ختنه دختران و زنان در جوامع سنتی به یکی از محورهای مبارزات فعالان حقوق زنان تبدیل شده است. واریس دیری، مانکن سومالیایی که خود تجربه این عمل زجرآور را داشته، سالهاست که در مجامع بینالمللی به اطلاعرسانی و آگاهیبخشی علیه ختنه دختران میپردازد.
برای دسترسی سریعتر به اخبار داغ بازار کتاب اینستاگرام کاماپرس را دنبال کنید. از اینجا وارد شوید.
به گزارش کاماپرس، پس از موفقیت چشمگیر اولین کتاب واریس دیری به نام «گل صحرا»، او دومین کتاب خود را با کمک ژان دام منتشر کرد. این کتاب که «طلوع صحرا» نام دارد، به بازگشت نویسنده به سرزمین مادری و جستجوی خانوادهاش اختصاص دارد. واریس در سال 1965 در خانوادهای چادرنشین متولد شد اما در سالهای جوانی و وقتی در آستانه یک ازدواج اجباری قرار داشت، از چنگ خانواده خود فرار کرد.
واریس در این کتاب سرگذشت خود را از ایام کودکی شروع کرد و به مسائل و مشکلات زنان در کشورهای اسلامی پرداخت. او در پنج سالگی ختنه شد و خانوادهاش او را در 12 سالگی به ازدواج اجباری با مردی شصت ساله محکوم کردند، آن هم به خاطر اینکه پدرش او را به 5 شتر فروخته بود. واریس این بار گردن خم نکرد و گریخت و خود را با هزاران سختی و مشقت به لندن رساند. او که در لندن به کارگری مشغول بود توسط یک عکاس کشف شد و مسیر زندگیاش برای همیشه تغییر کرد.
این زن نه تنها در دنیای مد به چهرهای موفق تبدیل شد بلکه در زمینه فعالیت برای دفاع از حقق زنان نیز دستاوردهای بزرگی داشت و از طرف سازمان ملل به عنوان سخنگوی حقوق زنان آفریقا و سفیر سازمان ملل انتخاب شد و به مبارازت خود علیه ختنه دختران ادامه داد.
دیری در بخشی از کتاب طلوع صحرا به معرفی جنها و جایگاه آنها در فرهنگ سنتی مردم سومالی میپردازد؛ مادرم درباره جنها خیلی چیزها میدانست و راه خلاص شدن از آنها را با خواندن وِرد خاصی بلد بود. وقتی بیمار میشدیم، میدانست دقیقاً برگ یا پوست چه درختی جنها را دور نگه میدارد.
گل یا ریشه گیاهانی را میپخت و گاهی آنها را به ما میداد تا خام بجویم. برگها و قارچهای خاصی را در کیسهای چرمی نگهداری میکرد. او میتوانست از شکل ستارگان، باد و دود آتش چیزهایی را بفهمد. همه برایش احترام خاصی قائل بودند چون قدرتهای جادویی داشت که مادرزاد بودند. یادم میآید وقتی خیلی کوچک بودم، مردم حیوانات بیمارشان را برای مداوا پیش مادرم میآوردند.
من در صحرای سومالی بدنیا آمدم. نمیدانم مادرم چند فرزند به دنیا آورد چون خیلی از آنها در همان نوزادی تلف شده بودند. مثل همه مردم سومالی، ما هم به شترها و بزهایمان اهمیت زیادی میدادیم چون زندگیمان بر پایه شیر آنها میگذشت. رسم بر این بود که پسران خانواده از شترها و دختران از حیوانات کوچکتر مثل بزها نگهداری کنند.
طلوع صحرا، با ترجمه مریم سعادتمند بحری توسط انتشارات مروارید به فارسی منتشر شد و طی سالهای 97 و 98 پنج بار زیر چاپ رفت.
مرتبط با : نشر مروارید