تجارت اجتماعی با پادرو جان میگیرد
پادرو یکی از برندهای پرچمدار ارائه دهنده خدمات به کسبوکارهای کوچک و کسبوکارهای فعال در شبکههای اجتماعی است که با هدف کمک به فروش بیشتر آنها و ارتباط بهترشان با مشتریان فعالیت میکند. این برند با تمرکز بر تجارت اجتماعی به بازیگر اصلی این جریان اقتصادی در کشور تبدیل شده است.
پشوتن پورپزشک، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت پادرو در گفتوگوی اختصاصی با کاماپرس از مفهوم تجارت اجتماعی، خدمات پادرو در این حوزه و بحرانهایی که این برند از سر گذرانده، سخن گفته است.
برای مشاهده جدیدترین اخبار کسب و کار کاماپرس را در اینستاگرام دنبال کنید.
اخیرا اصطلاحی به نام «تجارت اجتماعی» بر سر زبانها افتاده است. کمی در مورد این موضوع صحبت میکنید؟
تجارت اجتماعی که ترجمه تحتاللفظی «سوشال کامرس» است، مفهومی نسبتا جدید در دنیای خرید و فروش غیرحضوری محسوب میشود. این مفهوم آنقدر جدید است که اگر چند سال پیش در گوگل یا منابع دیگر جستوجو میکردید، محتوای چندانی درباره آن پیدا نمیکردید. تجارت اجتماعی به استفاده از ظرفیت ارتباطات اجتماعی بین افراد برای انجام خرید و فروش اشاره دارد. با توجه به اینکه امروزه بخش بزرگی از این ارتباطات در پیامرسانها و شبکههای اجتماعی شکل میگیرد، تجارت اجتماعی اغلب به خرید و فروش از طریق این بسترها تعبیر میشود. اما بهطور کلی، بهرهگیری از اثر شبکهای ارتباطات بین افراد برای خرید و فروش را تجارت اجتماعی مینامند.
پادرو در کجای داستان تجارت اجتماعی قرار دارد؟
پادرو زیرساختی فراهم میکند که عملا به کسبوکارهای کوچک، که به روشهای مختلف با مشتریان خود تعامل دارند، کمک میکند. ما زیرساختی یکپارچه ارائه میدهیم تا این کسبوکارها بتوانند مدیریت مشتریان خود را انجام دهند، با ذینفعان خود ارتباط برقرار کنند، فرآیند خرید و فروش خود را مدیریت کنند و ابزارهای لازم برای دریافت و پرداخت را در اختیار داشته باشند. همچنین در برخی موارد، با اتصال آنها به ویترینهای آنلاین معتبر مانند ترب و دیوار، به افزایش فروششان کمک میکنیم. به این ترتیب، اگر کسبوکاری تصمیم بگیرد به صورت آنلاین و غیرحضوری کالای خود را بفروشد، ظرف ۱۰ دقیقه تمام ابزارهای مورد نیاز در اختیارش قرار میگیرد.
پادرو از چه زمانی این فعالیت را به صورت رسمی آغاز کرد؟
ما از تابستان ۱۳۹۹ کار خود را شروع کردیم، اما ابتدا در حوزه ارائه خدمات به کسبوکارهای کوچک در بخش حملونقل فعالیت داشتیم. از اواخر سال ۱۴۰۰، به طور ویژه وارد حوزه تجارت اجتماعی شدیم و فعالیتمان را با تمرکز بر سوشال کامرس آغاز کردیم.
کمی هم به آمار و ارقام بپردازیم. پادرو اکنون چه تعداد کاربر دارد؟
در ایران، تعداد کسبوکارهایی که در شبکههای اجتماعی به خرید و فروش کالا و خدمات مشغولاند، حدود سه میلیون برآورد میشود. از این تعداد، بیش از ۷۰۰ هزار کسبوکار کاملا فعال هستند. به این معنا که بهصورت ماهانه فعالیت مداوم دارند و منبع درآمد محسوب میشوند. این فعالیتها روزانه بین ۷۵۰ تا ۸۰۰ هزار تراکنش ایجاد میکنند، که عدد قابلتوجهی است.
از نظر حجم ریالی، با توجه به تورم بالا و تغییرات روزانه نرخها، برآورد میشود این بازار سالانه حدود ۹۰ تا ۱۰۰ هزار میلیارد تومان گردش مالی داشته باشد، که از بسیاری از مجموعههای آنلاین دیگر بزرگتر است. پادرو اکنون بیش از ۱۲۰ هزار کسبوکار به عنوان مخاطب دارد که از خدمات آن استفاده میکنند.
در سالهای گذشته، با مشکلات مختلفی مواجه بودیم؛ از نوسانات قیمت طلا و ارز گرفته تا ناترازی انرژی، قطعیهای اینترنت، جنگ و مسائل رگولاتوری. این چالشها مدام هم در حال تغییر هستند. به نظر شما، مهمترین چالش پادرو چه میتواند باشد؟
از سال ۱۳۹۴ که اکوسیستم استارتاپی در اوج خود بود و کسبوکارهای بزرگ شکل گرفتند، همواره مشکل پیشبینیناپذیری وجود داشته است. زمانی پیشبینی پنج ساله غیرممکن بود، سپس سه ساله و حالا برنامهریزیهای بلندمدت ما سه ماهه، میانمدت یک ماهه و حتی هفتگی شده است. این پیشبینیناپذیری وجه اشتراک همه کسبوکارهای بخش خصوصی اقتصاد ایران است. کسبوکارهای دولتی یا وابسته به نهادهای حاکمیتی شاید کمتر این نوسانات را تجربه کنند، اما در اقتصاد دیجیتال، عدم آگاهی قانونگذاران و تصمیمگیران در نهادهای قدرت مشکلساز است.
برای مثال، در جنگ ۱۲ روزه، برخی کسبوکارهای کالاهای تندمصرف فروش بالایی داشتند، اما پس از آن، بیش از ۹۰ درصد کسبوکارهای این حوزه هنوز به اعداد پیش از جنگ بازنگشتهاند. همه از مقامات تقدیر و تشکر کردند اما هیچ کس آسیبهای وارده شده بعد از آن را ندید. اتفاقا مشکلات دو برابر شده است. واقعیت این است که از تابستان و شهریور ۱۴۰۱، با فیلترینگ و محدودیتهای شبکههای اجتماعی مانند واتساپ، اینستاگرام و تلگرام، مشکلات تشدید شد. حتی با وجود رفع فیلتر واتساپ، بسیاری از سرویسها همچنان با فیلترشکن بهسختی کار میکنند.
چه بسا مسائل امنیتی را هم به وجود آورد.
بله در این مورد هم همه نوک را نگاه میکنند. در حالیکه مسائل امنیتی را شبکههای اجتماعی به وجود نیاروند، بلکه فیلترشکنها باعث شدند. حالا ما در اقتصاد دیجیتال به طور عجیب و غریبی با بحرانهایی مانند تامین مالی، نیروی انسانی، فروش و مهمتر از همه، بحران امید مواجهیم. امید هم در اکوسیستم و هم در جامعه کمرنگ شده است. کالاهای تندمصرف حاشیه سود پایینی دارند و کسبوکارهای آنلاین به کالاها و خدماتی مانند گردشگری یا کالاهای دیجیتال، وابستهاند که در شرایط عادی زندگی مردم استفاده میشوند. اما مشکلات واردات، تورم و سایر مسائل، این چالشها را در اقتصاد دیجیتال نسبت به سایر کسب و کارها با ضریب ۵ تا ۱۰ برابر بیشتر کرده است.
همانطور که گفتم بزرگترین چالش این است که ما از نظر آماری هنوز به دوران قبل از جنگ بازنگشتهایم. چند عامل هم دارد که اشاره کردم و شامل اقتصاد، امید، پیشبینی ناپذیر بودن و برنامهریزی هفتگی میشود. علاوه بر این، بانک مرکزی هم در این بازه وجود دارد که تلاش میکند تا مدام به کسب و کارهای دیجیتال ضربه بزند. یک روز به حوزه طلا، یک روز فینتکها، یک روز فروشگاههای آنلاین و روز بعد به یک حوزه دیگر، با وضع شیوهنامهها و قوانین پیاپی، که خود قانونگذار، مجری و قاضی آن است، فشار میآورد.
امید داشته باشیم؟ به چی؟ به حل این چالشی که گفتید؟
باید ببینیم که در بانک مرکزی تغییراتی روی میدهد یا نه. فعلا که فکر نمیکنم شاهد تغییر مدیر یا تغییرات دیگری باشیم. فعالان اقتصاد دیجیتال هم به درستی یاد گرفتهاند که تا حد ممکن فاصله خود را با دولتیها حفظ بکنند. امیدواریم که تشکلهایی مانند اتحادیه کسبوکارهای مجازی به عنوان حلقه واسط عمل کنند تا کسبوکارها مجبور به ارتباط مستقیم با نهادهایی نباشند که فرهنگ اکوسیستم را درک نمیکنند. دولتیها هنوز هم فرهنگ این اکوسیستم و حتی نوع پوشش لباس فعالان آن را نمیشناسند.
در نهایت هم وعدههای جبران خسارت پس از جنگ ۱۲ روزه مانند ارائه تسهیلات به کسب و کارهای آسیب دیده عملی نشد و تجربه نشان داده که بهتر است از نهادهای دولتی فاصله بگیریم. اقتصاد دیجیتال راه خود را پیدا میکند، اما مدتزمان این بحران به طول عمر و توانایی کسبوکارها بستگی دارد و ممکن است بسیاری از پس ماندن در این بحرانها برنیایند. امید امروز بسیار کمرنگتر از گذشته است و هر کسبوکار باید شرایط خود را ارزیابی کند و تصمیم بگیرد.
پادرو به عنوان یک عضو این اکوسیستم چگونه این چالشها و بحرانها را مدیریت میکند؟
ما در پادرو سه بار به دره مرگ رفتیم و آن را تجربه کردیم. یک مورد آن بحران کرونا و به هم ریختگی عجیب و غریبی بود که داشتیم. دومین مورد اتفاقات شهریور 1401 و تبعات اجتماعی بوده که به همراه آورد. سومین مورد هم جنگ 12 روز اخیر بود. ما سه بار به دره مرگ رفتیم و راه بقای خود را پیدا کردیم و از آنجا برگشتیم. ، اما دیگر بقا اولویت نیست؛ باید راه رشد را بیابیم.
کسبوکارهای دیجیتال برای رسیدن به نقطه سربهسر معمولاً به ۳ تا ۱۰ سال زمان نیاز دارند، اما در این اقتصاد، کسی این مشکلات را برای سربهسر شدن تحمل نکرده است و نگاه همه به رشدهای چند برابری بوده است. برای پادرو و کسب و کارهای مشابه بقا مساله نیست. بلکه ما راهکارهای موقت برای رشد مقطعی پیدا میکنیم، در حالی که برای بحران بعدی هم آماده میشویم.
در این اقتصاد بحرانزده نگاهتان به آینده چگونه است؟ آیا در پادرو برنامه توسعه دارید؟
اقتصاد ایران بیمار و یا به بیان بهتر مریض است. در این اقتصاد مریض، دولتی و بحران زده که دچار رکود تورمی شده است، نقاط رشد دیگر صرفاً به منابع مالی وابسته نیستند. ما راهکارهای رشد خود را در دو فضای جداگانه، با و بدون منابع مالی، بررسی میکنیم تا همافزایی ایجاد کنند. در دنیای هوش مصنوعی، وقتی از رویدادهایی مانند جیتکس صحبت میشود، حسرت میخوریم که بهجای تمرکز بر فناوریهای نو، درگیر شیوهنامههای بانک مرکزی، فیلترینگ و تصمیمات دولتی هستیم. اما این چالشها و سخت جانی ما را وادار کرده راهکارهای بومی پیدا کنیم. آرزویمان این است که تجربههای موفق جهانی در ایران هم کار کنند، اما باید راهکارهای خاص خودمان را بیابیم. منابع مالی کمک میکند، اما خلاقیت و جسارت نیز ضروری است. باید یک بچه پرروی خلاق باشیم.
صحبت هوش مصنوعی شد. نقش هوش مصنوعی در پادرو چقدر است؟
ما در دو حوزه از هوش مصنوعی استفاده کردیم. یکی در توسعه محصول، که اثرات آن در سرعت رشد داخلی ما قابل لمس است و منافعش درونسازمانی است. به بیان بهتر نمود خارجی برای مشتریان ندارد. دیگری در ایجاد ارزش برای کاربران، مانند تولید محتوا و ارتباط با مشتریان و ذینفعان بوده است. ما به هر فناوری جدید، مانند بلاکچین، صرفاً به دلیل نو بودن آن روی نمیآوریم، بلکه تنها در صورتی از آن استفاده میکنیم که کارکرد واقعی داشته باشد. هوش مصنوعی در این موارد برایمان موثر بوده است.
درباره بازگشت به اعداد پیش از جنگ که گفتید، وضعیت پادرو چگونه است؟
ما هم هنوز به اعداد پیش از جنگ نرسیدهایم، اما امیدواریم تا پایان پاییز، اگر اتفاق غیرمنتظرهای رخ ندهد، به اعداد خرداد بازگردیم. یک کسبوکار که جذب سرمایه کرده، با یک اتفاق ۱۲ روزه بهشدت افت میکند. بسیاری از کسبوکارها مثل پادرو برای بازگشت به اعداد شش ماه قبل، باید شش ماه تلاش کنند و جان بکنند، مشروط به اینکه بحران جدیدی رخ ندهد.
چند درصد به آن عدد رسیدهاید؟
اجاره بدهید رقم را رسانهای نکنم ولی رشد کنونی پادرو و درصد رشدی که در ماههای اخیر داشته است، به گونهای است که من بتوانم به راحتی بگویم که تا انتهای پاییز به اغداد خردادماه خواهیم رسید.
آیا پادرو اخیر رکوردهایی را کسب کرده است؟
ما در همکاری با کسبوکارهای بزرگ مانند دیوار، ایمالز، زومیت و دیجیپی پیشرفتهای چشمگیری داشتهایم. در شش ماه گذشته، توانستیم فقط در همکاری با دیوار به چند ده هزار فروشنده، سرویس فروشگاه حرفهای آنلاین ارائه دهیم. این عدد در مقایسه با سالهای گذشته بسیاری از پلتفرمهای تجارت الکترونیک بسیار قابلتوجه است. امروزه دیگر دعداد هزار برای پابلو معنا ندارد و ما از ضرایب ده هزار استفاده میکنیم. ما ترجیح میدهیم به دور از حاشیه کار کنیم و اجازه دهیم موفقیت کسبوکارمان، خود سخن بگوید. به همین دلیل اعداد و ارقام را منتشر نکردهایم اما در گزارش سالانه حتما در این مورد بیشتر صحبت خواهیم کرد.
به نظر میرسد که برخی از فروشگاههای آنلاینی که فقط به صورت یک صفحه اینستاگرام اداره میشوند، در بحران اخیر به مشکلات بیشتری دچار شدهاند. به نظر میرسد که با الگوریتمهای اینستاگرام، بسته شدن صفحات و سایر موارد مشابه اعتماد به فضای مجازی کمتر شده است. نظر شما در این زمینه چیست؟
اعتماد کسب و کارها یا اعتماد مشتریان؟
اعتماد فروشندگان آنلاین و کسب و کارها به اینستاگرام.
اعداد و آمارها گویای این موضوع نیست. هر کسب و کاری که شکل میگیرد از دوران نوزادی عبور کرده و حرفهای میشود. از قضا من فکر میکنم، فعالان این حوزه غربال شدهاند. از سه میلیون کسبوکار تنها ۷۰۰ هزارتای آنها فعال هستند و این شکاف نشاندهنده حرفهایتر شدن آنها است. مشتری امروز آگاهتر است و سرویس بهتری میخواهد. کسبوکارهای موفق نیز روی زیرساختها و ابزارهای مناسب برای ارائه سرویس بهینه تمرکز میکنند. ما در پادرو تلاش میکنیم این ابزارها و آموزشها را به کسبوکارها منتقل کنیم تا حرفهایتر عمل کنند و تابآوری بیشتری داشته باشند. در غیر این صورت، در میان دو میلیون و سیصد هزار کسبوکار غیرفعال قرار میگیرند.
انتهای پیام
مرتبط با: