نگرانی صرافیهای ارز دیجیتال از تصمیمات بانک مرکزی
صرافیهای رمزارز در حدود 2 سال اخیر با چالشهای بسیار زیادی مواجه بودهاند. بسته شدن درگاههای بانکی، جنگ 12 روزه، قطع اینترنت و قوانین جدید بانک مرکزی تنها بخشی از چالشهای این پلتفرمها در مسیر بقا و توسعه محسوب میشود.
بر همین اساس و در یک گفتوگوی اختصاصی پای صحبتهای ابراهیم شهلایی مقدم، مدیر عامل صرافی ارز دیجیتال پول نو نشستهایم تا از نزدیک با چالشهای این حوزه آشنا شویم.
برای مشاهده جدیدترین اخبار کسب و کار کاماپرس را در اینستاگرام دنبال کنید.
پولنو بهعنوان یک صرافی که قرار است بخش زیادی از معاملات فضای رمزارز را پوشش دهد، دقیقاً کدام نیاز مخاطب را مرتفع میکند؟
سال ۹۹ و درست چند ماه پس از شیوع کرونا بود که با دو نفر از دوستانم تصمیم گرفتیم تا صرافی پولنو را راهاندازی کنیم. آن زمان پلتفرمهای رمزارزی در کشور خیلی محدود بودند و اکثر ارائهدهندگان، پلتفرمهای معاملاتی پیچیدهای توسعه میدادند که عمدتاً از بایننس و صرافیهای بزرگ خارجی الگوبرداری کرده بودند. اما ما در پول نو از ابتدا اعتقاد داشتیم که این فناوری آیندهدار است و در آینده نهچندان دور، عموم مردم میخواهند از این سرویسها استفاده کنند. بنابراین تصمیم گرفتیم فضا را برایشان ساده کنیم. به همین دلیل در صرافی پولنو اصلاً سراغ پیچیدگیهای ترید و ابزارهای پیشرفته معاملاتی نرفتیم. یک پلتفرم بسیار ساده طراحی کردیم که افراد بتوانند حتی سادهتر از سفارش غذا، مبلغ مورد نظر را به صورت ریالی واریز کنند، آن را به رمزارز تبدیل کنند، برداشت کنند، انتقال دهند یا بفروشند و دوباره به صورت ریالی دریافت کنند.
ما دیدیم بخش بزرگی از جامعه دنبال همین سادگی هستند. کسانی که به پیچیدگیهای معاملاتی علاقهای ندارند و صرفاً یک پلتفرم امن برای سرمایهگذاری مطمئن و ترجیحاً بلندمدت در رمزارز میخواهند.
آیا این سادگی را خودتان یکی از مزیتهای رقابتی برای صرافی پول نو میدانید؟
از نظر من سادگی بهتنهایی مزیت رقابتی نیست؛ سادگی باید باشد. بازار رمز دارایی و بلاکچین مخاطبان بسیار گستردهای در دنیا دارد. بلاکچین، رمزارز، رمز دارایی یا به قول بانک مرکزی رمزپول دنیایی بسیار بزرگ است. ما اکنون در انجمن فینتک نزدیک به ۸۰ تا ۹۰ صرافی رمزارزی داریم و بیشترشان یا پلتفرم معاملاتی توسعه دادهاند یا روی تبدیل تومان به تتر تمرکز کردهاند. بازار تبادل فقط بخش بسیار کوچکی از دنیای بلاکچین و رمزارز است. خود صرافیهای رمزارزی عملاً نقش بروکر دارند و بلاکچین در آنها کاربرد مستقیمی ندارد، جز برای تبدیل یک رمزارز به رمزارز دیگر. اما رمزارزها کاربردهای بسیار گستردهای دارند. تراکنش، تسویه، ذخیره ارزش و خیلی چیزهای دیگری که همگی از کاربردهای رمرز داراییهای مختلف محسوب میشوند.
مثلاً بلاکچین اتریوم و ارز بومیاش اتر کاربرد خاصی دارند. اتر برای پرداخت هزینه پردازش روی بلاکچین اتریوم استفاده میشود. یعنی وقتی یک اپلیکیشن غیرمتمرکز میخواهد کدی را اجرا کند، باید اتر بسوزاند. کاربران هم برای تعامل با آن کد باید اتر پرداخت کنند. این پردازش میتواند از سادهترین انتقال تا خریدوفروش، پرداخت، وامدهی، ساخت اثر هنری دیجیتال مانند NFT ها، بیمه، اوراکلها و حتی امور گمرکی مانند آنچه در کشور چین استفاده میشود، باشد.
در واقع بلاکچین زیرساخت است و در اصل یک فناوری ثبت غیرقابلتغییر است؛ از ثبت ابتدایی انتقال اعتبار مثل بیتکوین تا اجرای کدهای پیچیده. بلاکچینهایی هم برای انتشار غیرمتمرکز محتوا وجود دارند؛ مثلاً جایگزینهای غیرمتمرکز یوتیوب که محتوا را روی شبکهای گسترده و غیرمتمرکز پخش میکنند.
در این دنیای عظیم، صرافیهای داخلی فقط بخش تبادل را بر عهده گرفتهاند و حتی در جذب حجم معاملات هم بخش کوچکی هستند. ما گفتیم با توجه به اینکه آینده دنیا به این سمت میرود، بیاییم به مردم آموزش دهیم که این فضا چیست، چرا ارزش دارد، چه کاربردی دارد و چگونه در این دنیا ایمن بمانند. بنابراین پولنو را کاملاً آموزشمحور شروع کردیم و از همان ابتدا ساختارهایی ایجاد کردیم که کاربران بتوانند دارایی رمزارزی خود را امن نگهداری کنند، والت نصب کنند، از فیشینگ در امان بمانند و سایر اقداماتی که در این حوزه میتوان انجام داد. در نتیجه، این آموزشها را هم در محتوای وبسایت و هم داخل خود محصول به شکل قوی پیاده کردیم.
به چه شکلی؟ فقط محتوای ویدیویی یا به صورت آکادمی؟
به همه شکلهای ممکن این کار را پیادهسازی کردهایم. ویدیوهای آموزشی، مقالات، محتوای متنی و تصویری از سطح مبتدی تا پیشرفته؛ بهطوری که کاربر از لحظه ورود به سایت پولنو با یک آکادمی کامل مواجه میشود که همه چیز را از خریدوفروش ساده تا نگهداری امن، اتفاقات روز دنیا و مفاهیم پیشرفته پوشش میدهد.
از زمان راهاندازی پولنو تا حالا، اتفاقی افتاده که شب خواب را از چشمتان گرفته باشد؟
در حوزه استارتاپی، بهخصوص در ایران و بهویژه در فینتک، شبهایی که خواب راحت داشته باشید خیلی کم است. وقتی یک فناوری را با مفاهیم مالی ترکیب میکنید، حساسیتها بسیار بالا است. ما یک ساختار مالی چنددهساله و سنتی داریم و نهادهای ناظر و تصمیمگیر هنوز با همان نگاه سنتی به فناوریهای جدید مینگرند و اغلب آن را تهدید میبینند. در ایران هر فناوری جدیدی که میآید، ابتدا به چشم تهدید دیده میشود؛ از اینترنت تلفنی تصویری که اولین بار آمد و بحث نامحرم بودن مطرح شد تا به امروز، همیشه به این منوال بوده است. این نگاه باعث میشود کسانی که منابع و قدرت بیشتری دارند از این فضا سوءاستفاده کنند تا عقبماندگی خود را جبران کنند. استارتاپهای کوچک در برابر غولهای بزرگ ضعیفترند و وقتی خلاقیتی میآورند و میخواهند با مارکتینگ رشد کنند، این خلاقیت توسط بزرگترها کپی یا مسدود میشود. این کار با فشار به رگولاتور و گفتن این تهدید است، اتفاق میافتد.
در یک سال اخیر در حوزه رمزارز اتفاقات زیادی افتاده است. بهار ۱۴۰۰ ناگهان همه درگاههای پرداخت بسته شد و بعد لیستی منتشر شد که ما هم جزو آن ۷۰ صرافی بودیم که درگاهشان باز شد. از آن زمان تا پاییز 1403 فضای پرآشوبی بین نهادها وجود داشت که نظارت را چه کسی بر عهده بگیرد. در نهایت بانک مرکزی پیشدستی کرد و مسئولیت را برعهده گرفت. در سال ۱۴۰۳ هم بارها حسابها با ادعای پولشویی، اما بدون مستندات و بدون دلیل مسدود و بعد از ۴۸ ساعت باز میشدند. نهایتاً در دی ماه ۱۴۰۳ بانک مرکزی خودش را تنظیمگر کامل این حوزه معرفی کرد و درگاهها را کاملا بست. سیاست همیشگیشان ایجاد یک «شاپرک رمزارزی» در بانک مرکزی بوده تا تراکنشها را متمرکز کنند. تقریبا مشابه همان کاری که با شرکتهای پرداخت کردند.
در دنیا فقط دو سه کشور پرداخت را کامل در انحصار بانک مرکزی دارند. برای نمونه روسیه را میتوان نام برد که آن هم تازه بخشی از پرداختها دست بانک مرکزی است. در حالیکه بانک مرکزی باید با سیاستگذاری کلی اقتصادی برای حفظ ارزش پول ملی تلاش کند، نه اینکه مشخص کند فلانی به فلانی چگونه پرداخت میکند. اما ساختار بانک مرکزی ایران در ۳۰ تا۴۰ سال اخیر به گونهای شده که بزرگترین نهاد مالی کشور است؛ بزرگترین مودی مالیاتی است، چون انحصار پرداخت را دارد و شرکتهای خصوصی را مجبور میکند زیرمجموعه شاپرک باشند و بخش زیادی از درآمدشان را از دستشان میگیرد. حالا همین نگاه شدیدا متمرکز را میخواهد روی حوزهای کاملاً غیرمتمرکز مثل رمزارز اعمال کند که نشانی از عدم درک عمیق این حوزه است. این در حالیست که نمیتوان یک حوزه غیرمتمرکز را به این شکل به صورت متمرکز درآورد. مشابه این موضوع در مورد دلار اتفاق افتاد تا عملا صرافیها تعطیل شوند و بانکها بتوانند به فروش دلار بپردازند. آنجا هم عملا تنظیم گری صورت نگرفت و خرید و فروش دلار به صورت زیرزمینی ادامه یافت.
در مورد رمزارز نیز دستورالعملی داده شده است که بازهم فقط بانکها قادر به انجام آن هستند. در واقع بانک مرکزی هم اکنون هم رگولاتوری رمزارزها را در اختیار گرفته و هم میخواهد خودش در این زمینه کسب درآمد کند. گفته میشود که برای ادامه فعالیت، یک صرافی باید 400 میلیارد تومان سپرده نزد بانک مرکزی داشته باشد. یک بانک از جیب مردم این مبلغ را پرداخت میکند تا صرافی خود را تاسیس کند. همانطور که الان بانک اقتصاد نوین به این حوزه ورود پیدا کرده و صرافی رمزارز خود را نیز افتتاح کرده است. به این ترتیب بانکها و موسسات بزرگ کار را در دست خواهند گرفت، تبلیغ خواهند کرد و استارتاپهای اصلی که به هر نحو ممکن به آنها فشار وارد میشود و حتی درگاه دریافت و پرداخت هم ندارند، به حاشیه خواهند رفت. این دیدگاه بانک مرکزی است.
ولی بازار رمزارز تفاوت بزرگی با سایر بازارها دارد. این بازار بهشدت قابل رصد و بهشدت غیرقابل انسداد است. بلاکچین یعنی شفافیت و همه اتفاقات قابل مشاهده است. حتی بلاکچینهای پرایوت هم عمدتاً قابل رصد هستند. اما این تراکنشها قابل مسدود کردن نیستند. البته بهجز توکنهای متمرکزی مثل تتر که فریز میشوند. این موضوع در مورد برخی از بلاکچینها مانند بایننس و نمونه ایرانی ققنوس هم البته صادق است. اما به صورت کلی و عمده در بلاکچینهای عمومی مثل بیتکوین و اتریوم نمیتوان تراکنش را متوقف کرد.
حالا وقتی ضوابطی گذاشته میشود که فعالان واقعی حوزه نتوانند فعالیت کنند، مردم به سمت صرافیهای خارجی یا کانالهای تلگرامی میروند که به هیچ جای پاسخگو نیستند. جایی که فرصت کلاهبرداری هم میدهد و احتمال از دست دادن دارایی وجود دارد. کسانی که خوشنامترند مشتری بیشتری جذب میکنند، اما با حسابهای اجارهای و بدون نظارت واقعی کار میکنند و در نهایت نیاز مشتری که تبدیل تومان به تتر است، برآورده میشود.
ما هر روز صبح با یک قانون جدید بیدار میشویم. ما هم اکنون در کشور، تعدد قانون داریم. مشکل ایران کمبود قانون نیست؛ عدم تمکین به قانون است. همین اقدامات بانک مرکزی چندین قانون جاری کشور را نقض کرده، اما چون قدرت و بودجه دولتی پشتش است، کسی جلودارش نیست. در نهایت ممکن است موفق شود، اما به قیمت تعطیلی بخش خصوصی واقعی.
ما بهعنوان بخش خصوصی و من بهعنوان دبیر کمیسیون رمزارز انجمن فینتک، در اکثر جلسات با بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، ارشاد و نهادهای مختلف حضور داریم تا این حوزه به یک ساختار شفاف و قانونی برسد. چون فضای سوءاستفاده بسیار زیاد است و صرافیهایی مثل کریپتولند و سینا استوی بودهاند که از اعتماد کاربران خود سوءاستفاده یا خالیفروشی کردهاند. باید از دانش کسانی که سالها در این حوزه کار کردهاند یا درس خواندهاند و عمدتاً در بخش خصوصی هستند، استفاده شود تا دیگر چنین اتفاقاتی نیفتد. شیوه فعلی بانک مرکزی این است که همه چیز را تعطیل کند تا خودش یاد بگیرد، چگونه تنظیمگری کند. اما فناوری قابل انسداد نیست و همیشه مسیر خودش را پیدا میکند.
آیا زیرساخت توسعه تکنولوژی رمزارز در ایران وجود دارد؟
دانش بسیار بالایی در ایران وجود دارد، اما باید دید که این دانش کجا استفاده میشود. زمانی، دورکاری با شرکتهای خارجی برای ایرانیان سخت بود و بسیاری از این افراد با دانش به خارج از کشور مهاجرت میکردند اما هم اکنون این کار نیز آسان شده است و به سادگی میتوان دورکاری کرد. در پنج سال اخیر بیش از هزار استخدام در مجموعههایم داشتهام و اکنون حدود ۱۱۰ نفر در استارتاپهایی که من اداره میکنم، مشغول به کار هستند. اما بسیاری از بهترینها افراد متخصص که از مجموعههای من رفتهاند، هم اکنون از خانه برای شرکتهای خارجی به صورت دلاری کار میکنند. شرکتهای ایرانی توان پایینتری نسبت به شرکتهای خارجی برای نگهداری نیروهای متخصص دارند.
ما سه محصول داریم که یکی از آنها به نام «زربان» کاملاً بلاکچینی و غیرمتمرکز است؛ تنها نمونه در خاورمیانه و یکی از معدود نمونههای دنیا است که از این تکنولوژی استفاده میکند. دانش آن را فارغ التحصیلان نرمافزار شریف که با شرکتهای خارجی هم کار کردهاند، ساختهاند. مدیر فنی ما در آلمان زندگی میکند و در پروژههای جهانی مشارکت دارد. این دانش برای محصولات بومی استفاده میشود، اما در ایران تا ۱۰ سال دیگر شاید قدرش دانسته نشود. همانطور که گفتم، همیشه فناوری ابتدا به صورت تهدید دیده میشود. به همین دلیل باید بگویم که بیشتر پرسنل من از ناامیدی به فکر مهاجرت افتادند.
حتی همین محصول که بسیار پیچیده است و ابتدا امید به لانچ و کارکردش نداشتیم، پس از گرفتن گواهیهای امنیتی بینالمللی از شرکتهای آمریکایی و اروپایی شروع به کار کرده است. درست در شبی که اینترنت در آبان ۱۴۰۱ قطع شد، حدود 70 درصد تیم من برای اپلای کردن، رزومههایشان را آماده کردند. این آسیب بزرگی است که کشور از به خاطر از دست دادن نخبگانش میبیند. من به دلیل ارتباط با دانشگاه، همچنان میتوانم استعدادها را جذب کنم، اما نگه داشتنشان بسیار سخت است. انگار دستی نامرئی با قدرت تمام تلاش میکند آنها را بیرون بیندازد. این چیزی است که در مدت 20 سال فعالیت به عنوان یک کارآفرین همیشه دیدهام.
آیا برنامه توسعهای برای صرافی پول نو تا پایان سال دارید؟
ما در نیمه دوم سال پلتفرم پول نو را بسیار سادهتر از نسخه قبلی خواهیم داشت. این پلتفرم کاملاً از صفر بازنویسی شده و این کار 2 سال زمان برده است. نسخه جدید بالا آمده و قابلیتهای جدیدی به آن اضافه شده است. برنامه اصلی ما دو حوزه است. حوزه اول، آشنا کردن مردم با ارز دیجیتال و بلاکچین است و نمیخواهیم مردم را فقط به سرمایهگذاری تشویق کنیم. بلکه دوست داریم تا آنها بیشتر برای یادگیری در این زمینه تشویق شوند. این موضوع با تکمیل محتوای آموزشی صورت میگیرد. حوزه دوم نیز به حضور پررنگ برندینگ با تبلیغات گسترده مربوط میشود که این موضوع هم از آذر ماه به بعد استارت خواهد خورد تا برند پولنو بیش از پیش شناخته شود.
انتهای پیام
مرتبط با: