تامین مالی طرح های ساخت و ساز مسکن از طریق بورس و یا به عبارتی هدایت پول بورس به بازار مسکن هدفی است که دولت آن را پیگیری می کند و اخیرا نیز روشی جدید برای آن تعریف کرده است.
به گزارش کاماپرس، ورود نقدینگی و سرمایه به بازارهای مولد همچون بازار مسکن که زنجیره بزرگی از اشتغال و تولید را به حرکت درمی آورند همواره از اهداف مسئولان اقتصادی کشور ما بوده است و اخیرا نیز راهکاری برای آن تعریف شده است. مزیت راهکار جدید دولت این است که سرمایه ها را از مسیر بورس به بازار ساخت و ساز مسکن هدایت می کند و دو بخش مهم اقتصاد یعنی بورس ومسکن را به یکدیگر متصل می کند. مانعی که در این مسیر وجود دارد این است که سرمایه گذاران اصلی بخش مسکن و انبوه سازان بزرگ تمایلی به استفاده از ابزارهای مالی تعریف شده در بورس برای رونق ساخت و ساز از خود نشان نمی دهند.
روزنامه دنیای اقتصاد در گزارش امروز خود به این موضوع پرداخته و نوشته است: دولت قرار است از طریق طرح جدیدی، دومین مسیر اتصال بازار ساخت مسکن به بازار سرمایه را ایجاد کند.
در سال 93، اولین ابزار نوین تامین مالی مسکن تحت عنوان «صندوق زمین و ساختمان» مورد استفاده قرار گرفت. هرچند استفاده از این ابزار به یک شکل خاص و محدود باقی ماند. این ابزار طی سالهای گذشته، توسط یک شرکت دولتی (بدون برقراری ارتباط معنادار میان این مسیر و بسازوبفروشهای بازار ساخت مسکن) مورد استفاده قرار گرفت. توجیه ورود محدود فعالان ساختمانی به این مسیر آن بود که در ابتدا شرکتهای دولتی که در حوزه خانهسازی فعالیت دارند این ابزار را استفاده کنند تا به تدریج مزایای استفاده و ورود به این مسیر، به سایر بازیگران بازار ساخت وساز نیز معرفی و نمایان شود.
دلایل بی میلی سازندگان به استفاده از روش تامین مالی بورسی
اما هماکنون که بیش از پنج سال از راهاندازی مسیر تامین مالی مسکن از طریق صندوق زمین و ساختمان میگذرد، حتی یک سازنده غیردولتی از این ابزار استفاده نکرده است و حتی سایر ملاکان بزرگ دولتی و شبهدولتی، که دست پرقدرتی در بازار ساخت یا فروش ملک دارند، به این مسیر قدم نگذاشتهاند.
این بی رغبتی 4 دلیل اصلی دارد: اول آن که از آنجاکه سازندهها، حاضر به تقسیم حاشیه سود خود در پروژههای ساختمانی نیستند بنابراین تمایلی به ورود به مسیرهای شفاف بورسی برای تامین مالی ندارند. دلیل دوم، مشکلات مربوط به سند ملک و مشارکت اولیه سازنده با مالکان ساختمانهای کلنگی است که باعث میشود نتوانند به راحتی از مسیر بازار سرمایه تامین مالی شوند. سومین دلیل، ناسازگاری فعالیت سازندههای مسکن با ضوابط و مقررات شفاف و در عین حال متعدد بازار سرمایه برای استفاده از ابزارهای نوین تامین مالی مسکن است.
دلیل چهارم برای استقبال نشدن از مسیر نخست تامین نوین مالی بازار ساخت مسکن، پیشبینی حساب ویژه روی افزایش ارزش ملک در پایان مراحل ساخت و تکمیل واحدهای مسکونی است. از این رو سازندگان تمایلی به تقسیم حاشیه سود پروژههای ساختمانی در ابتدا و پیش از تکمیل پروژه ندارند.
دنیای اقتصاد در ادامه به بررسی راهکار دوم هدایت نقدینگی از مسیر بورس به بازار ساخت و ساز پرداخته و نوشته است: در این میان یک ویژگی منحصر به فرد برای متقاضیان روش جدید یعنی خرید اوراق سلف استاندارد وجود دارد. این اوراق اگرچه شباهت زیادی به پیشفروش مسکن دارد اما یک مزیت عمده نسبت به آن برای خریداران ایجاد خواهد شد و آن اینکه برخلاف پیشفروش که متقاضی برای آن باید بودجه سنگینی را داشته باشد، برای خرید این اوراق و ورود به این مسیر، دارا بودن بودجه خرید حداقل یک مترمربع واحد مسکونی کفایت میکند و خریدار میتواند به مرور بودجه خود را تکمیل و به میزان خرید یک واحد مسکونی برساند.
بررسیها نشان میدهد هر دو مسیر پیشبینی شده برای اتصال دو بازار مسکن و سرمایه، یک ویژگی مشترک دارد که با ورود سرمایهگذاران بازار مسکن و بورس به این مسیرها، سود معادل تورم مسکن نصیب آنها خواهد شد، بنابراین اگر کلید اتصال دو بازار طراحی شود میتواند با سایر پروژههای بازار سرمایه رقابت کند.
انتهای پیام
…هرچی سرمایدار …و دولت …و تویی که نظرمو پخش نمیکنی