بسیاری از کسانی که (فارغ از روابط سیاسی) میخواهند به صندلی مدیریت برسند، تحصیل در رشته مدیریت اجرایی را در پیش میگیرند اما هنری مینتزبرگ نویسنده کتاب «قصههای شب برای مدیران» این مسیر را توصیه نمیکند.
برای دسترسی سریعتر به اخبار داغ، اینستاگرام کاماپرس را دنبال کنید. از اینجا وارد شوید.
به گزارش سرویس فرهنگ و رسانه کاماپرس، کتاب «قصههای شب برای مدیران» با رویکردی انتقادی برخی باورها و رفتارهای مدیران را به چالش میکشد. نویسنده در این کتاب به جنبههای اخلاقی، فرهنگی و انسانی مدیریت میپردازد و سعی دارد مخاطب را از نگاههای کلیشهای که مدیریت را تنها در سودآوری و آمارهای کمی خلاصه میکنند، دور کند. مینتزبرگ تاکید دارد که مدیران باید از کمیتگرایی و تحلیلهای صرفا عددی پرهیز کنند و به سایر جنبههای مدیریت نیز توجه داشته باشند.
یکی از ویژگیهای ارزشمند این کتاب، قلم روان و داستانگونه است. کتاب با متنهای کوتاهی که معمولا در دو تا چهار صفحه بیان شدهاند، مخاطب را با خود همراه میکند. این متنهای کوتاه و خواندنی در قالب هفت بخش مستقل اما مرتبط دستهبندی شدهاند؛ این بخشها به شرح زیر هستند:
قصههایی درباره مدیر بودن
قصههایی درباره سازماندهی
قصههایی درباره تحلیل
قصههایی درباره آموزش و توسعه
قصههایی درون بافتار
قصههایی درباره مسئولیتپذیری
قصههایی برای فردا
هنری مینتزبرگ در این کتاب تلاش میکند تا بر زوایایی که معمولا از دید مدیران پنهان میمانند، نور بتاباند. به عنوان مثال او بر ساختار شرکتها متمرکز میشود و پیشنهاد میکند به جای ساختارهای عمودی از ساختارهایی استفاده شود که سطح مشارکت کارکنان در سازمان افزایش پیدا کند. او به وجود روح و معنا در سازمان توجه خاصی دارد و تاکید میکند سازمانهایی که روح دارند، هم موفقتر هستند و هم ارتباط بهتر و موثری با مشتریان خود برقرار میکنند. نویسنده در بخشی از کتاب، توجه مخاطب را به آسیبهای ناشی از سلطه اینترنت بر محیطهای کاری جلب میکند. هشدارهای نویسنده از اینترنت هم فراتر میرود و درباره پدیدههایی مانند عرضه سهام شرکتها در بورس، سرنوشت شرکتهای خانوادگی و مسئولیتناپذیری اجتماعی شرکتها نیز زنگ خطر را به صدا در میآورد.
نقد رشته MBA یا همان مدیریت اجرایی
هنری مینتزبرگ در بخش چهارم کتاب مینویسد: حقیقت این است که در دورههای آموزش مدیریت در دانشگاهها تقریبا چیزی از «شغل مدیریت» آموزش داده نمیشود؛ صرفا «تئوری سازمان و کسب و کار» آموزش داده میشود. تا دیروز شما مدیری بودید که کارتان را خوب انجام میدادید تا اینکه ناگهان سرو کله دانشآموختگان مغرور امبیای … پیدا میشود. اکنون شما برای این که پیش آنها کم نیاورید، سعی میکنید به آنها بپیوندید؛ بنابراین شما نیز تصمیم میگیرید مدرک امبیای یا ایامبیای بگیرید. باید صادقانه بگویم که با این کار صرفا حواستان را از کارهای اصلیای که باید انجام دهید، یعنی «مدیریت واقعی» پرت میکنید.
او به پژوهشهایی اشاره میکند که نشان میدهند مدیرانی دارای مدرک امبیای بیش از اینکه برای سازمان کار کنند، برای برند خودشان فعالیت میکنند و معمولا سازمان بسیار گران اداره میکنند. به عقیده وی شاید این سازمانها رشد سریعی را تجربه کنند اما در یک بازه درازمدت حتما با چالش مواجه میشوند چراکه رشد سریع در گرو کاهش برخی هزینههای اصولی در سازمان مانند تحقیق و توسعه یا خدمات پس از فروش است.
نویسنده برای اشاره مشهود به تاثیر حضور دانشآموختگان رشته امبیای در شرکتها، در صفحههای 84 و 85 کتاب به یک داستان فرضی اشاره میکند. در این داستان قرار است یک دانشآموخته امبیای بهرهوری یک گروه ارکستر را بالا ببرد. در این دو صفحه که با زبانی طنزگونه نوشته شده، مخاطب به خوبی منظور نویسنده را درک میکند. پیشنهاد میشود قبل از خواندن کتاب، همین دو صفحه را بخوانید تا شیرینی «قصههای شب برای مدیران» را بیشتر حس کنید.
این کتاب که تاکنون بیست و یک بار توسط نشر میلکان زیر چاپ رفته، با قیمت 92 هزار تومان در کتابفروشیها عرضه شده است.
انتهای پیام