مادر و دختری به مدت طولانی اسیر دست یک مرد اهوازی و همسرش بودند و به بدترین شکل مورد آزار و اذیت این دو شخص ظالم و آزارگر قرار گرفتند. قصه تلخ آزارگری مرد اهوازی و همسرش و خانه وحشت آنها، سرانجام با قتل وی پایان پیدا میکند.
به گزارش کاماپرس، قصه پیچیده و تلخ آزارگر «مریم» و دخترش جزو عجیبترین قصههاست. مریم که در جریان اتفاقی درگیر خلاف همسر و خانواده همسرش میشود، سر از زندان درمیآورد. وی کم سن و سال بود و هیچ سابقه کیفری نداشت، بنابراین با وثیقه امکان آزادی موقتش بود. به همین خاطر پدر وی از یک دوست خود درخواست وثیقه میکند، درخواستی شوم که برای مریم تلختر از بازداشتش تمام شد!
اخبار مرتبط را بخوانید:
دوست پدر مریم، این کار را قبول میکند و حتی پیشنهاد یک باب مغازه را به پدر مریم میدهد، اما در قبال آن مریم را میخواهد! این درخواست در شرایطی مطرح شد که مریم شوهر و بچه داشت. پدر مریم این پیشنهاد بیشرمانه را قبول میکند و مریم و دخترش اسیر مرد آزارگر میشوند.
از روز تلخ آزادی تا رهایی نصف و نیمه
مریم به خبرگزاری شرق، از روز تلخ آزادی خود و بلاهایی که طی شش سال اسارت به سرش آمد، گفت. مرد آزارگر ابتدا مریم و دخترش را در اتاقی با در و پنجرههای آهنی و قفل برده بود و زندانی کرده بود. مریم یک بار از این محل فرار کرده بود، اما مرد آزارگر مثل سایه آنها را دنبال و پیدا کرده بود. به همین دلیل، این مرد روانی، یک بار مریم و دخترش را به لانه کبوترها برد و آنها را در آنجا زندانی کرد.
سرانجام مریم در دوره کرونا، توانست از لانه کبوترها رها شود و خود را به همسر قبلی برساند. همسر قبلی بعد از دیدن مریم و دخترش، شوکه میشود و از زنده بودن آنها تعجب میکند. مدتی همسر سابق با مریم زندگی میکند، اما مصائب و شرایط وی را تاب نمیآورد و جدا میشود.
مریم، بعد از جدایی به همراه دختر مظلوم خود به اصفهان میرود تا در آنجا زندگی تازهای را شروع کند. در اصفهان، مدتی در نان فانتزی پزی مشغول به کار میشود و با یکی از کارمندان همانجا ازدواج میکند و حتی بچه دار میشود. یک بار مریم به همراه همسر جدید برای انجام کاری به اهواز میآیند که بار دیگر به صورت کاملا اتفاقی با مرد آزارگر و همسر روان پریش وی روبرو میشوند و دوباره به اسارت آنها در میآید.
عاقبت مرد آزارگر
این بار مریم تنها اسیر میشود و تمام آن مصائب و مشکلات تکرار میشود. سرانجام خواهر زن این مرد آزارگر و همسر وی، نقشه فرار مریم را میکشند و او را فراری میدهند. بعد از فرار، مریم متوجه میشود که این مرد به ضرب گلوله کشته شده است و پای او هم در این جریان گیر است.
گویا قتل به دست خواهر زن این مرد و همسرش انجام شده است، اما آنها نام مریم را به عنوان همکار این قتل بردهاند. مریم ادعا میکند از جریان بیخبر است و هیچ آسیبی به مرد آزارگر نرسانده بود.
مریم در تمام این سالها مورد آزار جسمی و روحی مرد مقتول بوده است و حتی آثار این موضوع در بدن وی پیداست. یک بار مریم هنگام فرار از خانه وحشت، از دیوار پرید و هر دو پای وی شکست. مرد آزارگر و همسرش خودشان پای مریم را گچ گرفتند و همین باعث کج شدن استخوانهای وی شد. با این حال، عوامل قتل سعی در کتمان این موارد و رابطه نامشروع مرد با مریم دارند و در تلاش برای جا دادن مریم بین عوامل قتل هستند.
پرونده مریم و خانه وحشت در جریان است
وکیل مریم، امین ریاحی، میگوید پرونده هنوز در جریان است و پنج متهم دارد. متهمان داستان آزارگری مقتول و نقش خود در جریان قتل را انکار میکنند و سعی دارند ارتباط مریم با مرد قربانی را ازدواج موقت جا بزنند، اما مریم به صراحت از اسارت و آزار خود و دخترش سخن گفته است.
قاضی پرونده به دلیل ابهامات، دستور تحقیقات گستردهتری داده است تا واقعیتها روشن شود. در حالی که سایر متهمان با وثیقه آزاد شدهاند، مریم بدون وثیقه در زندان به سر میبرد و تنها خواستهاش بازگشت به زندگی و دیدار با فرزندانش است.
انتهای پیام