ارسال برنامهریزی شده هوشمند با لینک اکسپرس
صنعت لجستیک از جمله بخشهای اقتصادی است که در سالهای اخیر بیشترین نوآوریها را به خود دیده است. دلیل این موضوع را باید در ورود شرکتهای استارتاپی و نوآور به این حوزه و به خصوص در 5 تا 7 سال اخیر عنوان کرد.
سید علی حسینی، بنیانگذار و مدیرعامل لینک اکسپرس در گفتگوی اختصاصی با کاماپرس از نوع فعالیت این شرکت و چالشهای موجود در حوزه لجستیک ایران سخن به میان آورده است.
برای مشاهده جدیدترین اخبار کسب و کار کاماپرس را در اینستاگرام دنبال کنید.
استارتاپ لینک اکسپرس چطور شکل گرفت؟
من و مهدی دو دوست بودیم که در دوران اوج سالهای ۹۴ و ۹۵ و فضای استارتاپی آن زمان، درگیر این حوزه شدیم. من در آن مقطع مشغول کاری کاملاً بیربط بودم و مهدی شرکت اسپید را با یک سرمایهگذار سنتی در حوزه ساختمان راهاندازی کرد. سال ۹۶ من نیز از مسیر قبلی جدا شدم و به دوستان در اسپید پیوستم. آن زمان اسپید یک اپلیکیشن شبیه الوپیک و سرویسهای مشابه بود و شاید یکی، دو ماه تفاوت زمانی در تولد این سرویسها وجود داشت و همه ما استارتاپهای نوپا بودیم. سال ۹۶ که ما وارد این حوزه شدیم، حدود ۱۵ اپلیکیشن فعال در حوزه پیک موتوری مانند موتوریاب، هملو، اسپید و تعداد زیادی سرویس دیگر وجود داشت. به طوری که فضای رقابتی بسیار شدید بود. الوپیک نیز توانسته بود به دلیل ارتباطات و نزدیکی بنیانگذارش به بازار سرمایه در فرانسه، منابع مالی قابلتوجهی سرمایه جذب کند. چند کمپین بسیار تهاجمی اجرا کرده بود و کنترل بازار را بهطور کامل در اختیار گرفته و عملا پرچمدار شده بود.
در این سوی ماجرا، ما نیز یکسری قولها از سمت سرمایهگذار سنتی داشتیم که قرار بود مبالغ قابلتوجهی تزریق شود. با آژانسهای تبلیغاتی معتبر، اکشنپلن تبلیغات و مارکتینگ را آماده کرده بودیم، تیم را تجهیز کرده بودیم؛ اما در نهایت آن سرمایهای که باید، جای دیگری خرج شد و دیگر پولی در کار نبود. بنابراین ناچار شدیم تا مسیر پروژه را عوض کنیم. بر همین اساس، یک سرویس B2C طراحی کرده بودیم که مشابه چیزی بود که امروز لینکاکسپرس ارائه میدهد. سرویس Scheduled Delivery برای کسبوکارهای اینترنتی موضوعی بود که ما مد نظر قرار دادیم. به این صورت که ارسالها بهصورت تجمیعی، به شکل ارسال در همان روز یا روز بعد انجام میشد و مقرونبهصرفهتر از پیکهای آنی بود.
در آن مرحله، من بهعنوان یکی از نفرات اصلی تیم انتظار سهام داشتم. چراکه در بازار سنتی آن زمان استقبال خوبی از سرویسهای ما که استارتاپی و همراه با الگوریتمهای بسیار خوب بود، شده و پروژه موفقی محسوب میشد. اما بعدا دیدم که قولها عملی نشد و اعدادی که ابتدا دربارهاش صحبت شده بود هم محقق نشد. تا اینکه من از اسپید خارج شدم. با وجود خروج، این تجربه برای من بسیار ارزشمند بود. هم شکست را دیده بودم، هم رشد را و بازار را بهخوبی میشناختم. احساس میکردم زمان راهاندازی یک استارتاپ برای خودم رسیده است. روحیه کارآفرینی از کودکی با من بود و حالا در نقطهای بودم که تشنه رشد بودم و نمیخواستم متوقف شوم. لازم بود با تمام وجود تجربه کنم. از همان لحظه خروج، ایده لینکاکسپرس در ذهنم شکل گرفت؛ درحالیکه تا لحظه خروج هیچ نقشه دومی نداشتم. اما پس از آن، لینکاکسپرس را در ذهنم ساختم.
ما در فروردین 1398 کار را آغاز کردیم. سپس بهدنبال شریک موسس گشتیم و ظرف کمتر از یک ماه، مهران به تیم اضافه شد. بعد نسیم آمد و ما سه موسس شرکت شدیم. در نهایت، فعالیت عملیاتی لینکاکسپرس از هفته اول شهریور آغاز شد؛ دقیقاً تاریخش یادم نیست، اما همان زمان تولد رسمی لینکاکسپرس رقم خورد.
لینک اکسپرس چیست و دقیقا چه کاری انجام میدهد؟
لینک اکسپرس یک سرویس پستی است که برخلاف سرویسهای ارسال مثل تیپاکس و پست که بسته را تحویل میدهید و انتظار دارید که ظرف ۴۸ تا ۷۲ ساعت بعه مقصد برساند، ما از استاندارد ارسال برنامهریزی شده استفاده میکنیم. به این شکل که مشتری باید انتخاب کند چه روز و چه شیفتی بسته تحویل داده شود. این مشابه تجربهای است که دیجیکالا در ایران وارد بازار کرد. دلیل نیاز بازار نیز این بود که بسیاری از فروشندگان دیجیکالا بهدلیل درصدهای دریافتی، ترجیح داده بودند سایت خودشان را داشته باشند و اکنون به دنبال یک مزیت رقابتی بودند تا سهمی از بازار دیجیکالا را بگیرند. آن زمان دیجیکالا امکان ارسال توسط فروشنده را نداشت و فروشنده باید کالا را به انبار دیجیکالا ارسال میکرد تا آنجا بستهبندی و ارسال شود. بسته نیز معمولا پس از دو روز آماده ارسال بود. بنابراین ارسال همان روز و ارسال روز بعد، مزیت مهمی برای فروشگاهها محسوب میشد. ما هم دیدیم که بازار به چنین خدمتی نیاز دارد.
همچنین در بازار ایران، هیچ سرویس پستی مبتنی بر B2B و سازمانی وجود نداشت. پست سنتی یک باجه پستی بود که بستهها را تک به تک وزن میکرد. ساختار سازمانی و نیازهای یک کسبوکار اصلاً در پست برآورده نمیشد. بنابراین ما یک پنل سازمانی ساختیم که کسبوکار بتواند سفارشهای عمومی ثبت کند، با API متصل شود یا با افزونهها کار کند. جمعآوریها هم بهصورت رایگان و آن هم با سرویس حرفهای از سراسر تهران انجام میشد. به صورتی که راننده با لباس سازمانی به واحد مربوطه مراجعه کرده و اسکن بستهها، شمارش آنها، انتقال به هاب مرکزی و ادامه فرآیند را انجام میداد.
تفاوت شما در ابتدای کار با دیجی کالا یا شرکتهای مشابه چه بود؟
از همان ابتدا گفتیم که باید با نوآوری و فناوری به این حوزه وارد شویم. ما جوان بودیم و نمیخواستیم مثل سیستم پستی سنتی عمل کنیم. ما لوکیشنبِیس بودن فرآیندها را از روز اول پیش بردیم. در سیستم پستی، اگر داده قابل اندازهگیری وجود داشته باشد، امکان بهینهسازی بسیار بالا میرود. تا قبل از ما، شرکتها آدرس را بهصورت متنی میخواندند. مثلاً «سهروردی، خیابان فلان» و بسته را در قفسههای محدودهبندی میگذاشتند. اما ما مسأله را از زاویهای دیگر دیدیم. گفتیم همه آدرسها باید تبدیل به طول و عرض جغرافیایی شود. وقتی آدرسها به عدد تبدیل شود، میتوانیم از آن برای طبقه بندی استفاده کنیم. هر کلاستر به یک سفیر یا توزیعکننده اختصاص مییابد و سپس سفیر با ترتیب بهینه و با حداقل زمان، مسیر را طی میکند. زمان کمتر هم به معنی هزینه کمتر بابت هر بسته و امکان ارائه قیمت رقابتی است. بنابراین فرآیندها از ابتدا دقیق و دادهمحور طراحی شد.
مشتری سازمانی نیز در پنل خود میتواند بهصورت لحظهای وضعیت بستهها، درصد توزیعشدهها، دلایل بازگشت یا تأخیر و دیگر جزئیات را ببیند. به بیان سادهتر، همه نیازهایی که یک کسبوکار برای ارسال تجمیعی دارد در این سیستم دیده شد. همین باعث شد الگوی جدیدی شکل بگیرد. البته در همان زمان کسبوکارهای زیادی مشابه اسپید وارد این حوزه شدند چون نیاز وجود داشت، اما معدودی از آنها از مدل بهینهسازی مبتنی بر لوکیشن استفاده کردند. بهمرور که این مدل تبدیل به استاندارد بازار شد، دیگران نیز به همین سمت آمدند. اکنون اکثر بازیگران این حوزه از همین الگو استفاده میکنند. این اتفاق در ارسال کالاهای درون شهری افتاده اما سرویسهای سنتی پستی همچنان روشهای قدیمی را ادامه میدهند.
در حال حاضر در کدام شهرها فعال هستید؟
در حال حاضر ما در تهران و شهرهای اقماری اطراف استان تهران مانند پردیس، شهریار، اندیشه، اسلامشهر و همچنین در کل استان البرز فعال هستیم و ناوگان اختصاصی داریم. برای سایر شهرها نیز از طریق نمایندگی مستقیم شرکت ملی پست، فرآیند توزیع انجام میشود.
آیا در این مدت چالشی داشتید که خواب را از چشمان شما گرفته باشد؟
معمولا زمانی این اتفاق برای من میافتد که از یک موضوع ذوق کرده باشم. از زمان تولد برند تا امروز، طبیعتا چالشهای زیادی داشتیم. اگر بخواهم از یکی از چالشهایی بگویم که خواب را از چشمم گرفت، باید به زمانی اشاره کنم که کرونا شیوع پیدا کرد و مردم به خرید اینترنتی رو آوردند. این زمان دقیقاً همزمان با سال اول فعالیت ما بود؛ شهریور ۹۸ اولین بسته را توزیع کردیم و هنوز جای آزمون و خطا داشتیم. اما در اسفند، کرونا آمد و مثلاً اگر در روزهای اول فقط شش سفارش داشتیم، ناگهان به حدود هزار بسته در روز رسیدیم. این حجم ناگهانی پرتحرک و هم پراسترس بود، اما روزهای خوبی بود و من آن دوران را دوست داشتم. با وجود نگرانیها، رعایت بهداشت، ماسک، الکل و حتی توصیههای عجیب مانند اتاق دود برای بستهها، حس مسئولیت بزرگی داشتیم. رشد سریع، آنچنان شوقی ایجاد کرده بود که واقعاً خواب را از چشممان گرفته بود.
چه برنامههای توسعهای برای آینده دارید؟
در مورد توسعه لینکاکسپرس، برنامه واقعاً زیاد است؛ اما سرعت رشد کم شده است. چراکه شرایط کسبوکار قابل پیشبینی نیست، منابع مالی محدود است و سرمایهگذاری در ایران تقریباً دو، سه سال است که مختل شده است. در واقع سرمایهگذاریهای حرفهای، مانند دوران اوج استارتاپی، دیگر وجود ندارد و سرمایهگذاران حالا ترجیح میدهند در حوزههایی با بازگشت سرمایه سریعتر سرمایهگذاری کنند. حوزه لجستیک نیز بسیار سرمایهبر است و با مبالغ کم نمیتوان کار خاصی انجام داد. معمولاً این حوزه نیازمند سرمایه ۲۰۰ تا۳۰۰ میلیاردی است که در شرایط فعلی، سرمایهگذار حاضر به ریسک چنین اعدادی نیست.
ما حدود دو سال است که روی نرمافزار جدیدی کار میکنیم. این نرمافزار دو سه بار به طور کامل بازطراحی شده و تلاش کردهایم اصول حرفهای و معیارهای استاندارد بینالمللی را در آن رعایت کنیم. لنگردر این نرمافزار، مشتری سازمانی پس از ورود، سفارشها را بارگذاری میکند و سپس با مجموعهای از پیشنهادهای هوشمند از سمت شرکتهای مختلف پستی روبهرو میشود. لنگرما پیشنهادهایی میکنیم که مثلاً چند درصد بستهها بهتر است به شرکت X برود یا اگر قیمت مهم است، کدام شرکت مناسبتر است. اگر امنیت مهم است، کدام گزینه بهتر است؛ یا اگر سرعت اهمیت دارد، چگونه ترکیب بهینه ایجاد شود. اکنون حدود ۷۰ درصد این نرمافزار عملیاتی شده و ۲۰ تا۳۰ درصد نهایی آن باقی مانده است. امیدواریم پس از عرضه، تحول خوبی در بازار ایجاد کند.
به نظر خودتان، مهمترین مزیت لینک اکسپرس چه میتواند باشد؟
اگر بخواهم مهمترین مزیت رقابتی لینک اکسپرس را بگویم، میتوانم به شعار «بهموقع بودن» اشاره کنم. شرکت پستی باید خوشقول باشد. ما چون ارسال برنامهریزی شده داریم، زمان تحویل دقیقاً همان زمانی است که مشتری انتخاب میکند. برای تحقق این موضوع، دهها و صدها فرآیند ریز و درشت در پشت سیستم، چه فنی و چه عملیاتی، باید رعایت شود. باید دائما نوآوری کنیم تا گلوگاهها رفع شود. بسیاری از مشتریان ما که برخی از آنها سابقه بیش از 7 سال همکاری با لینک اکسپرس را دارند، به ما وفادار ماندهاند و میگویند با لینکاکسپرس خیالشان راحت است. چراکه بستهها معمولاً بهموقع میرسد و کمترین آسیب را دارد.
در عملیات پستی هیچگاه نمیتوان خطا را به صفر رساند؛ بهخاطر ترافیک تهران، بارندگی، شرایط ناوگان و دهها عامل دیگر این غیرممکن است. اما ما هرگز به وضع موجود قانع نیستیم. بارها پیش آمده که با افزودن یک فرآیند یا تغییر کوچک، درصد خطا را کاهش دادهایم.
آیا شده است که یک بسته به صورت اشتباهی ارسال شده باشد و کسی به دنبال شما بیاید و اعتراض کند؟
نه به آن شدت. اما پیش آمده کسانی که من را میشناسند، وقتی بستهای مربوط به لینکاکسپرس به مشکل بخورد، مستقیماً به من زنگ بزنند. شاید موارد دیگری هم بوده که به گوش من نرسیده، اما خاطره خاصی که بخواهم تعریف کنم در ذهنم نیست.
پیشنهاد شما برای افرادی که به دنبال راه اندازی یک استارتاپ یا کسبوکار هستند، چیست؟
اولا به هیچ کس پیشنهاد نمیکنم که در این شرایط اقتصادی اقدام به راهاندازی یک کسبوکار چه در حوزه لجستیک و چه حوزههای دیگر کند. اما اگر بخواهم پیشنهادی به کسی بدهم این است که بدانند، بهترین ایدهها از دردها به وجود میآیند. امروز فضای استارتاپی بسیار تخصصی شده و اینکه یک جوان فارغالتحصیل بنشیند و صرفاً یک سرویس را آنلاین کند، دیگر جواب نمیدهد. دوره این مدل ایدهها گذشته است. امروز باید در یک سازمان بزرگ و در مقیاس واقعی کار کرد. آنجا است که میتوان ناکارآمدیها، هدررفت منابع و فرصتهای خالی را دید. در آن نقطه است که ایدهای که واقعاً ارزش خلق میکند شکل میگیرد. ایدهای که از روی شناخت کامل و تجربه عملی به ذهن میرسد، نه پشت میز خانه. در نهایت پیشنهاد من این است که ایدههای ساده را از ذهن بیرون کنید و در شرکتهای بزرگ و رو به رشد کار کنید. وقتی دستتان در کار عملی آلوده شد، تازه میتوانید بهترین ایده را ارائه دهید.
انتهای پیام
مرتبط با: