یک مشاور خانواده و زوج درمانگر ضمن تاکید بر ریشه یابی های روانی، اجتماعی و فرهنگسازی برای پیشگیری از وقوع قتل های ناموسی همچون قتل رومینا ، ایجاد یک اورژانس اجتماعی قوی و کارآمد را راهکار کوتاه مدت جلوگیری از حوادث اینچنینی دانست.
به گزارش کاماپرس، ساناز طغرائی مشاور خانواده و زوج درمانگر درباره قتل دردناک رومینا اشرفی اظهار کرد: افکار عمومی جامعه از این جنایت تکان دهنده به شدت متاثر شده و به عقیده من علت این امر این است که رومینا بسیار کم سن و سال بوده و از طرفی این جرم در امن‌ترین محیط برای هر فرد یعنی خانه رخ داده است.
وی با بیان این که یک سر خشونت هایی که با عنوان قتل ناموسی مطرح می شود همیشه به انواعی از روابط بین مرد و زن که در جامعه ما نامطلوب و نابهنجار شمرده می شود، مرتبط است، افزود: واقعیت این است که برقراری رابطه صحیح و بهنجار که با شرایط امروز نسل جوان ما و واقعیت های دیگر جامعه، از جمله واقعیت های اقتصادی هم همخوانی داشته باشد ، نیازمند پیش نیازها و آموزش هایی است که هیچکدام از این پیش نیازها و آموزش‌ها در جامعه ما خصوصا بخش‌های سنتی‌تر جامعه وجود ندارد.
مداخله اورژانس اجتماعی در ماجرای رومینا ضروری بوده است
وی با اشاره به ماجرای فرار رومینا از خانه و بازگرداندن و تحویل زودهنگام وی به خانواده اظهار کرد: از نظر روانشناسان و مددکاران حرفه ای وقتی چنین شرایط بغرنجی برای یک دختر کم سن و سال ایجاد شده است ، بازگرداندن او به خانه باید با ملاحظاتی همراه باشد و ارائه مشاوره به خود این فرد و والدین وی باید در چند مرحله انجام می شد تا شرایط روانی این فرد و والدین او به پایداری و آرامش می رسید.
طغرائی با اشاره به مصاحبه های منتشر شده از مادر رومینا و جوانی که با وی در ارتباط بوده افزود: گفته های آنها نشان می دهد مشکلات ارتباطی و گسست عاطفی عمیقی بین پدر و دختر وجود داشته و با این شرایط حضور و مداخله کارشناسان اورژانس اجتماعی بعد از فرار رومینا ار خانه بسیار ضروری و لازم بوده است، در حالی که ما در کشور فاقد چنین نهادی به شکل قوی و سازمان یافته هستیم و آنچه در سازمان بهزیستی تحت عنوان اورژانس اجتماعی وجود دارد در برابر چنین اتفاقاتی ناکارآمد است.
ضرورت تشکیل جلسات مشاوره در مناطق روستایی و شهرهای کوچک
به باور این مشاور خانواده و زوج درمانگر، تشکیل جلسات مشاوره در مدارس، مساجد و خانه های بهداشت مناطق روستایی و شهرهای کوچک با حضور مشاوران و روانشناسان مجرب برای دختران و پسران جوان و خصوصا دخترانی که در سنین نوجوانی هستند و باز کردن ابعاد و پیامدهای روابط ناسالم برای آنها، در کاهش زمینه‌های شکل گیری روابط معیوب و خشونت هایی که در پی آنها رخ می دهد، موثر است.
طغرائی با بیان این که ماجرای قتل تلخ و دردناک رومینا یک یا دو مقصر ندارد، تصریح کرد: باید از تکانه ای که این ماجرا در افکار عمومی ایجاد کرده است به درستی استفاده شده و با تقویت قوانین حمایت از زنان و افراد نابالغ و ارائه مشاوره های صحیح به آنها، زمینه های شکل گیری چنین جنایات فجیعی را کمتر کنیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: شکل گیری یک نهاد اورژانس اجتماعی قوی که از پشتوانه قانونی و تخصصی کافی برخوردار باشد یکی دیگر از مطالباتی است که باید از سوی افکار عمومی برای پیشگیری از فجایعی مثل قتل رومینا دنبال شود.
انتهای پیام
دقیقا وجود اورژانس اجتماعی لازمه
کاش آموزش ها از دوره مدرسه بیشتر بشه
متاسفانه جامعه ما هنوزم درگیر این اعتقادات کور کورانه هست اون پدر جای این ضربه میتونست با محیطی اروم و زیبا تدارکات خوشبختی اون دو تا رو فراهم کنه و این که ما هم فرزند داریم با اموزش بهتر و کامل تر بتونیم نوجوان ها و جوانهامون رو ذهنشون رو باز کنیم
کاشکی جامعه بجای دیدن اینجور اتفاقات شاهد آموزش های بیشتر باشه و نهادهای ذیربط با کمک متخصصین حاذق در امور روانشناسی بستر خوبی رو فراهم کنن که جامعه کمتر شاهد این جور صحنه های دلخراش و جانکاه باشه
دقیقا درسته.
باید جایگاه مشاوران و روانشناسان پررنگ تر شه.آموزش در مدارس بیشتر باشه
کاملن درسته ، امیدوارم این حادثه تلخ تلنگری بشه برای آگاهی‌بخشی و کاهش تعصبات به خصوص در بخش سنتی‌تر جامعه تا در آینده شاهد چنین حوادث شومی نباشیم .
کاملا موافقم ک نقش اورژانس اجتماعی درجامعه ایرانی اساسا کمرنگه وامیدوارم روزی حتی نظم وقانون درخانه هم باعشق همراه باشد چرا که تنها پایه ثبات خانواده محبت وعشق به یکدیگرست وایکاش حتی درحد یک ترم درس وآموزش مقابله بااین قبیل مشکلات نوجوانها درکنارخانواده آموزش داده میشد
واقعا چرا اورژانس اجتماعی تو ایران نداریم با این همه روانی و بی اعصاب که ول می گردن همه جا
به نظرم، علاوه بر آموزش در صدا و سيما، مراكز بهداشتي و درماني، پايگاه هاي بهداشت، و فرهنگسرا ها و خانه هاي محله، بايد در هر نوع پرونده جزايي، خصوصاً خانوادگي، مشاوره روانشناسي و در صورت لزوم، درمان روانپزشكي مد نظر قرار بگيره كه اين گونه جنايات و اتفاقات به خداقل برسه.
جامعه ما باید در زمینه آموزش و آگاهی به نوجوانان و خانواده ها برنامه های ببشتری در نظر بگیره.
برگزاری کارگاه های فرزندپروری رایگان در تمام شهرها مخصوصا شهرستان های کوچیک
دوره بلوغ در دخترها خیلی مهمه
غفلت مادر…
اگر مادر بیشتر مدیریت می کرد رومینا الان زنده بود😔
غم انگیز بود
متاسفانه تو مدارس ایران اصلا به نوجوانهاو جوانها آموزشهای جنسیتی داده نمیشه..تو بیشتر کشورها مثل آمریکا و اروپا و… تو مدارس آموزش میدن که بچه ها چطور از این بابت باید از خودشون مراقبت کنن که کسی به روشهای مختلف ازشون سوءاستفاده نکنه… به زوجه پیش از بچه دار شدن هیچ آموزشی داده نمیشه…نتیجه اش میشه این!!! فقط میگن بچه بیارید! بچه بیارید!…ولی هیچکاری برای مردم و جامعه و سلامتش نمیکنن!!!
از نظر من حقیر مبینا حق زندگی داشت هم پدر و هم مادر مقصرن و داس و سر بریدن تمام کردن ب نادانسته های خودشان بود ک بدی ها و زشتی های خودشان را ب اوج ببرند انها مبینا را نکشتن انها مبینا محصول وحشتناک تربیت غلط خودشان بود ک حتی حتی خودشان هم نتوانستند تحمل کنند و از بین بردند مبینا در عین اینه اینکه میگوییم امن ترین جای جهان کشته شد در نا امن ترین مکان کشته شد پدر و مادر این داستان ما مقصرترینن چون خانه را امن نکرده بودند برای مبینا .در جایی مشابه این روایت خواندم که یک دانشجوی حقوق ک ب کمک استاد خود در دادگاه حضور پیدا میکرد. میکفت . پرونده ای بود که دختری ۱۵ ساله به همراه مردی ۳۵ اقامه دعوا کرده بودند تا از دادگاه به دلیل مخالفت خانواده دختر اجازه عقد بگیرند.
پدر و مادری که مثل مار به خود می پیچیدند و دختری که کوتاه نمی آمد و مردی که اتفاقا یک بار ازدواج هم کرده بود منتظر بود تا اجازه عقد بگیرد و دختر نوجوان را با حکم دادگاه به حجله ببرد.
قاضی در ابتدا دختر را فراخواند و حرف هایش را شنید. سپس خواستگار را فراخواند و با پرخاش و تندی و حتی تهدید به او فهماند که تا پایان حکم اگر بفهمد هرگونه ارتباطی به هر شکل با دختر داشته باشد عواقب وحشتناکی خواهد داشت.
سپس مادر دختر را صدا کرد. از مادر پرسید آیا شده پدر دختر نوازشش کند و شب ها برایش قصه بخواند یا با او حرف بزند تا بخوابد؟ زن گفت به هیچ عنوان اجازه نمی دهم یعنی چه. چه معنی دارد پدر به دختر دست بزند! قاضی نگاهی کرد و گفت آیا شما این کار را انجام می دهی و تاکید کرد واقعیت را بگو. مادر گفت نه این کار را نمی کنم. گفت از چه سنی دیگر دخترت را حمام نمی کنی؟ مادر گفت از کودکی به او آموختم خودش حمام کند. و چند سوال دیگر نظیر این سوال ها پرسید و جواب هایی شبیه این جواب ها گرفت.
سپس قاضی دستور داد پدر هم بیاید داخل و به پدر و مادر گفت با این ازدواج مخالفید؟ آن ها گفتند بله …
قاضی گفت برای سه ماه آینده وقت تعیین می کنم. در این مدت باید به دستوراتی که می دهم عمل کنید. هر شب پدر باید دختر را نوازش کند با او حرف بزند تا بخوابد. مادر هم باید مدام فرزند تان را نوازش کنید و حتی گاهی او را به حمام ببرید و … دستور های دیگری که برای من عجیب بود.
تاریخ سه ماه بعد را جایی یادداشت کردم و راس مقرر هماهنگ کردم و در شعبه حضور یافتم. به شدت هم می ترسیدم با اصرار دختر و آن مرد به دلیل بلوغ و رشد دختر قاضی و سایر شرایط که مهیا بود قاضی رأی به ازدواج آن دو بدون اذن پدر دهد. در کمال ناباوری دختر به همراه پدر و مادر در شعبه حضور یافت و اعلام کرد که دیگر تمایلی به ازدواج ندارد و ماجرا به اتمام رسید.
پس از خروج آن ها استاد رو به من کرد و گفت من خودم هم دختر دارم این دختر بچه عاشق نبود و شوهر نمی خواست نیاز به نوازش و لمس و توجه داشت.
حال من با شما دوباره قصه ای را مرور می کنیم رومینا دختری سیزده ساله بود…
رومینا و رومیناها نه عاشقند و نه مشکل ناموسی دارند. این دختر ها – زن ها- توجه و احترام و لمس و نوازش نیاز دارند که از پدر و مادر دریافت نمی کنند و برای رفع مشکل به سمت بیرون از خانواده می روند. رومینا که رفت اما ما یاد بگیریم که دختر های مان نیاز به توجه و عشق و لمس و نوازش پدر و مادرهای شان دارند.
با گفتن اینکه رومینا عاشق بود، نگوییم کودک همسری چاره درد است ، نگوییم این بچه خودش هم مشکل اخلاقی داشت و چرا به دنبال آن مرد رفت و …و…
اگه پدر مادر ما جایی یاد گزفته بودند ک اگر فرزندان خود را از محبت و نوازش بی نیاز سازند هیچوقت فرزندانمان محبت را گدایی نمیکنند .
رومینا اولین و اخرین قربانی نیست😔
جامعه ما خیلی نیاز داره به همچین روانشناسایی خدا خیرتون بده
سلام
امیدوارم دیگه شاهد همپین صحنه هایی در کشور نباشیم کاش آخرین قربانی رومینا باشه و بس
وای به حال زندگی ماها
خونه مکان امن و آرامش هستش نه کشت و کشتار
خیلی خبر ناراحت کننده ای بود
باورش سخته
عالی بود ، من نمیدونم وقتی اینقدر کارشناسان فهمیده و با درک درست از مشکلات اجتماعی داریم ؛ چرا در حیطه مدیریت و سیاست‌گذاری ازشون استفاده نمیشه !!
زمانی که دختر بچه از پدر و کانون خانواده محبت لازم را نگیره ؛ محبت را از مرد غریبه‌ای که خیلی از خودش بزرگتره طلب میکنه .
البته نتیجه چنین رابطه ای از قبل مشخصه به کجا ختم میشه !!
😭😭
تمام مشکلاتی ک ما دادیم از بی سوادی و نداشتن اطلاعات مفید هست ک وضعیت الان ب این شکل در اومده ک از محدود بودن افکار ما پدر میاد دختر خودش رو میکشه..چرا نباید فرهنگ سازی بشه ک قبل همه این اتفاقات ب مشاور پناه ببرند ک اینطوری نشه..وقتی قانونی بزارن ک قبل این دادگاه و قاضی و ابن چیزا بفرستن برای مشاوره ک جون این دختر و امسال این ب نابودی نره ..تا کی باید با این محدودیت فکری ب جلو بریم ..
چرا باید سنت ها بیخود قدیمی ما رو ب جلو ببرن تا کی باید با این افکار پوچ ب جلو بریم ک اخرش این بشه..این همه مراکز درمانی داریم این همه مشاوره های قوی داریم چرا نباید استفاده بشه تو رو خدا ب داد مردم برسین جونامون دارن از بین میرن با ی قانونی ک میشه بزاریم مردم رو با خبر کنن ب این دوره از زمان ب کمک این مشاوره ها افکار پوچ و قدیمی رو باید از بین برو چرا نباید استفاده کرد ..
دختر بیچاره ک تو دادگاه گفته منو نفرستین خونه منو میکشن خیلی بی تفاوت از کنار حرفش گذشتن و این اتفاق افتاد چرا نباید فرستادشون جای ک مشکل و ب راحتی میشد حل کرد تا این اتفاق میوفته ب فکر باشید بزارید ب کمک این مشاوره ها مردم ب آگاهی برسن تا کی باید این افکار پوچ و قدیمی نابودمون کنن ..این اتفاق یا هر اتفاق دیگه ای مثل این زیاد داره میشه و داریم از بین میریم بزارید با ی قانون ب راحتی مشکل حل بشه ن ک ب خاطر محدودیت افکار شاهد این اتفاقات بشیم.
از شما مشاوره های خانواده اجتماعی خواهش میکنم ک شما ب فکر باشی کاری بکنید واسه این مردم شما میتوانید با علمی ک دارید ب داد ما برسید شما میتوانید این افکار را درست کنید میتوانید ما رو ب جلو بفرستید از راه درستش با تجربه ای ک دارید راهنما باشید ی قانونی رو درست کنید ب کمک هم تا دیگه شاهد این اتفاقات نباشیم..باید جای باشه ک قبل این حوادث همه چی ب درستی پیش بره..مرسی از همتون و ب یاری شما مشاوره ها ب سرعت راه درست و با افکار خوب ب جلو بریم..
درود دوست من
۱۲۳ در کشور با دکترین آسیب شناسی بحرانهای خانواده ، آسیبهای اجتماعی خارج از فضای خانه و مداخله در بحرانهای روحی و روانی افراد و مشاوره دادن قبل از ازدواج ،قبل و بعد از طلاق و در کل آماده سازی جامعه برای ورود افراد ، بنا نهاده شده است.
که این مستلزم فرهنگ سازی بیش از پیش است که کلیه افراد جامعه را با اورژانس اجتماعی آشنا کنیم و مردم را متوجه لزوم ارتباط تنگاتنگ با اورژانس اجتماعی کنیم.
در شهرهای سنتی و عشیره ای این وظیفه سنگین تر است .
و معمولا مردم در این ساختار مقاومت نشان میدهند.
اگر در قتل رومینا ، افراد و نهادهایی که در جریان کودک آزاری پدر رومینا بودند مانند مدرسه و نامزد و مادر ایشان ، با این موضوع که باید وانشناسان و روان درمانگران اورژانس اجتماعی را در جریان امر قرار دهند ، آشنا بودند ، بی شک با مشاورران خانواده و زوج درمانگران زبده و با دانش میشد جلوی این امر غیر انسانی و وحشتناک را گرفت.
بدون شک در جامعه ای که اورژانس اجتماعی بتواند رابطه عمیقی را با خانواده ها برقرار کند میتوان جلوی خیلی از کودک آزاریها ، همسر آزاریها ، کودک همسری ها ، کودکان کار ، طلاق ، خودکشی های فردی و گروهی و….را گرفت.