عضو هیات مدیره پلتفرم دکتر دکتر:

98 درصد نظام سلامت ایران در صف انتظار دیجیتالی شدن

کد مطلب: ۳۵۹۰۲۵
98 درصد نظام سلامت ایران در صف انتظار دیجیتالی شدن

حوزه سلامت دیجیتال در ایران علی رغم داشتن پتانسیل بالا برای سرمایه‌گذاری‌های بیشتر به دلیل نظارت‌ها و دستورات غیرکارشناسی، جزو حوزه‌هایی است که کار استارتاپ‌ها را سخت کرده است. پلتفرم دکتر دکتر نیز یکی از فعالان پیشرو در این حوزه است که بارها با چالش‌های این چنینی مواجه شده است.

نیما فاضلی، عضو هیات مدیره پلتفرم دکتر دکتر، در گفت‌وگوی اختصاصی با کاماپرس از وضعیت سلامت دیجیتال در ایران و جهان همچنین ماجراهایی چون فیلتر شدن این پلتفرم صحبت کرده است.

برای مشاهده جدیدترین اخبار کسب و کار کاماپرس را در اینستاگرام دنبال کنید.

وضعیت سلامت دیجیتال ایران را این روزها چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به نظر شما چه تعریفی باید از آن ارائه شود و دیدگاهتان درباره این مفهوم چیست؟

سلامت دیجیتال مفهومی گسترده‌ای است و برای بحث ساختارمند درباره آن، می‌توان آن را از منظر سفر بیمار در حوزه سلامت بررسی کرد. فرض کنید فردی سالم است، اما دغدغه‌ای درباره سلامتی‌اش دارد.  او شروع به مطالعه مطالبی درباره سلامت در شبکه‌های اجتماعی، چت بات‌ها و یا وب‌سایت‌های مختلف می‌کند. اینجا بحث محتوای سلامت مطرح می‌شود. در مرحله بعد، ممکن است فرد احساس بیماری کند، مثلا دردی در سمت چپ قفسه سینه‌اش حس کند. در این مرحله، جست‌وجوهایش جدی‌تر می‌شود؛ ممکن است از هوش مصنوعی سوال کند، در گوگل جست‌وجو کند، یا وب‌سایت‌های مختلف را بررسی کند و متوجه شود که موضوع ممکن است جدی باشد. در این وب‌سایت‌ها یا مطالب توصیه می‌شود که بهتر است به پزشک مراجعه کند. اگر دردی مداوم باشد، سفر بیمار به‌ صورت جدی‌تر آغاز می‌شود.

در حالت سنتی، فرد ممکن بود با دیگران مشورت کند، مثلا بگوید این قسمت بدنم درد می‌کند، آیا قبلا چنین تجربه‌ای داشتی؟ و پس از گفت‌وگو، به پزشکی که دیگران توصیه کرده‌اند مراجعه کند. اما در فضای دیجیتال، بر اساس اطلاعاتی که در اینترنت پیدا کرده، می‌تواند به‌ صورت آنلاین نوبت بگیرد، مشاوره آنلاین تصویری، تلفنی یا متنی با پزشک داشته باشد و یا حتی اگر ترجیح دهد، به‌ صورت حضوری به پزشک مراجعه کند. اینجا نقش سلامت دیجیتال در مرحله تشخیص پررنگ‌تر می‌شود.

در مرحله بعدی، پزشک ممکن است آزمایش تجویز کند. فرد می‌تواند نسخه را به‌ صورت آنلاین در وب‌سایت‌هایی مانند هومکا بارگذاری کند و آزمایشگاه به منزل او مراجعه کند، نمونه‌گیری انجام دهد و نتایج را به‌ صورت آنلاین برایش ارسال کند. این نتایج دوباره به‌ صورت آنلاین یا حضوری با پزشک بررسی می‌شود. اگر دارویی تجویز شود، می‌توان آن را به‌ صورت آنلاین سفارش داد تا از طریق پلتفرم‌ها به دست فرد برسد. این فرآیند تا جایی ادامه می‌یابد که اگر، خدای نکرده، نیاز به جراحی باشد، باز هم فناوری‌های پیشرفته مانند ربات‌ها و گجت‌ها می‌توانند به پزشک کمک کنند تا جراحی را از راه دور انجام دهد یا حداقل توصیه‌هایی ارائه دهد و همکارانش آن را اجرا کنند.

در تمام این مراحل، حجم عظیمی از داده تولید می‌شود. اگر این داده‌ها به‌ صورت یکپارچه و تمیز جمع‌آوری و تحلیل شوند، می‌توانند روندهای جدیدی ایجاد کنند. این تحلیل‌ها در سطح حاکمیتی می‌توانند به بهبود کیفیت سلامت و کاهش هزینه‌ها منجر شوند، که موضوعی است که می‌توانیم بعدا  مفصل‌تر درباره‌اش صحبت کنیم.

فاصله ما با این وضعیت ایده‌آل چقدر است؟

در ایران، حتی در مراحل اولیه سلامت دیجیتال هم فاصله زیادی داریم، اما در جهان، موضوع داده‌ها بسیار مهم است. هزینه‌های درمان در دنیا بالا بوده و سبک زندگی و پیری جمعیت باعث افزایش بیماری‌ها، به‌ویژه بیماری‌های ناشناخته، شده است. از سوی دیگر، کیفیت درمان نیز به دلیل کمبود کادر درمان کاهش یافته است. مهاجرت کادر درمان، از کشورمان تا سایر نقاط جهان، با پیشنهادهای جذاب در جریان است. در واقع هم اکنون در بین برخی از کشورهای دنیا درباره جذب کادر درمان رقابتی در جریان است و پیشنهادات جذابی می‌دهند که این مهاجرت برای کادر درمان برخی از کشورها از جمله کشورمان وسوسه کننده است.

وقتی عرضه و تقاضا در این حوزه نامتوازن می‌شود، هزینه‌ها بالا می‌رود و کیفیت پایین می‌آید. این مسئله حتی در کشوری مانند انگلستان، که بیش از ۱۰۰ سال سیستم درمانی متمرکز دارد نیز چالش‌برانگیز است. در آنجا هم مشکلاتی مانند تمیز بودن داده‌ها، تعداد داده‌ها، به‌ موقع بودن آن‌ها و دسترسی بیمه‌ها به این داده‌ها وجود دارد. حتی سوال اساسی این است که مالک داده‌های سلامت کیست؟ بیمار، پزشک که داده را از تعامل با بیمار تولید کرده، یا حاکمیت؟

در همایش اسلش در فنلاند، که استارتاپ‌ها گرد هم می‌آیند، در غرفه آسترازنکا بحثی درباره مالکیت داده‌های سلامت مطرح بود. در کشورهایی مانند استرالیا، حتی دادگاه‌هایی برای این موضوع تشکیل شده است. البته در ایران، این فضا خاکستری است و گاهی فقط از منظر امنیتی به آن نگاه می‌شود. همه جا صحبت از داده است.  داده که تولید می‌شود. شما هم بیایید آن را کانالیزه کنید، کیفیت را بالا ببرید و هزینه‌ها را کاهش دهید.

به هر حال دولت‌ها و بیمه‌ها تحت فشار هزینه‌ها هستند. در جهان، فاصله با شرایط ایده‌آل هنوز زیاد است و در ایران، که زیرساخت‌های سلامت دیجیتال و پذیرش آن وجود ندارد، این وضعیت بسیار بدتر است.

بزرگ‌ترین چالشی که سلامت دیجیتال در ایران با آن مواجه است چیست؟

 رشد سلامت دیجیتال به سه راس یک مثلث وابسته است. اولین راس، زیرساخت است که شامل زیرساخت‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری و همچنین بیمه می‌شود. بیمه یک زیرساخت کلیدی برای سلامت است و اگر با سلامت دیجیتال هم‌ راستا شود، به رشد آن کمک می‌کند. در ایران، وضعیت زیرساخت‌ها بسیار نامناسب است. حتی در انگلستان، با بیش از ۱۰۰ سال سابقه NHS که قبلا توضیح دادم و حتی جشن صد سالگی آن نیز برگزار شد،  هنوز موانعی در حوزه داده و سلامت دیجیتال وجود دارد. می‌توان گفت که در ایران، هیچ زیرساختی وجود ندارد.

راس دوم، رگولاتوری است. رگولاتور باید بستری فراهم کند که نه‌ تنها مانع ایجاد نکند، بلکه فضای خاکستری یا حتی سیاه را شفاف و قانونمند کند تا مردم، پلتفرم‌ها و سرمایه‌گذاران با اطمینان فعالیت کنند. در ایران، ۹۸ درصد این حوزه دست‌ نخورده و دیجیتال‌سازی‌ نشده باقی مانده و فرصت بزرگی برای سرمایه‌گذاری است، اما نیاز به رگولاتوری شفاف دارد تا سرمایه‌گذاران با خیال راحت وارد شوند. روند کنونی هم به سمت اقتصاد سلامت پیش می‌رود و سرمایه‌گذاری در این حوزه به دلیل گردش مالی بالای آن رو به افزایش است. پس یکی از مسائل اصلی، نبود رگولاتوری مناسب است.

گاهی اوقات بهتر است فکر می‌کنیم که اصلا بهتر است که رگولاتوری نباشد چراکه که در این حوزه شرایط چندان شفاف نیست. وقتی محصولی مانند لپ‌تاپ می‌فروشید، رگولاتوری در حد اتصال به یک سیستم و شفافیت کافی است، اما در حوزه سلامت، حتی خود ما فعالان این حوزه احساس اطمینان کامل نداریم و نمی‌خواهیم فضا کاملا رها باشد. بارها درخواست کرده‌ایم که رگولاتوری شفافی ایجاد شود، زیرا این شفافیت به نفع ماست و مانع از تخلفات ناخواسته می‌شود. مهم‌تر اینکه، رگولاتوری مناسب به ما امکان جذب سرمایه‌گذار را می‌دهد.

سومین راس این مثلث، خود پلتفرم‌ها و بازیگران این حوزه هستند. بدون اغراق، در چهار سال اخیر که در حوزه سلامت دیجیتال فعالیت داشته‌ام، در سمینارها، همایش‌ها و دورهمی‌های بین‌المللی شرکت کرده‌ام و می‌توانم بگویم که ما در ایران کارهای بسیار بزرگی در این حوزه انجام داده‌ایم. حتی در خارج از کشور، بسیاری از شرکت‌های پیشرو در این حوزه بنیان‌گذاران یا هم‌بنیان‌گذارانی ایرانی دارند. به‌عنوان مثال، در دو سال گذشته در همایش اسلش، استارتاپی که از میان هزار استارتاپ انتخاب شد و جایزه یک میلیون یورویی را برد، هم‌بنیان‌گذار یا مدیر فناوری آن ایرانی بود. پارسال هم در دی‌ماه، شرکتی در حوزه سلامت دیجیتال که باز هم یک ایرانی در آن نقش کلیدی داشت، برنده شد.

در ایران نیز استعدادها و نوآوری‌های بسیاری وجود دارد و نمونه‌های برجسته‌ای از کارهای ارزشمند در حوزه سلامت دیجیتال می‌توان نام برد که واقعا  جای تبریک و افتخار دارد. هرچند متأسفانه به نظر می‌رسد این موضوع چندان به رسمیت شناخته نمی‌شود.

درباره جایگاه پلتفرم‌های سلامت دیجیتال در ایران، آیا این جایگاه همان چیزی است که انتظار می‌رفت؟

به هیچ‌وجه. اگر بخواهم با آمار صحبت کنم، در دنیا به‌ طور متوسط هشت تا ۱۰ درصد صنعت سلامت دیجیتال‌سازی شده است. در کشورهای پیشرفته‌تر، این رقم در برخی بخش‌ها تا ۶۰ درصد هم می‌رسد. برای مثال، طبق مقاله‌ای که خواندم، ۶۰ درصد ویزیت‌های اولیه در آمریکا به‌صورت آنلاین یا تلفنی انجام می‌شود. اما در ایران، بر اساس آمار منتشرشده، این رقم حدود ۱.۹ یا دو درصد است، یعنی یک‌ پنجم میانگین جهانی. این نشان‌دهنده وضعیت نامناسب ایران است.

مشکل اصلی همان دو راس دیگر مثلث یعنی نبود زیرساخت و رگولاتوری است. اگر رگولاتوری مناسب وجود داشته باشد و حمایت کند و وقتی قانونمند شود، تامین‌کنندگان زیرساخت مانند بیمه‌ها نیز وارد بازی می‌شوند و این بخش قابل ساختن‌تر می شود. اما نبود این دو رأس باعث شده نه‌ تنها جایگاه ما مناسب نباشد، بلکه پتانسیل و ظرفیت بالقوه این حوزه هنوز آزاد نشده باشد. باید با کمیسیون‌های تخصصی و افراد کلیدی گفت‌وگو کرد تا این اتفاق رخ دهد.

صنعت سلامت دیجیتال می‌تواند وزن زیادی در تحقق چشم‌انداز اقتصاد دیجیتال داشته باشد، کیفیت را بهبود بخشد و هزینه‌ها را کاهش دهد.

اخیرا شاهد فیلترینگ پلتفرم دکتر‌ دکتر بودیم. داستان آن چه بود؟

ابتدا باید اصلاح کنم که از حدود ۵۰ ساعت قطعی سایت ما، شاید ۱۰ ساعت آن به دلیل فیلترینگ بود و بقیه به دلیل مسدود شدن دامنه .ir ما بر اساس یک دستور قضایی بود. صبح که به محل کار آمدیم، متوجه شدیم سایت بالا نمی‌آید. از ساعت هفت صبح تا حدود دو بعدازظهر، فقط به دنبال دلیل این مشکل بودیم. تصور کنید بدون هیچ توضیح یا اخطاری، سایت کاملا از دسترس خارج شد. تا اینکه قضیه دستور قضایی را فهمیدیم و تازه بعد از آن بود که به دنبال این بودیم که شاکی ما چه کسی است.

ما در پلتفرمی فعالیت می‌کنیم که روزانه حدود ۲۰۰ هزار بازدید دارد و حدود ۲۰ هزار سرویس در زمینه‌های مختلف مانند نوبت‌دهی، ویزیت آنلاین، داروخانه، آزمایش آنلاین و مجله ارائه می‌دهد. در پشت این پلتفرم، ۲۵ هزار پزشک و منشی و بیش از صد داروخانه و آزمایشگاه از خدمات ما استفاده می‌کنند. یک روز که سایت از دسترس خارج می‌شود، مطب پزشکان دچار اختلال می‌شود. حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ پزشک به‌ صورت انحصاری نوبت‌دهی‌شان از طریق دکتر‌ دکتر انجام می‌شود. وقتی سایت یک روز کامل قطع باشد، نوبت‌دهی برای روزهای بعد نیز مختل می‌شود، زیرا میانگین زمان نوبت‌دهی در این پلتفرم حدود ۲۵ ساعت قبل از ویزیت است. این قطعی باعث شد مطب‌ها برای روزهای بعد تقریباً خالی بمانند.

دلیل این اتفاق اتهام فروش دارو بود، در حالی که ما اصلا دارو نمی‌فروشیم. پلتفرم ما به‌ عنوان واسطه عمل می‌کند و مشتریان را به داروخانه‌های طرف قرارداد متصل می‌کند. مشتری یا کد نسخه الکترونیکی را وارد می‌کند یا داروی بدون نسخه‌ای مانند قرص سرماخودرگی درخواست می‌دهد. لنگرداروخانه‌های طرف قرارداد، که نزدیک‌ترین به آدرس مشتری هستند، دارو را تأمین می‌کنند، قیمت را اعلام می‌کنند، مشتری پرداخت می‌کند و پیک دارو را تحویل می‌دهد. ما فقط این فرآیند را تسهیل می‌کنیم و به رونق کسب‌وکار داروخانه‌هایی کمک می‌کنیم که توانایی یا تمایل به ایجاد وب‌سایت و تبلیغ آن را ندارند.

 با این حال، سایت ما به اتهام فروش دارو، حدود ۴۵ ساعت از دسترس خارج شد و بعد از آن، ۷ تا ۱۰ ساعت  هم به دلیل فیلتر شدن طول کشید تا دوباره فعال شود. خوشبختانه به دلیل استفاده گسترده از فیلترشکن، برخی کاربران در این مدت به سایت دسترسی داشتند.

