مدیرعامل پستکس از فاصله معنادار صنعت لجستیک ایران و جهان گفت

افزایش 7درصدی هزینه لجستیک ایران با حذف یارانه حامل‌های سوخت

کد مطلب: ۳۶۰۰۶۵
افزایش 7درصدی هزینه  لجستیک ایران با حذف یارانه حامل‌های سوخت

صنعت لجستیک ایران به‌رغم چالش‌های زیادی که به خصوص در نیمه اول امسال داشته، همچنان در مسیر توسعه قرار دارد و نوآوری‌های صورت گرفته در این حوزه را در کمتر حوزه اقتصادی و خدماتی می‌توان دید. اگرچه صنعت لجستیک ایران هنوز فاصله زیادی با صنعت لجستیک در جهان دارد.

برای مشاهده جدیدترین اخبار کسب و کار کاماپرس را در اینستاگرام دنبال کنید.

بابک عقیلی‌نسب، مدیرعامل پستکس در گفتگوی اختصاصی با کاماپرس از پستکس و چالش‌ها و موانع پیش روی رشد و توسعه صنعت لجستیک ایران سخن گفته است.

مهم‌ترین چالشی که امروزه صنعت لجستیک، به‌ویژه حمل‌ونقل بین‌المللی، با آن مواجه است، چه می‌تواند باشد؟

 چالش‌هایی که با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنیم، همان چالش‌هایی است که همه کسب‌وکارها با آن‌ها مواجه‌ هستند. اقتصاد، نقدینگی و قوانین رگولاتوری که فشار زیادی وارد می‌کنند. ما نمی‌توانیم ساختارمان را متوقف کنیم، زیرا شرکت ما مبتنی بر مواد اولیه نیست که با تورم رشد کند. ما آنچه در سیستم به دست می‌آوریم، باید دوباره در همان سیستم تزریق شود. وقتی مشتریان ما، یعنی شرکت‌های مخاطب و کارفرمایان، دچار نوسان مالی می‌شوند، این زنجیره به ما نیز منتقل می‌شود. این مشتریان تحت تاثیر شیوه و اقتصادی حاکم بر کشور هستند و ما نیز از آن متأثر می‌شویم. علاوه بر این، قوانین دست‌وپاگیری وجود دارد که معلوم نیست چرا باید باشند. برای مثال، چرا باید پروانه پستی از سازمان تنظیم مقررات بگیریم؟ این پروانه را می‌گیریم، اما چرا باید سهمی از درآمد خود را به این سازمان بپردازیم؟ ما مالیات، تامین اجتماعی و ارزش افزوده را پرداخت می‌کنیم و چرا باید سهم اضافی به سازمان تنظیم مقررات بدهیم که در نهایت یک پروانه پستی بگیریم؟

پستکس چیست؟

پستکس به این معناست که مبدا، مقصد، حجم، ارزش و نوع کالا یا مرسوله را وارد کنید تا به شما بگوید کدام شرکت با چه قیمتی، در چه مدت و به‌صورت درون‌شهری، بین‌شهری یا بین‌المللی و حتی با امکان پرداخت در محل، مرسوله را تحویل می‌دهد. این ترکیب دو کلمه پست و اکسپرس، پستکس را تشکیل می‌دهد که تصمیم‌گیری سریع درباره خدمات پستی را ممکن می‌کند و شما با داشتن آن، حس می‌کنید که یک باجه پستی در موبایلتان دارید.

پست تا همین اواخر به‌ صورت سنتی انجام می‌شد، اما پلتفرم‌هایی مانند پستکس آن را به سمت تکنولوژی سوق داده‌اند. از این موضوع به عنوان پوست‌اندازی برای کسب‌وکارهای لجستیکی و پستی نام برده می‌شود. آیا این پوست اندازی برای شما چالش برانگیز بوده است؟

برای پاسخ عمیق به سوال شما باید در ابتدا ببینیم که صنعت پست یا لجستیک خرده‌فروشی تا چه حد در حال تغییر و تحول است و این سرعت نسبت به سایر اکوسیستم‌ها معنادار است یا خیر؟ جواب این است که صنعت پست با سرعت فوق‌العاده‌ای در حال تغییر است. حتی شرکت ملی پست، که به سنتی بودن متهم است، با سرعت بسیار بالایی در حال تحول است؛ از سالن‌های سورتینگ رباتیک و مکانیزه گرفته تا استفاده از هوش مصنوعی برای اندازه‌گیری سایز و تعیین مسیر مرسوله‌ها، هم اکنون در این شرکت در حال انجام است. این پیشرفت‌ها نشان می‌دهد که تحولات عمیقی در این حوزه در جریان است. شرکت‌های زیادی نیز کارهای خاصی انجام می‌دهند، اما موانعی مانند تحریم، مشکلات اقتصادی، تأمین قطعات خاص و نبود GPUهای قدرتمند برای این حوزه چالش ساز شده‌اند.

یک بار در یک سخنرانی، گفتم می‌دانید که تفاوت ما و امارات چیست؟ ما از هوش مصنوعی صحبت می‌کنیم، اما ابرآروان مهم‌ترین شرکتی که در ایران در حوزه کلاود کار می‌کند، برای ورود به حوزه هوش مصنوعی حدود ۵۰ جی‌پی‌یو سفارش داده است. در حالی که امارات از ۲.۵ میلیون جی‌پی‌یو سخن می‌گویند. پس یکی از موانع اصلی، سخت‌افزار و منابع سخت‌افزاری است و پس از آن، منابع انسانی وارد میدان می‌شوند. با مهاجرت افراد بادانش و باسواد، این چالش هر روز هم عمیق‌تر می‌شود. نمونه این اتفاق در ایرلند و در جریان جنگ‌های داخلی این کشور روی داد که با کوچ بیشتر نخبگان یکی از باهوش‌ترین کشورهای دنیا به وضعیتی افتاد که میزان میانگین آی‌کیو آن به شدت پایین آمد.

اما به‌طور کلی، پیشرفت‌های فوق‌العاده‌ای در حوزه هوش مصنوعی، IT  و ابزارهای مرتبط در صنعت پست می‌بینیم. ما نیز از این موضوع غافل نبودیم و امیدواریم سالن سورتینگ رباتیک خود را تا چند هفته آینده راه‌اندازی می‌کنیم تا کالاها با ربات و براساس هوش مصنوعی و خوانش دست‌خط آدرس‌ها تفکیک شوند.  از ابزارهای هوش مصنوعی در فرآیندهای کاری نیز استفاده کرده‌ایم و الگوی ما در این زمینه یک شرکت پیشرو آلمانی است. در واقع با این ابزار نه در پایان کار بلکه در حین کار و با استفاده از لاگه‌های سیستم امکان مشاهده ایرادها و بهبود فرآیند کاری، فراهم شده است.

چه شد که وارد حوزه لجستیک شدید و به چه میزان به این حوزه علاقمند هستید؟

واقعیت این است که علاقه زیادی به حوزه لجستیک دارم و حتی فرزند 6 ساله‌ام می‌گوید که تو کار را بیشتر از هر چیزی دوست داری و من مجبورم به او توضیح دهم که این میراثی برای تو در آینده خواهد بود. اما نقطه ورود من به این حوزه از دل یک استارتاپ شکست خورده به نام بازار متریال بود. این استارتاپ قرار بود به صورت تخصصی در حوزه تامین موارد اولیه در زمینه ساخت و ساز فعالیت کند. اوایل فعالیت این پروژه در سال‌های 96 و 97 بسیار خوب بود تا اینکه نوسانات نرخ دلار آغاز شد و دیگر کسی به ما نرخ آنلاین نمی‌داد. همین موضوع باعث شد تا پروژه شکست بخورد. در همان اواخر، قراردادی برای استفاده از وب سرویس شرکت ملی پست بسته بودیم و مرسولات را با همین روش ارسال می‌کردیم. یکی از مشتریان ما که در زمینه فروش اینورتر فعالیت می‌کرد، از ما درخواست کرد که برای ارسال مرسولاتش از سرویسی که ما ایجاد کرده‌ بودیم استفاده کند. ما هم تصمیم گرفتیم تا این حوزه را ادامه دهیم و با ایده گرفتن از یک نرم‌افزار مشابه آمریکایی، سرویس کنونی را ایجاد کردیم.

پستکس از زمان شکل‌گیری در سال 1400 تا به امروز همیشه از نظر رشد، شیب صعودی داشته و حتی در دوران جنگ 12 روزه اگرچه کمی افت داشت ولی دوباره توانست خود را بازیابی کند. هر ساله هم سودآور بوده و با توجه به اینکه حسابرس‌ ما هم مورد تایید سازمان بورس و اوراق بهادار است، در حال آماده‌ شدن برای تبدیل شدن به یک شرکت فرابورسی و حضور در تابلوی فناوری هستیم.

پیش بینی شما برای زمان ورود به فرابورس چیست؟

اگر خوشبینانه بگویم، اواخر سال 1405 می‌تواند زمان ورود ما به فرابورس باشد. اما زمان واقع بینانه‌تر، سال 1406 خواهد بود.

صحبت از جنگ 12 روزه شد که هنوز هم سایه‌اش روی خیلی از کسب‌وکارها هست. البته همه اذعان دارند که عملکرد حوزه لجستیک در این دوران بحرانی عالی بود. شما در پستکس با اختلال جی‌پی‌اس و قطع اینترنت چه کردید؟

شما گفتید که جنگ تمام شده اما اینطور نیست و من به هر کسی در هر کسب‌وکاری توصیه می‌کنم که جنگ را تمام شده نبیند و برنامه‌های خود را بر اساس شرایط کاملا جنگی بچیند. اما در پاسخ به سوال شما باید بگویم که صنعت لجستیک در دوران جنگ عملکرد قابل قبولی داشت و حتی ما افزایش ترافیک را در این دوران تجربه کردیم. اما پس از آتش‌بس اینطور نبود و دقیقا در آن زمان همه آمارها به شدت نزولی شد. دلیل رشد آماری در دوران جنگ هم این بود که برخی از شرکت‌ها که از ارائه خدمات بازمانده بودند، بار خود را به شرکت ما دادند تا مشتریانشان ناراضی نباشند. اگرچه از اقدامات دولت انتقاد می‌شود اما به شخصه اعتقاد دارم که دولت تمام توان خود را در آن روزها گذاشت و در روزهایی که همه به دنبال پنهان شدن و پناه گرفتن بودند، دولتی‌ها در پی بهبود و آرام کردن اوضاع در میانه میدان بودند. در زمانی که بیشتر شرکت‌ها توان بردن بار را به تبریزی که شرایط جنگی‌اش وحشتناک بود نداشتند، خدمات شرکت‌ پست حتی یک ثانیه هم قطع نشد.

در مورد پستکس هم پس از آتش‌بس، میزان فعالیت شرکت تا 50 درصد افت کرد. به طوریکه به فکر تعدیل نیرو هم افتادیم. اما امروز بسیار خوشحالم که دست به تعدیل نیرو نزدم و توانستیم نیروهای شرکت را تا حد زیادی حفظ کنیم. فارغ از اینکه چند نفر از نیروهای من دقیقا پس از جنگ اقدام به مهاجرت کردند. امروزه این بحران ادامه دارد. تا وقتی که نوسان ارزی زیاد باشد، فروشنده کاهش پیدا می‌کند و برای مایی که در انتهای زنجیره تامین هستیم نیز کار کمتری وجود خواهد داشت. البته بازهم تاکید می‌کنم که ما امسال شرایط صعودی را تجربه کردیم اما این معنای خوب بودن حال همه در کشور نیست.

در بخشی از صحبت‌های خود صحبتی از انبارهای رباتیک داشتید. با شنیدن این موضوع یاد انبارهای آمازون می‌افتیم. آیا چنین الگویی در نظر دارید؟

نه کاملا به آن صورت و با استفاده از ربات‌هایی که از دیوار راست هم بالا می‌روند! سیستم سورتینگ ما در کف پیاده‌سازی شده است. برای نمونه در تهران بر اساس آدرسی که روی بسته نوشته شده، ربات آن بسته را در کیسه مخصوص خود برای ارسال به هر منطقه از تهران خواهد گذاشت. در واقع فعلا تنها بخش کوچکی از آنچه که در آمازون وجود دارد در پستکس خواهیم داشت. این شبیه همان کاری خواهد بود که در شرکت ملی پست ایران انجام شده و از همان پیمانکار برای راه‌اندازی خط رباتیک کمک گرفته‌ایم. البته از نظر فرآیند کار از هوش مصنوعی اختصاصی که خودمان کار کرده‌ایم، بهره خواهیم گرفت. رسیدن به حد سالن‌های سورتینگ آمازون در عمل چندان هم سخت نیست اما به دلیل تحریم‌ها از نظر سخت‌افزاری در مضیفه هستیم و این موضوع کار را سخت کرده است. حتی یک جی‌پی‌یو ساده هم باید چند دور بچرخد تا به ایران برسد. به همین دلیل دانشگاه باعظمتی مثل شهید بهشتی نمی‌تواند 10 جی‌پی‌یو برای دانشجویان دوره کارشناسی ارشد و دکترای خود تهیه کند و آن دانشجو ترجیح می‌دهد به کشوری مهاجرت کند که این امکانات را برایش فراهم می‌کنند.

در این صورت چه زمانی به وضعیتی خواهیم رسید که توزیع بسته‌ها در سطح شهر شبیه به برخی کشورها از جمله روسیه، توسط یک ربات انجام شود؟

سوال خیلی سختی است. واقعیت این است که هم اکنون در ایران هم تیمی وجود دارد که روی این موضوع کار می‌کند و من پروژه آن‌ها را از نزدیک دیده‌ام. اما فارغ از مشکلات و موانعی که گفتم بحث امنیت هم وجود دارد. اما به نظر شما در تهران چنین رباتی همراه با بسته‌ای که حمل می‌کند دزدیده نخواهد شد؟ چرا در روسیه این اتفاق نمی‌افتد؟ چراکه اقتصاد ما با اقتصاد روسیه تفاوت فاحشی دارد. با وجود شدیدتر بودن تحریم‌های آمریکا علیه روسیه، به دلیل اقتصاد بهتر و قدرتمندتر، اگرچه آسیب دیده اما تاب آورده و اقتصادش مانند ایران فلج نشده است.

هم اکنون وزیر اقتصاد ما یک نخبه است. وزیر فناوری اطلاعات ما جزو دو درصد تخبه جهان محسوب می‌شود. اما چرا کشور ما متحول نمی‌شود؟ جواب سوال این است که اختیاری برای تحول در کشور نداریم. تا وقتی تحولی در اقتصاد کشور نداشته باشیم، آن ربات را هم در کف خیابان‌های تهران نخواهید دید.

نابودی یک فرهنگ زاییده یک ساله یا دوساله نیست. دهه‌ها این نابودی کار برده است و برای درست کردن دوباره نیز نیاز به دهه‌ها کار دارد. فرض کنیم که یک شبه اقتصاد ایران به بهترین اقتصاد دنیا تبدیل شد و خودروهای آخرین سیستم برقی هم در خیابان‌ها شروع به رفت و آمد کردند، آیا فرهنگ و نظم آنی ایجاد شده دوام خواهد آورد. ابلهانه است که فکر کنیم این نظم دوام خواهد آورد. در جایی که بی‌نظمی بصری در معماری آن وجود دارد و رانندگان حتی به کوچکترین قوانین که راهنما زدن است، احترام نمی‌گذارند، چگونه انتظار دارید که یک ربات که با استفاده از الگوریتم‌های ترافیک فعالیت می‌کند،  اقدام به توزیع بسته‌های پستی کند؟ اصلا فرض کنیم که دزدی در کشور وجود ندارد. با وجود آشفتگی و بی‌نظمی این ربات قادر به فعالیت نخواهد بود.

پس از جنگ برخی از شرکت‌ها به سمت تاب‌آوری و بقا رفتند اما برخی از کسب‌وکارها نیز شدت بیشتری به توسعه خدمات خود دادند. شما جزو کدام دسته بودید. ترمز گرفتید یا در زمانی که بقیه ترمز گرفتند، شما گاز دادید؟

نقل قولی از یک میلیارد آمریکایی می‌خواندم که می‌گفت، تا 15 سالگی سر هر میز شام پدرم می‌گقت که تعریف کن ببینم امروز چه گندی زدی! این فرد در 30 سالگی دلیل این موضوع را از پدرش می‌پرسد و جواب پدرش این بود که می‌خواستم طوری تربیت شوی که از شکست‌هایت نترسی و بتوانی شکست‌هایت را با صدای بلند فریاد بزنی. ما هم از شکست نمی‌ترسیم و تخت گاز در حال خرج کردن تمام درآمد خود برای توسعه هستیم. امیدوارم سر میز شام کسی از من نپرسد که امروز چه گندی زدی!

اما نگران این موضوع هم نیستم. حتی 90 درصد احتمال دارد که این راهی که می‌رویم منتهی به شکست شود. ممکن است که حتی بخشی از دارایی‌های خود را نیز از دست بدهید اما این نباید به قیمت از بین رفتن کامل کسب‌وکارتان باشد.

من به شخصه به چیزی به نام تاب‌آوری اعتقاد ندارم. اگر کسب و کار شما پشتوانه لازم را دارد باید ادامه دهید و اگر ندارد باید اندازه کسب‌وکار خود را کوچکتر کنید. خیلی‌ها به من می‌گویند که تو منفی‌باف هستی. اما من منفی‌نگری نمی‌کنم. بلکه بر اساس واقعیت‌ها حرف می‌زنم. دلار 80هزار تومانی زمان جنگ هم اکنون به حدود 120 هزار تومان رسیده است. با این افزایش نرخ دلار از کدام تاب‌آوری می‌توان حرف زد؟ اگر جراحی اقتصادی حامل‌های انرژی در این کشور اتفاق نیفتد، این اقتصاد رو به فروپاشی کامل خواهد رفت. بنزین، گاز، برق و سایر موارد باید بر اساس قیمت‌های جهانی باشد. همین که در ایران پیک موتوری اصلی‌ترین عامل جابجایی بار است، ایراد دارد و در هیچ کجای دنیا به این تعداد پیک موتوری وجود ندارد. پست باید این خدمات را انجام دهد.

اینکه فکر کنیم وضعیت اقتصاد لجستیک ما خوب است، اینطور نیست. این خوب بودن به دلیل استفاده از بنزین و گازوئیل مفت و یارانه‌ای است. حدود 12 درصد قیمت تمام شده کالا باید هزینه لجستیک باشد. در کشورهای مختلف بسته به اقتصادی که دارند، این هزینه 10 تا 25 درصد قیمت تمام شده کالا است. در کشور ما هم‌اکنون این بازه بین 18 تا 20 درصد است. اما اگر یارانه حامل‌های انرژی برداشته شود مطمئنا این بازه به بیش از 25 درصد خواهد رسید.

پیش‌بینی شما تا آخر سال از فضای بازار چیست؟ چه اتفاقی برای کسب و کارها خواهد افتاد؟

بهترین اقتصاددان‌ها هم از پیش‌بینی این موضوع عاجز هستند. پیش‌بینی بدبینانه دلار 200هزار تومانی است. اما آرزوی من این است که جنگ فیزیکی تمام عیار دیگری شکل نگیرد. اما شواهد نشان می‌دهد که گریزی از این اتفاق وجود ندارد. پیش‌بینی من کوچک‌تر شدن اقتصاد ایران و عمیق‌تر شدن رشد منفی اقتصادی است. پست هم جزئی از اقتصاد ایران است و وضعیت اقتصادی تعداد مرسوله را مشخص می‌کند. سرانه سالانه تعداد مرسوله در ایران برای هر فرد 4 عدد است. همین آمار در ایالات متحده برای هر نفر 160 مرسوله است. با پاکت‌های پستی این آمار به 900 مرسوله می‌رسد. همین آمار تفاوت اقتصاد ایران با اقتصاد کشورهای بزرگ دنیا را نشان می‌دهد.

درخواست مجموعه‌ای مانند پستکس از نهادهای دولتی چیست؟

امیدوارم این صحبت‌های من را یک نفر در دولت مانند رییس جمهور، وزیر اقتصاد یا رئیس گمرک بشنود. خطاب من به این افراد است. من 2 میلیون دلار جذب سرمایه خارجی داشته‌ام. این سرمایه‌گذاری در قالب تجهیزات بوده و قرار است تعدادی جی‌پی‌یو خریداری و وارد ایران شود. آن سرمایه‌گذار هم با توجه به شرایط جنگی ایران عمیقا نگران است اما کاری است که انجام گرفته و ما مترصد این هستیم که تجهیزات را وارد کشور کنیم. زمانی که مجوز این سرمایه‌گذاری خارجی امضا شد و به گمرک مراجعه کردم با یک موضوع شگفت‌انگیز مواجه شدم. به من گفته شد که واردات تجهیزات ناشی از سرمایه‌گذاری خارجی مشمول عوارض گمرکی می‌شود. آیا باید از کسی که ارز وارد کشور می‌کند، عوارض گرفت؟ هنوز نتوانسته‌ام این موضوع را با خودم هضم کنم. ما برای سرمایه‌گذار خارجی در حال التماس هستیم اما در عمل برای آوردن تجهیزات هم عوارض می‌گیریم.

انتهای پیام

ارسال نظر