صنعت تبلیغات ایران در تله محدودیتها
در دنیای امروز، تبلیغات فراتر از نمایش محصول یا خدمات، به هنری برای ایجاد ارتباط با مخاطب و توسعه برند تبدیل شده است. در روزگاری که مسیر تبلیغات بیش از هر زمان دیگری پیچیده و چندلایه شده، روایتهایی از دل این صنعت شنیده میشود که هم نشانی از تجربه دارند و هم دغدغههایی پنهان درباره آنچه امروز بر فضای تبلیغات میگذرد؛ روایتهایی که از میانشان میتوان مسیر رشد، موانع نهان و امیدهای آینده را حدس زد، بی آنکه مستقیم گفته شوند.
در این راستا، صادق محمدی، مدیر مسئول و صاحب امتیاز آژانس تبلیغاتی «پر سفید» در گفتوگو با کاماپرس درباره مسیر حرفهای ۲۵ سالهاش در تبلیغات، چالشهای امروز این صنعت، برنامههای توسعهای در حوزه رسانههای محیطی، نقش هوش مصنوعی و لزوم ارزشگذاری بر خلاقیت در تبلیغات ایران صحبت کرد.
برای مشاهده جدیدترین اخبار کسب و کار کاماپرس را در اینستاگرام دنبال کنید.
پیشینه خود را در حوزه تبلیغات توضیح دهید. چطور وارد این حوزه شدید و تجربیات و تحصیلات شما در چه زمینهای است؟
من، با بیش از ۲۵ سال سابقه فعالیت حرفهای در حوزه تبلیغات، فعالیت خود را از سال ۱۳۷۹ آغاز کردم. من ۳۹ سال سن دارم و تمام دوران حرفهای خود را در تبلیغات گذراندهام. تحصیلاتم شامل فوق لیسانس کامپیوتر و معماری است، اما فعالیت اصلی و تخصص من از ابتدا در حوزه تبلیغات بوده است. همچنین سابقه تدریس در دانشگاه در حوزه گرافیک را دارم و تجربه عملی گستردهای در زمینه طراحی و چاپ دارم.
شروع کار حرفهای من با طراحی گرافیک بود و در سالهای اولیه توانستم رشد چشمگیری در این حوزه داشته باشم. طی ۲۵ سال گذشته، همکاری با حدود هفت تا هشت هزار مجموعه مختلف تجربه کردهایم. فعالیتهای اولیه ما شامل طراحی، چاپ و بستهبندی بود، سپس مدیریت پروژههای نمایشگاهی و برگزاری همایشها و جشنوارهها و کنسرتها در شهرهای مختلف کشور نیز به حوزه فعالیت ما اضافه شد.
در طول هشت تا نه سال اخیر، تمرکز اصلی ما بر تبلیغات محیطی و رسانهای بوده است و سایر شاخههای تبلیغاتی مانند طراحی گرافیک و چاپ، بیشتر برای مشتریان خاص انجام میشود. این مسیر به ما امکان داده است تا بر توسعه برند و مدیریت رسانه تمرکز کنیم و پروژههای حرفهای و گستردهای را با برندهای مطرحی مانند اسنوا و زیرمجموعههای آن، سرای ایرانی، شهر فرش، پگاه، اسنپ، چای گلستان و بانک ملی و موارد دیگر انجام دهیم.
از نظر شما، فضای تبلیغات امروز با چه چالشهایی روبهروست و مهمترین چالش موجود چیست؟
فضای تبلیغات در کشور با چندین چالش جدی مواجه است؛ یکی از مهمترین موارد بحث فیلترینگ و محدودیت محتوا است. در بسیاری از پروژهها، هر کلمه و هر محتوای تبلیغاتی قبل از انتشار تحت نظارت شدید قرار میگیرد. نمونه آن، پروژهای با اسنپ بود که به دلیل محدودیتهای ارشاد اسلامی، قرارداد چند میلیاردی به اجرا نرسید. محدودیتهای محلی نیز در شهرهایی مانند اصفهان بسیار محسوس است.
مورد دیگر محدودیت خلاقیت است. در بسیاری از مواقع اجازه اجرای ایدههای نوآورانه و خلاقانه در رسانههای محیطی داده نمیشود. این محدودیتها باعث میشود که تیمها از سرمایهگذاری بر خلاقیت و نوآوری خودداری کنند و بسیاری از پروژههای حرفهای و فکر شده به دلیل قوانین و مقررات محلی اجرا نمیشوند. بیثباتی اقتصادی نیز از عوامل مهم است. نوسانات اقتصادی و عدم پیشبینی آینده، باعث میشود برندها از سرمایهگذاری در تبلیغات خودداری کنند. هزینههای تبلیغات محیطی بالا است و کوچکترین ناهماهنگی در بودجه یا شرایط اقتصادی میتواند پروژه را با چالش جدی مواجه کند.
کمارزشی خلاقیت نیز در کشور ما وجود دارد، اغلب برندها برای کارهای خلاقانه هزینه مناسبی پرداخت نمیکنند و ترجیح میدهند از روشهای ساده و کمهزینه استفاده کنند، حتی اگر پروژهای با کیفیت و خلاقانه باشد. این مسئله موجب میشود نسل جوان و حرفهایها انگیزه لازم برای توسعه و نوآوری در تبلیغات را از دست بدهند. در مجموع، این چالشها محدودیت جدی برای رشد صنعت تبلیغات و بهرهگیری از خلاقیت و نوآوری ایجاد کرده است.
برنامههای شما برای توسعه برند و افزودن خدمات جدید چیست؟
تمرکز اصلی ما در حال حاضر بر تخصصی کردن فعالیت در حوزه تبلیغات محیطی و رسانهای است و نیازی به گسترش بیش از حد شاخههای کاری نمیبینیم. برخلاف برخی همکاران که به دنبال رسانههای پرجمعیت و لوکس هستند، ما تمرکز خود را روی بیلبوردها و رسانههای محیطی در شهرهای کوچک گذاشتهایم. تجربه نشان داده که بازخورد این رسانهها در مقایسه با رسانههای بزرگ و شلوغ بیشتر است و توجه مخاطبان در این مناطق بالاتر است. هدف ما توسعه گستردهتر این مدل در سطح کشور و پوشش بیشتر استانها و شهرهای کوچک است. این استراتژی هم باعث افزایش بازدهی برای برندها میشود و هم امکان خلاقیت و اجرای پروژههای حرفهای را فراهم میکند.
نظر شما در مورد هوش مصنوعی و تاثیر آن بر تبلیغات چیست؟
هوش مصنوعی در تبلیغات ابزاری ارزشمند است، اما استفاده صرف از آن نمیتواند جایگزین خلاقیت انسانی شود. بسیاری از برندها به دنبال کاهش هزینهها هستند و ممکن است ترجیح دهند به جای پرداخت برای ایدههای خلاقانه، از راهکارهای ارزانتر مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده کنند. تجربه نشان داده که ارزش واقعی تبلیغات، بر پایه خلاقیت، طراحی حرفهای و تجربه انسانی است و هوش مصنوعی تنها میتواند ابزار کمکی باشد، نه جایگزین تفکر خلاق.
پیام شما به صنعت تبلیغات ایران چیست؟
صنعت تبلیغات ایران نیازمند ارزشگذاری واقعی بر خلاقیت، نوآوری و کار حرفهای است. پرداخت مناسب برای پروژههای خلاقانه، ایجاد انگیزه برای نسل جوان و کاهش محدودیتهای اجرایی میتواند به توسعه این صنعت کمک کند. امیدوارم با تغییر نگاه برندها و مسئولان، فضای مناسبی برای رشد و پیشرفت خلاقیتهای تبلیغاتی فراهم شود.
انتهای پیام