روزنامه ایران در گزارش امروز خود به سراغ کارواشها رفته و از بیکاری کارگران، روزهای نفسگیر این صنف و حال و هوای مشتریان کارواش ها نوشته است.
به گزارش کاماپرس؛ از زمان شیوع کرونا تا به حال چند بار ماشینتان را به کارواش بردهاید؟ اگر مشتری قدیمی کارواشها باشید، حتما شما هم مانند بسیاری دیگر، یا اصلا در این مدت سری به کارواش نزدهاید و یا با ترس و لرز سراغ استفاده از این خدمات رفتهاید. ترس از همهگیری کرونا، این روزها روی زندگی بسیاری از ما سایه انداخته است. تقریبا به ندرت به رفتارهای سابقمان برمیگردیم و اغلب خیالمان از انجام بسیاری از کارهای بیرونی ناراحت است. در این میان، این بخش خدمات است که بیشترین ضربه را از رفتار جدید مشتریان میخورد. کارواشها از جمله مراکزی هستند که این روزها با وجود رعایت موارد بهداشتی، به حاشیه رانده شدهاند و مانند قبل شلوغ نیستند.
وقتی همه از هم میترسند
به نوشته «ایران»: اینجا همه از هم میترسند؛ مشتری از کارگر، کارگر از مشتری. میگویند قبل از کرونا آن قدر ماشین اینجا میآمد که وقت سر خاراندن نداشتیم اما الان بیشتر ماشینهای شاسی بلند و گرانقیمت مشتری کارواش هستند. به قول خودشان انگار صاحبان ماشینهای معمولی و پایین قیمت بیشتر از کرونا میترسند. سینا شیلنگ کف را روی ماشین میگیرد. صاحب ماشین از دور دست تکان میدهد و میگوید با داخل ماشین کاری نداشته باشید. فقط روشویی کنید. او هم مثل خیلیها نگران است از اینکه مبادا کارگران کارواش با دستمالی که ممکن است آلوده به ویروس باشد، ماشین را تمیز کنند. اما از آن طرف کارگرها هم نگرانند که نکند صاحب ماشین ناقل کرونا باشد.
کارگرانی که کار را رها کردند
دیگر خبری از صف طولانی مقابل در کارواش نیست. تا قبل از کرونا اینجا ماشینها ردیفی منتظر میشدند تا جا خالی شود و بتوانند به اندازه یک ماشین جلوتر بروند. سعید میگوید: «روزهای تعطیل گاهی اوقات 150 تا ماشین را میشستیم اما الان بیشتر از 60 تا ماشین نمیآیند. انگار همه ترجیح میدهند با ماشین کثیف این طرف و آن طرف بروند ولی خیالشان بابت کرونا راحت باشد.»
آیدین اهل ارومیه است و چند سالی هست که در کارواش کار میکند. ماسک را تا زیر چشمانش بالا برده و با دقت مشغول تمیز کردن داخل ماشین است. میگوید روزهای اول شیوع کرونا هفت نفر از کارگران، رها کردند و به شهرشان برگشتند و حالا کارواش با نیمی از کارگران کار میکند: «روزهای اول شرایط خیلی سخت بود. هم ما نگران بودیم هم مشتری. نمیدانیم ماشینی را که تمیز میکنیم بیمار کرونایی در آن بوده یا نه!»
کار با ماسک سخت است
او درباره کار با ماسک میگوید: «باور کنید کار کردن در کارواش آن هم با ماسک سخت است اما به خاطر خودمان و مشتریها رعایت میکنیم. ما هم خانواده داریم و هر روز زنگ میزنند و نگران ما هستند. یک بار وقتی مشغول تمیز کردن یکی از ماشینها بودیم همکارم فکر کرد بسته قرصی که روی داشبورد بوده زباله است و آن را داخل سطل زباله انداخت. یک ساعت بعد راننده با ناراحتی برگشت و گفت آن قرصها را برای برادرم که به کرونا مبتلا شده تهیه کرده بودم. این حرف مثل پتک توی سرمان خورد نه برای اینکه ممکن بود ما هم به کرونا مبتلا شده باشیم، بلکه به خاطر گم شدن دارو ناراحت شدیم. خلاصه با هر سختی که بود از بین زبالهها بسته قرص را پیدا کردیم و به راننده دادیم.»
رانندههای پولدار از کرونا نمیترسند
سینا گوشه دستمال را میگیرد و محکم میچلاند. میگوید مردم حق دارند نگران باشند اما باید به زندگی در کنار کرونا عادت کنیم و با شرایط کنار بیاییم: «تعدادی از رانندهها فقط درخواست روشویی میدهند و میگویند داخل ماشین را نظافت نکنیم. میدانیم نگران هستند اما ما همه موارد بهداشتی را رعایت میکنیم. از صبح تا شب که دست ما داخل مواد شوینده و ضدعفونیکننده است و ماسک هم میزنیم. بعد از شست و شو و نظافت هر ماشین هم دستمالها را میشوییم و جلوی آفتاب پهن میکنیم اما خیلیها تصور میکنند با یک دستمال همه ماشینها را تمیز میکنیم. اینجا به هر مشتری پیجر میدهیم تا زمانی که ماشین آماده شد به او اطلاع دهیم. بعضی از رانندهها این پیجرها را داخل نایلون میگذارند و با ترس و نگرانی به ما برمیگردانند.» آیدین با لبخند وسط حرفش میپرد و میگوید: «این را هم بگو که راننده ماشینهای گرانقیمت ترسی از کرونا ندارند و این روزها بیشتر از بقیه مشتری ما هستند.»
وقتی ماسک و دستکش دارند،خیالمان راحت است
محمد و سعید از مشتریهای قدیمی کارواش هستند. گوشهای ایستادهاند و تمیز کردن ماشینهایشان را تماشا میکنند. میگویند سه ماه اول شیوع کرونا ماشین را کارواش نیاورده بودند اما بعد از آن، هر دو هفته یکبار اینجا هستند. سعید میگوید: «من به تمیزی ماشین خیلی اهمیت میدهم. قبل از کرونا هر 10 روز یک بار کارواش میآمدم. با شیوع کرونا البته من هم مثل خیلی از مردم در خانه نشستم و کمتر با ماشین بیرون آمدم و حتی سه ماه کارواش نیامدم تا اینکه اوضاع کمی روال عادی پیدا کرد. بعد هم تا چند وقت با خودم دستکش و ماسک میآوردم و قبل از شست و شو آنها را به کارگرها میدادم. البته خوشبختانه اینجا همه ماسک و دستکش دارند و خیالم راحت است.»
بیپولی ؛ روی دیگر کارواش نرفتن مردم
محمد هم با تأکید بر اینکه خیلیها اجازه نمیدهند داخل ماشینشان نظافت شود، میگوید: «آنها احساس میکنند کرونا وارد ماشین میشود و ترجیح میدهند فقط ظاهر ماشین تمیز باشد. اینجا میتوانی داخل ماشین را هم ضدعفونی کنی که من هم از این سرویس استفاده میکنم. البته در کنار نگرانی از کرونا مشکلات اقتصادی و بالا رفتن قیمت برخی از کارواشیها هم باعث شده مردم برای تمیز کردن ماشین خودکفا شوند.»
صنف کارواش روی دو لبه قیچی!
ابرقویی مدیر کارواش دل پردردی دارد از رفتن کارگرها، کم شدن مشتری، گران شدن مواد شست و شو و بالا رفتن هزینهها: «باور کنید با سختی زیادی اینجا را سرپا نگه داشتهام. اگر این طور پیش برود ما هم باید در اینجا را تخته کنیم. اوایل شیوع کرونا هفت نفر از کارگرهایم رفتند و ما هم به خاطر حفظ سلامت خودمان و مشتریها تعطیل کردیم. بعد از دو ماه هم که باز کردیم لااقل 40درصد ریزش مشتری داشتیم و الان هم وضع همین است. مشتریای که هفتهای یک بار میآمد الان دو ماه یک بار هم نمیآید. کرونا برای صنف کارواشیها مثل دو لبه قیچی عمل میکند. از یک طرف نگرانی کارگران از ویروس کرونا و از طرف دیگر نگرانی صاحبان خودرو از اینکه ممکن است کارگران ما ناقل باشند. تعطیلی کارواش هزینه چند برابری برای ما داشت. ما به کارگرها حقوق و درصد میدهیم و موقع تعطیلات هم حقوقشان را واریز میکنیم.»
روند صعودی قیمت مواد شوینده
او درباره گرانی مواد شوینده میگوید: «البته بیشتر از کرونا گرانی مواد شوینده و ضدعفونیکننده و هزینههای جانبی ما را با مشکل مواجه کرده است. هربار که مواد شوینده و لوازم میخریم، میبینیم 20درصد گرانتر شده است و ما نمیتوانیم این هزینه اضافه را از مشتری بگیریم چون همین تعداد مشتری را هم از دست میدهیم؛ با مشتری هم که نمی توانیم دعوا کنیم و بگوییم که قیمتها بالا رفته است. سود کار ما خیلی کم شده و اگر وضعیت همین شکلی بماند ما هم باید تعطیل کنیم. آینده صنف ما تاریک است و دیگر خبری از سود نیست.
خدا نکند یکی از بچهها سرفه کند!
سری به یکی از کارواشهای بزرگ شرق تهران میزنم. جایی که به گفته سرکارگرش تا قبل از کرونا وقت سرخاراندن نداشتند. چند ماشین با فاصله کنار هم ردیف ایستادهاند و کارگرها آنها را کف مالی میکنند. چند تایی ماسک دارند و قبل از تمیز کردن داخل ماشین از راننده اجازه میگیرند. سیروس سرکارگر کارواش از ترسی که کرونا به جان کارگرها انداخته میگوید و تأکید میکند که دیگر کسی مثل گذشته به تمیزی ماشین اهمیت نمیدهد: «این روزها کار و کاسبی ما هم مثل خیلیها کساد است. حداقل 50 درصد ریزش مشتری داریم. قبل از کرونا روزهای تعطیل 300 تا ماشین اینجا میآمد و بچهها وقت استراحت نداشتند اما الان به 80 تا ماشین رسیده. آنهایی هم که میآیند دائماً استرس دارند و خدا نکند که یکی از بچهها موقع کار سرفه کند. تعدادی از رانندهها زمان شست و شوی ماشین درها را قفل میکنند و این یعنی با داخل ماشین کاری نداشته باشیم درحالی که در روشویی کفیهای ماشین را هم میشویند. همان طور که میبینی همه کارگرها ماسک و دستکش دارند و از آنها تست کرونا هم گرفتهایم ولی خب باز مردم میترسند.» میگوید فشار اقتصادی زیادی را تحمل میکند و صاحب ملک هم راضی نشده است اجاره دو ماهی که کارواش به دستور اتحادیه تعطیل بوده، ببخشد.
یکی از کارگرها از رکاب ماشین بالا میرود تا بتواند سقفش را تمیز کند. دستش را دراز میکند تا بتواند دستمال را به همه جای سقف بکشد. ماسک از صورتش لیز میخورد و زیر ماشین میافتد. با ناراحتی آن را بر میدارد و دوباره بهصورت میزند. زیر لب غرولندی میکند و میگوید لعنت به کرونا که کف مالیمان کرد.
پول نیست بریم کارواش