مدیرعامل «نسیم تلکام»:

گنج پنهان شرکت‌ های فناوری ایران چیست؟

کد مطلب: ۳۵۹۴۰۶
گنج پنهان شرکت‌ های فناوری ایران چیست؟

در سال‌های اخیر، فضای کسب‌وکار ایران بیش از هر زمان دیگری تحت‌ تاثیر نوسانات اقتصادی، محدودیت‌های بین‌المللی و تغییرات ساختاری در بازار قرار گرفته است. در چنین شرایطی، بقای برندها نه صرفا به برخورداری از منابع مالی، بلکه به میزان تاب‌آوری، انعطاف‌پذیری و توانایی آن‌ها در بازآفرینی مدل‌های عملیاتی وابسته است. شرکت‌های فناوری در این میان جایگاه ویژه‌ای دارند؛ چرا که با وجود دارایی‌های عمدتا نامشهود و تکیه بر دانش و نوآوری، بیش از سایر صنایع با چالش ارزش‌گذاری و تامین منابع مواجه‌اند.

سید مجتبی نجفی، مدیرعامل «نسیم تلکام» در گفت‌وگوی اختصاصی با کاماپرس درباره‌ی تاب‌آوری شرکت‌های فناوری ایرانی در شرایط بحرانی، چالش ارزش‌گذاری دارایی‌های نامشهود، راهبردهای کاهش هزینه و افزایش فروش، و چشم‌انداز امیدبخش بازارهای داخلی و خارجی صحبت کرد.

برای مشاهده جدیدترین اخبار کسب و کار کاماپرس را در اینستاگرام دنبال کنید

با توجه به فضای کسب‌وکار در ایران و چالش‌های مداومی که وجود دارد، برندها باید توانایی بالایی برای گذر از این چالش‌ها یا اصطلاحا تاب‌آوری داشته باشند. الگوی شما برای عبور از این چالش‌ها چیست؟

اولین موضوع این است که ما یک شرکت فناوری هستیم. در سال ۲۰۱۸، یک مجله آمریکایی بررسی کرد و متوجه شد که ۵۰ درصد از دارایی‌های دنیا در اختیار ۲۶ نفر است. اگر امروز افرادی مانند ایلان ماسک و سایر مدیران بزرگ فناور را هم به آن فهرست اضافه کنیم، می‌بینیم که حدود ۵۰ درصد دارایی جهان در دست شرکت‌های فناور و نوآور است. از میان این ۲۶ نفر، دست‌کم ۱۰ نفر به‌ طور مستقیم در حوزه فناوری فعالیت می‌کنند. اما در کشور ما متاسفانه شرکت‌های فناور و حتی نوآور ارزش‌گذاری نمی‌شوند.

یکی از دلایل این مسئله، بحث دارایی‌های نامشهود است. دارایی نامشهود در ایران قابل ارزش‌گذاری نیست و به همین دلیل شرکت رشد نمی‌کند. ما هزاران خط کد می‌نویسیم، سال‌ها هزینه برنامه‌نویس و تحقیق و توسعه می‌دهیم، اما ارزش این فعالیت‌ها از نظر بانکی تقریبا صفر است. در حالی‌ که اگر کشاورزی یک تراکتور یا زمین داشته باشد، آن دارایی به رسمیت شناخته می‌شود و قابل رهن است.

ارزش‌گذاری دارایی‌های نامشهود می‌تواند تحولی بزرگ در حوزه فناوری و نوآوری ایجاد کند. در حال حاضر، ارزش یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های ما شاید به‌اندازه یک برج در تهران هم نباشد؛ اما اگر دارایی‌های نامشهود مثل کدها، نرم‌افزارها و فناوری‌ها به‌ عنوان سرمایه به رسمیت شناخته شوند، آن‌گاه ارزش واقعی شرکت‌های فناوری مشخص خواهد شد.

به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم هزینه‌های ثابت را تا حد ممکن کاهش دهیم و فقط هزینه حقوق را به‌عنوان دارایی اصلی ثبت کنیم. در حال حاضر دیگر نمی‌توانیم در ایران سخت‌افزار بخریم؛ مثلا امکان خرید GPU وجود ندارد و منابع سخت‌افزاری برای شرکت فناور در دسترس نیست. بنابراین تنها راه بقای ما این است که هزینه‌ها را به کف برسانیم و فروش را افزایش دهیم.

با توجه به این الگو، تجربه شاخص شما در مواجهه با چالش‌ها طی سال‌های اخیر چه بوده است؟

در دوره جنگ اخیر، فشار اقتصادی شدیدی را تحمل کردیم. تمرکز ما همیشه روی فروش بوده است؛ به‌ طوری‌ که درون تیم، فروش و مارکتینگ مهم‌ترین اهداف ما هستند. ما کلاس‌های متعددی در حوزه فروش برگزار می‌کنیم و محصولات‌مان را طوری توسعه می‌دهیم که بازار آن را بپسندد. چون در حوزه فناوری معمولا محصولاتی تولید می‌شود که فقط برنامه‌نویسان از آن لذت می‌برند، نه کاربر نهایی. ما تلاش کردیم محصولات‌مان را کاربرپسندتر (User Friendly) کنیم تا مشتری نهایی بتواند از آن استفاده کند و رضایت داشته باشد.

با این حال، در دوران جنگ فروش ما تقریبا به صفر رسید. در آن شرایط، مردم اولویت‌شان غذا و دارو بود نه نرم‌افزار. بنابراین مجبور شدیم با کاهش شدید هزینه‌ها و استفاده از پس‌انداز، خود را برای بقا آماده کنیم. یکی از بزرگ‌ترین هزینه‌های ما، منابع انسانی بود و متاسفانه  تعدادی از همکاران خود را از دست دادیم. هرچند تلخ بود، اما برای ادامه حیات شرکت ضروری بود.

فرایند طراحی و مهندسی الگویی که برای گذر از چالش‌ها به آن رسیدید، چگونه بوده است؟

در همه سازمان‌ها، واحد مالی مسئول رصد جریان پول است؛ یعنی دارایی، بدهی و هزینه‌های ماهیانه را بررسی می‌کند. گزارش‌های لحظه‌ای به ما داده می‌شود و ما بر اساس آن کنترل هزینه (Cost Control) انجام می‌دهیم.

ما سالیانه این فرایند را با کمک کارشناسان بیرونی تکرار می‌کنیم. چون معمولا شرکت‌ها به برخی هزینه‌ها عادت می‌کنند و متوجه غیرضروری بودن آن‌ها نمی‌شوند. مثلا  ممکن است یک سرور برق زیادی مصرف کند ولی چون همیشه روشن بوده، کسی به حذفش فکر نکند. کارشناس بیرونی چون به این عادت ندارد، به ما تذکر می‌دهد که چه هزینه‌هایی غیرمنطقی است. بنابراین دو کار اصلی داریم؛ اجرای سالیانه فرایند کاست کنترل، نمایش و تحلیل ریز هزینه‌ها توسط واحد مالی در زمان بحران، با استفاده از همین داده‌ها تصمیم می‌گیریم که از کدام هزینه صرف‌نظر کنیم.

با توجه به شرایط فعلی جامعه و بازار در ایران، افق پیش رو را چگونه می‌بینید؟

برخلاف برخی از دوستان، من ناامید نیستم؛ اتفاقا خیلی امیدوارم. در دانشگاه هم که تدریس می‌کنم و  همیشه می‌گویم دنیا این‌طور نمی‌ماند. بعد از جنگ، احساس می‌کنم ما متوجه توانایی‌های خود شده‌ایم و روحیه مثبتی در کشور شکل گرفته است. بازارهایی  مانند افغانستان، عراق، سوریه و لبنان که از دست داده بودیم،  حالا کم‌کم در حال بازگشت هستند. هنوز سوریه به‌ طور کامل برنگشته، اما در لبنان، عراق و افغانستان نشانه‌های بازگشت دیده می‌شود.

در حوزه داخلی هم مردم متوجه شده‌اند که باید کار کنند و با سوار شدن بر موج ترندها می‌توانند از فرصت‌ها استفاده کنند. مثلا ترند هوش مصنوعی (AI) یکی از مسیرهایی است که می‌تواند آینده را متحول کند. به همین دلیل من آینده را بسیار روشن می‌بینم و معتقدم شکوفایی در راه است.

آیا برای تقویت حضور برند خود در بازار داخلی و خارجی برنامه‌ای دارید؟

بله، ما هر سال در سه تا چهار نمایشگاه خارجی شرکت می‌کنیم. مثلا هفته آینده چهار نفر از تیم ما در نمایشگاه   Slush  فنلاند حضور خواهند داشت. در این نمایشگاه‌ها جلسات متعددی با شرکت‌های بین‌المللی داریم و پرزنت محصولات‌مان را انجام می‌دهیم.

البته همکاری مالی با شرکت‌های خارجی هنوز دشوار است، چون فرایندهای بانکی با ایران محدودیت دارد. در حال حاضر تنها کشوری که می‌تواند با ما تعامل مالی مستقیم داشته باشد، روسیه است. به همین دلیل برنامه ما برای جذب سرمایه‌گذار خارجی در حال پیگیری است. در داخل کشور هم حضور فعالی در نمایشگاه‌ها داریم و تیم مارکتینگ ما با بودجه ماهانه مشخص فعالیت می‌کند. باور ما این است که اگر دیده نشویم، از بین می‌رویم. بنابراین هزینه مارکتینگ برای ما یک ضرورت است، نه یک گزینه.

انتهای پیام

مرتبط با:

ارسال نظر