در فصول گرم مسیر پروازی خود را به سمت مقاصد خوش آب‌وهواتر و کشورهای خارجی تغییر دهند. البته نمی‌توان به آن‌ها خرده‌ای گرفت، زیرا مردم در این فصل، کشورهای خارجی را به کیش ترجیح می‌دهند و هواپیمایی‌ها نیز نیاز به کسب درآمد دارند.

اما در گذشته کیش در فصل تابستان هم گردشگر داشت.

در گذشته در کیش جشنواره‌های تابستانی متعددی برقرار بود و در این جشنواره‌ها جوایز نفیسی به مردم اهدا می‌شد. علاوه بر این امکان اجاره خودروهای خارجی باکیفیت نیز وجود داشت و به‌خاطر رونق واردات، اجناس خوبی در در جزیره پیدا می‌شد. اما اکنون هیچ‌کدام از این موارد در کیش وجود ندارد. از سوی دیگر باید دید آیا درصورت ورود مسافر به‌ تعداد بالا به جزیره، می‌توانیم مراتب جلب رضایت گردشگران را نیز فراهیم کنیم یا خیر.

یعنی با وجود این‌ همه مرکز تفریحی در کیش رضایت گردشگران تأمین نمی‌شود؟

تعداد مراکز تفریحی به‌تنهایی مهم نیست و کیفیت آن‌ها نیز مؤثر است؛ سازمان در کنار صدور مجوزهای متعدد باید بر کیفیت مراکز تفریحی نیز نظارت کند تا اگر کسی به سیکل گردشگری آسیب می‌زند جای خود را به مجموعه‌ای با خدمات بهتر واگذار کند. باید در هنگام اعطای مجوز سطح استانداردی را تعریف کنیم و از افراد بخواهیم برای کیش ارزش افزوده ایجاد کنند و چیز نویی را به آن بیفزایند نه این‌که نمونه‌ای از آن‌چه پیش‌تر وجود داشته را تکرار کنند. نمونه این موضوع، بازار میکامال است که استاندارد و خط معیار جدیدی را از یک مرکز خرید (نه تنها برای کیش بلکه برای کل ایران) تعریف کرد و اکنون با دبی مال مقایسه می‌شود. رقابت با این بازار می‌تواند بازارهای قدیمی‌تر را برای نوسازی و بالا بردن کیفیت ترغیب کند. این موضوع درمورد سایر کسب و کارها نیز صادق است.

برای جذب گردشگر خارجی به ایران باید چه کرد؟

باید برای ورود مسافر بازاریابی صورت بگیرد. یکی از جوامع هدفی که مغفول مانده کشورهای عضو سازمان اکو هستند که عموماً نیز به زبان فارسی صحبت می‌کنند؛ این کشورها روی هم 500 میلیون جمعیت دارند. اگر تنها برای جذب یک درصد از این جمعیت به ایران برنامه‌ریزی شود 5 میلیون گردشگر جدید خواهیم داشت؛ درصورتی‌که جزیره کیش جمعاً زیر 2 میلیون نفر گردشگر دارد. لازم نیست این مشکل یک‌روزه حل شود اما باید برای حل آن زمان گذاشت.

از این گذشته، باید به سراغ کشورهایی رفت که ایرلاین فعال دارند؛ نه این‌که برای کشورهای کوچک با تعداد پروازهای کم مقصد جدید تعریف کنیم. باید به سراغ مقاصدی برویم که ورود گردشگر ایرانی به آن‌ها بالا است و هواپیمای ورودی از آن‌ها با ظرفیت پر بازمی‌گردد تا هواپیمایی‌های داخلی برای انجام این پروازها رغبت نشان دهند.

دلیل ناشناخته بودن کیش برای خارجی‌ها چیست؟ قطعاً رایزنی تنها بخشی از این موضوع است و در کنار رایزنی به تبلیغات نیز نیاز است. چرا در بخش تبلیغات ضعف داریم؟

اگر ساخته شدن تیزر تبلیغاتی را به ایرانی‌ها واگذار کنیم، آن را با شاخصه‌های تفکر یک ایرانی می‌‌سازند و این تبلیغ برای مخاطب اروپایی تأثیرگذار نیست. تبلیغات در کیش باید تغییر کند و به متخصصین هر کشور واگذار شود؛ البته گروه‌های ایرانی نظارت داشته باشند تا خط قرمزها و قوانین را گوشزد کنند. این دقیقاً همان کاری است که ترکیه انجام می‌دهد.

برای مثال شیراز مقصد گردشگری محبوب تاجیک‌ها است؛ اگر من بخواهم توری از تاجیکستان به کیش برگزار کنم، از علاقه آن‌ها به شعرای خود استفاده می‌کنم و عنوان سفرنامه سعدی را برای تور برمی‌گزینم. (زیرا سعدی یک‌بار تا کیش سفر کرده است.) اما اگر طراحی و تبلیغ تور را به اهالی خود تاجیکستان واگذار کنیم نیازی به وقت گذاشتن برای تحقیق و تفکر درباره آن نداریم.

پیش‌تر بازاریابی به سایت، شرکت در نمایشگاه و بروشور منحصر بود اما امروز نوع آن تغییر کرده است و ما نیز در همه زمینه‌ها عقب هستیم. امروز هوش مصنوعی روی کار آمده و می‌تواند خروجی بهتر از کار هر تیزرسازی را تحویل دهد.

آیا تمام این موارد را دولت می‌تواند حل کند؟

ما از مسائل اساسی حرف می‌زنیم که در دست دولت قرار دارند. بخش خصوصی امکان حل مشکل پرواز را ندارد و نمی‌تواند با یک کشور به‌صورت مستقیم وارد مذاکره شود. پایه‌ریزی این کار به عهده دولت و سازمان مناطق آزاد است. سازمان باید مبنای مذاکره را فراهم کند و از رؤسای بخش خصوصی برای شرکت در این جلسات دعوت کند.

به نظر شما دولتی که به‌تازگی در پاستور مستقر شده، باید چه اقداماتی را برای حل مشکل کیش در دستور کار خود قرار دهد؟

افق چشم‌انداز ایران این بوده که تا سال 1404 قطب گردش‌گری منطقه شود. اما دولت‌ها از این موضوع غفلت کردند که این به سود کشورهای کوچک منطقه تمام شد.

آقای پزشکیان ابتدا باید مدیری خوب برای سامان دادن به گردشگری انتخاب کند. نیاز نیست این فرد تخصص گردشگری داشته باشد زیرا متخصصان، حرف دیگران را نمی‌پذیرند. بلکه فردی که در رأس وزارت‌خانه قرار می‌گیرد باید در درجه اول یک مدیر لایق، و در مرحله بعد آشنا به گردشگری باشد و نظارت شود که معاونین و مشاورین متخصص در گردشگری را در اطراف خود نگه دارد. در این صورت است که می‌توان در وزارت‌خانه، برنامه‌ها را یکی پس از دیگری جلو برد. البته بخشی از کار نیز به عهده وزارت اقتصاد و سازمان منطقه آزاد است که انتخاب افراد برای این دو مجموعه نیز باید با همین ضابطه صورت بگیرد.

در این برهه انتظارات زیادی از دولت وجود دارد و باید پذیرفت موانعی نیز بر سر راه هست اما با وفاق ملی مد نظر ایشان می‌توان کار را جلو برد. لازم است که بدون قوم‌گرایی از نخبگان تمام حوزه‌ها استفاده کنند به‌شرطی که تعهد این افراد به شخص اول دولت باشد نه به جناح سیاسی خود.

انتهای پیام

نهال گشت
تورهای مسافرتی لحظه آخر
روکش مارال
آژانس هرمس 724
سازگار ارقام
این مقاله رو با بقیه به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کرمان موتور شیراز