انتهای پیام

چرا فقط دکتر‌دکتر با این مشکل مواجه شد؟ اگر فروش آنلاین دارو غیرقانونی است، چرا سایر پلتفرم‌ها با این مسئله مواجه نشدند؟

دوباره باید اصلاح کنم که ما در پلتفرم دکتر دکتر فروش دارو نداریم و فقط به داروخانه‌ها برای فروش خدمات می‌دهیم. همچنین دوباره باید تأکید کنم که هیچ تخلفی رخ نداده بود. اگر وزارت بهداشت یا سازمان غذا و دارو معتقدند آیین‌نامه‌ای وجود دارد که ما از آن تخطی کرده‌ایم، باید آن را اثبات کنند. ما بر اساس آیین‌نامه‌های موجود و نوشته شده دو سال قبل سرویس ارائه می‌دادیم. اگر اعتراضی وجود داشت، باید کمیته تخصصی تشکیل شود و فرایند قانونی طی شود، که در آن وزارت ارتباطات نیز باید حضور داشته باشد. پس هیچ تخلفی رخ نداده بود و این اقدام کاملاً سلیقه‌ای بود.

درباره اینکه چرا فقط ما هدف قرار گرفتیم هم  به نظرم چون من رئیس کمیسیون سلامت انجمن تجارت الکترونیکی هستم و در هشت ماه اخیر برای دفاع از حقوق صنف فعالیت زیادی کرده‌ایم، این اتفاق افتاد. تصورم این است که هدفشان ساکت کردن ما بود. من تا یک هفته پیش مدیرعامل دکتر‌دکتر بودم و حالا عضو هیئت مدیره هستم. به نظر می‌رسد چون ما زیاد صحبت می‌کردیم، تصمیم گرفتند ما را هدف قرار دهند.

در آن زمان پس از ۴۸ ساعت مذاکره و توضیحات، آن‌ها پذیرفتند که تخلفی رخ نداده است. اعتراض ما این بود که چرا بدون دعوت و گفت‌وگو، چنین اقدامی انجام شد؟ در واقع بحث، بحث روایت‌های نادرستی بود که به عمدا یا سهوا وزیر و مسئولان وزارت بهداشت ارائه شده بود. این حرکت غیراستاندارد، پلتفرمی با ۲۰۰ هزار کاربر روزانه و ۲۵ هزار پزشک را از سرویس‌دهی محروم کرد. وزارت ارتباطات و سازمان‌های حامی استارتاپ‌ها و دانش‌بنیان‌ها نیز معترض شدند و این موضوع حتی در سطح قضایی مطرح شد. پیشنهادم این است که این موضوع نباید فقط به دکتر‌دکتر محدود شود. دوستان نباید کوتاه بیایند تا چنین اتفاقاتی تکرار نشود. وقتی چند نفر با یک دکمه می‌توانند برای یک جامعه تصمیم بگیرند، اعتماد جهانی هم به ما کاهش می‌یابد. امیدوارم این اتفاق تکرار نشود چراکه تجربه‌ای بسیار تلخ بود.

 

آینده سلامت دیجیتال در ایران را چگونه می‌بینید؟

 نمی‌توانم بگویم کاملاً روشن یا تاریک است. بستگی به بازه زمانی دارد. اگر از آینده ۵ تا ۱۰ ساله صحبت کنیم، روندهای جهانی و نیازها، سیستم را مجبور می‌کنند که به سمت سلامت دیجیتال حرکت کند. وقتی از هوش مصنوعی در حوزه سلامت صحبت می‌کنیم، نیاز به داده و یادگیری ماشین است، اما وقتی اجازه تولید این داده‌ها داده نمی‌شود، پیشرفت متوقف می‌شود. اگر افراد عاقلی در سیستم باشند، که خوشبختانه هستند، روندها آن‌ها را مجبور به حرکت می‌کند.

اما در بازه زیر ۵ سال، تنها چیزی که به من امید می‌دهد، پشتکار فعالان این حوزه است. افرادی که پای کار ایستاده‌اند و با وجود مشکلات زیرساختی و رگولاتوری، با گفت‌وگو، ارائه و همراه کردن افراد کلیدی تلاش می‌کنند این مسیر را تسریع کنند. امید من به بخش خصوصی و افراد روشن‌فکری است که در برخی سازمان‌ها حضور دارند. امیدوارم این بازه ۵ تا ۱۰ ساله کوتاه‌تر شود و ما خودمان به‌صورت خودجوش روندها را ایجاد کنیم، نه اینکه فقط شعار دهیم یا جلسات بی‌نتیجه برگزار کنیم. باید پای کار بایستیم و آینده‌ای که می‌بینم، به این تلاش‌ها وابسته است.

انتهای پیام

مرتبط با:

ارسال نظر