۹۰ درصد مجموعههای گردشگری به زودی تعطیل می شوند

در حالی که صنعت گردشگری جهان، همواره از جمله نخستین قربانیان شرایط ناپایدار امنیتی، سیاسی و اقتصادی است، وضعیت این صنعت در ایران بهویژه در دوران بحرانهای مکرر اخیر، شکل حادی به خود گرفته است. جنگ، نااطمینانی اقتصادی، نبود زیرساختهای حمل و نقل، بیتوجهی نهادهای تصمیمگیر و حمایت نکردن سیاستگذاران، صنعت گردشگری ایران را با چالشی بیسابقه مواجه کرده است.
برای مشاهده جدیدترین اخبار کسب و کار کاماپرس را در اینستاگرام دنبال کنید.
در این راستا پیمان نیرومند، مدیرعامل مجموعه گردشگران شیراز، در گفتوگو با کاماپرس از ابعاد عمیق این بحران؛ از خسارات مالی گسترده تا استیصال مدیریتی در نبود چشماندازی قابل اتکا برای آیندهای نزدیک میگوید.
در دوران جنگ و شرایط ناپایدار فعلی، مهمترین چالشهایی که کسب و کار شما در حوزه گردشگری با آنها مواجه شد چه بود؟
متاسفانه صنعت گردشگری، یکی از آسیبپذیرترین صنایع در دنیاست؛ صنعتی که با هر عاملی تحت تاثیر قرار میگیرد. اساس کار ما بر این مبناست که بتوانیم در فضای آرام، امن و صلحآمیز فعالیت کنیم اما کشور ما همواره یا درگیر این چالشهاست یا شایعه آن مطرح میشود، که هر دو برای ما بسیار زیانبار است.
در این ایام ما تقریبا دچار ضرر ۱۲۰ درصدی شدیم چراکه در صنعت گردشگری ما درآمد صد درصدی را از دست میدهیم، اما تفاوت در هزینههای جاری ماست که کماکان پابرجاست. ما حتی یک نفر را هم اخراج نکردیم و هزینههای اجاره، بیمه، مالیات و ... همه سر جای خود باقیاند.
اداره بیمه و اداره دارایی حاضر نشدند حتی بابت یک یا دو ماه از حق خود بگذرند. ما جلسهای با مدیرکل تأمین اجتماعی و مدیرکل دارایی داشتیم که مدیرکل دارایی گفت شاید در آینده نگاهی مثبت وجود داشته باشد اما تأمین اجتماعی صراحتا اعلام کرد بدهکار هستیم و حتی یک ریال هم امکان بخشودگی یا تعویق وجود ندارد.
هم زمان، مردم نیز امنیت سفر را احساس نمیکنند. وقتی فردی فکر میکند ممکن است پروازش مورد اصابت موشک قرار گیرد یا سفرش به خطر بیفتد، طبیعی است که سفر را کنار میگذارد. ما در تابستان ۱۴۰۴، دقیقا فصلی که امیدوار بودیم ضررهای قبلی را جبران کنیم، کاملا متوقف شدیم.
ما مجبور بودیم تورهایی را که به کشورهای دیگر رفته بودند، به هر شکلی بازگردانیم. در حالیکه هیچ کشوری حاضر به نگه داشتن مسافران ما نبود. عزیزانی که خارج بودند، باید بازمیگشتند. برخی با کشتیهایی بازگشتند که ظرفیتشان ۲۵۰ نفر بود ولی ۶۰۰ نفر سوار شدند. این وضعیت خود به تنهایی خطرات جدی داشت. در نهایت نه تنها هیچ سودی برای ما حاصل نشد، بلکه مشتریانی که سالها با ما بودند، انتظار داشتند پولهایشان برگردانده شود. این ارقام اصلا اعداد کوچکی نبودند که ما باید بازمیگرداندیم.
هتلهای خارجی پولی بازنمیگرداندند، هزینههای ویزا سوخت شده بود، بلیتهای خارجی برگشتی نداشتند و حتی ایرلاینها تنها کردیت ارائه میدادند. اعتباری که برای ما بلااستفاده است چون مشتری جدیدی برای آن خدمات نداریم. از یک طرف مسافر فکر میکند پول نزد ماست و از طرف دیگر، تأمینکنندگان خارجی هم پولی برنمیگردانند.
مجموعه گردشگران شیراز با بیش از ۱۲۰ نیروی کار در پنج شعبه فعالیت دارد. فقط کافی است حقوق این افراد با میانگین ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان محاسبه شود؛ حدود سه میلیارد تومان در ماه تنها برای حقوق. ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان بیمه، همین میزان
اجاره، بدون در نظر گرفتن سایر هزینهها. در حالی که فعالیتی در کار نیست، باید بپرسیم این هزینهها از کجا باید تامین شود؟
متاسفانه در کشوری که صنعت گردشگری در اولویت دهم قرار گرفته، طبیعی است که در اولویت مردم نیز نباشد.
مشکل اینجاست که برندهای بزرگتر مانند ما، نه تنها حمایت نمیشوند بلکه دوطرفه متهم هستند. دولت میگوید اینها وضعشان خوب است؛ مردم نیز همین تصور را دارند. در حالیکه این برندها نتیجه سالها تلاش، تخصص و پشتکارند، نه رانت و وابستگی.
ما عملا مستأصل شدهایم.
از نظر شما چه حمایتهایی از سوی نهادهای دولتی میتواند موثر باشد؟
اولین اقدام، حذف سهم بیمه تامین اجتماعی کارفرما تا مدت مشخص توسط دولت است؛ این هزینه را خود دولت باید بپردازد تا نیروی کار حفظ شود. نیروهایی که متخصص هستند و با سالها زحمت به این مرحله رسیدهاند.
دوم، معافیت کامل مالیاتی برای دو سال. چرا این صنعت نباید از مالیات معاف شود در حالی که در تمامی بحرانها دچار آسیب شدهاند؟ گردشگری در بحران کرونا، در ترور سردار سلیمانی، سقوط هواپیمای اوکراینی، سیل، زلزله، جنگ اسرائیل و سایر بحرانها ضربه دیده است.
سوم، اعطای وام با تنفس یک ساله و نرخ سود مناسب. در حالی که برخی افراد با تخلف و فساد، وامهای میلیاردی دریافت میکنند، چرا به آژانسهای گردشگری چنین اعتباری داده نمیشود؟ به جای ۳۰۰ میلیارد تومان به یک نفر، این مبلغ را میان ۱۵۰ آژانس تقسیم کنند. مشکلات بسیاری حل میشود اما تاکنون چنین کاری نشده است.
با توجه به شرایط اقتصادی و امنیتی موجود، چه راهکارهایی برای حفظ و حتی تقویت فعالیتهای گردشگری در کوتاه مدت و بلند مدت در نظر گرفتهاید؟
واقعا چطور باید برنامهریزی کنیم وقتی ثبات اقتصادی نداریم؟ نرخ دلار مشخص نیست، ارزش پول ما دائم در نوسان است. مسافری که بخواهد دو هفته دیگر سفر کند، مطمئن نیست که در بازگشت جنگی در کشور نباشد. در چنین شرایطی، نمیتوان حتی برای هفته آینده برنامهریزی کرد.
ما دهها سال است که در صنعت هواپیمایی تحریم هستیم. چرا هیچ مقام مسئولی به فکر تقویت سیستم ریلی نیفتاده است؟ اگر نمیتوانیم هواپیما بخریم، چرا راهآهن را توسعه ندادیم؟ سوئیس، چین و روسیه نمونههای موفقی هستند. ما با همین هزینه، میتوانستیم خطوط ریلی سراسری بسازیم.
الان بین شیراز و اصفهان، دو شهر توریستی، حتی یک پرواز هم وجود ندارد. قطار هم رزرو ندارد یا ظرفیتش پر است. چطور باید گردشگری داخلی را توسعه داد؟ باید به زیرساخت توجه کرد.
زمانی گردشگری نجاتبخش اقتصاد کشور خواهد شد که سران کشور به این باور برسند که گردشگری نان شب است؛ دقیقا مانند فرانسه، اسپانیا، ترکیه و امارات که با تکیه بر این صنعت، اقتصاد خود را شکوفا کردند.
ما اکنون با قرض از دوستان، استفاده از اندوختهها و حتی فروش داراییهای شخصی، مجموعه را حفظ کردهایم. من شخصا ماشین فروختم تا مجموعه سر پا بماند. ۳۰ سال است در این صنعت هستم و اگر امیدوار نبودم، پنج شعبه تاسیس نمیکردم. میتوانستم مانند بسیاری، پولم را خارج کنم و در کشوری دیگر زندگی کنم اما همه زندگیام را در این کشور گذاشتم، با این امید که بالاخره روزی تصمیمات درستی گرفته خواهد شد.
الان فقط در اتاق بحران نشستهام و مدیر استراتژیک نیستم چراکه نمیتوانم حتی برای یک سال برنامهریزی کنم. تنها کاری که میکنم، مدیریت بحران است؛ حل مشکلات روز، پاسخگویی به مسافران، بازگرداندن پولها، و مدیریت زیانهای پیدرپی.
پیشبینی شما از شرایط بازار گردشگری چیست؟
اگر شرایط فعلی ادامه یابد، حداقل ۹۰ درصد دفاتر گردشگری تعطیل خواهند شد. این به یک فاجعه بزرگ در حوزه بیکاری و اقتصاد کشور منجر خواهد شد.
انتهای پیام
مرتبط با: