مدیرعامل و هم‌بنیانگذار آچاره عنوان کرد؛

آچاره؛ از یک دوستی دانشجویی تا ایجاد بزرگترین پلتفرم ارائه خدمات

کد مطلب: ۳۶۰۳۶۷
آچاره؛ از یک دوستی دانشجویی تا ایجاد بزرگترین پلتفرم ارائه خدمات

وقتی صحبت از پلتفرم آنلاین ارائه خدمات می‌شود، آچاره اولین نامی است که معمولا به ذهن‌ها خطور پیدا می‌کند. اگرچه هنوز روش‌های سنتی شیوه غالب این بازار است، اما به نظر می‌رسد آچاره تا اینجای کار هم خوب ظاهر شده است. هرچند که راه طولانی برای افزایش سهم بازار خود نسبت به ارائه‌دهندگان خدمات به صورت سنتی دارد.

برای مشاهده جدیدترین اخبار کسب و کار کاماپرس را در اینستاگرام دنبال کنید.

بهمن امام مدیرعامل و هم‌بنیانگذار آچاره در گفتگوی اختصاصی با کاماپرس از نحوه تاسیس آچاره و چالش‌هایی که این پلتفرم داشته، سخن گفته است.

چه شد که آچاره متولد شد؟ شما چه نیاز یا دغدغه‌ای را در بازار مشاهده کردید که تصمیم گرفتید آن را با آچاره برطرف کنید؟

در درجه اول، بنیان آچاره بر پایه دوستی گذاشته شد. من با دو دوست دیگر به نام‌های دکتر تاج الدین و دکتر صلواتی می‌خواستیم با هم کسب‌وکاری راه بیندازیم. آن دو دوست در ایران نبودند؛ آقای تاج‌الدین در کانادا، آقای صلواتی در سوئیس و من در ایران بودم. ما تصمیم گرفتیم تا در ایران کسب‌وکاری راه‌اندازی کنیم که هم از کار کردن با یکدیگر لذت ببریم و هم برای همه مفید باشد. ایده‌های مختلفی را بررسی کردیم و در نهایت به نیازی رسیدیم که خودمان هم داشتیم. معمولا وقتی به خدماتی مانند بنایی، لوله‌کشی یا هر چیز دیگری برای خانه نیاز داشتیم، واقعا نمی‌دانستیم نیروی متخصص از کجا پیدا کنیم؛ باید همه شهر را  می‌گشتیم. یا مثلاً بورس پارچه‌فروش‌ها کجاست، بورس پرده‌فروش‌ها کجاست، کاغذ دیواری کجاست؟ هیچ منبع قابل اعتمادی وجود نداشت که بتوان با خیال راحت به آن تکیه کرد. از طرفی ما آدم‌های تنبلی بودیم و دست به آچار هم نبودیم. به همین خاطر همیشه به دنبال راه ساده‌تر بودیم تا راحت باشیم. دیدیم خلایی در این زمینه وجود دارد. عده‌ای پول دارند ولی وقت ندارند کارهایشان را انجام دهند و عده‌ای دیگر وقت دارند ولی پول ندارند. گفتیم بیاییم این دو گروه را به هم وصل کنیم و از این ارتباط یک کسب‌وکار جدید بسازیم.

قبل از آچاره، شما مدیرعامل یک شرکت ریخته‌گری بودید. چه شد که از آن فضا به یک فضای کاملا نرم‌افزاری و استارت‌آپی وارد شدید؟

من مهندس برق هستم و خیلی هم از فضای برنامه‌نویسی دور نبودم، اما شرایط به گونه‌ای پیش رفت که وارد حوزه فولاد شدم که آن هم کار بسیار زیبایی است. جالب اینجاست که هر دو حوزه وجه مشترکی دارند و آن «خلق کردن» است. در ریخته‌گری، آهن قراضه را می‌گیرید، ذوب می‌کنید و شکل جدیدی به آن می‌دهید. در واقع چیزی خلق می‌کنید که قبلا وجود. نداشته است. در استارت‌آپ هم دقیقا همین کار را می‌کنید. یک ایده را می‌گیرید، به آن فرم می‌دهید و چیزی خلق می‌کنید که قبلا وجود نداشته است. از این نظر هر دو برای من جذاب بودند. تفاوتشان این است که در صنعت ریخته‌گری، محصول یک شی فیزیکی است و اینجا محصول یک پلتفرم، اپلیکیشن یا یک سرویس است. صنعت ریخته‌گری یک صنعت بالغ، با سطح پایین تکنولوژی است. غول‌های بزرگ جهانی دارد و معولا اتفاقات جدید روزانه در آن رخ نمی‌دهد، اما دنیای استارت‌آپ پر از چالش و هیجان است و من دوست داشتم این تجربه را هم داشته باشم.

در فضای خدماتی که آچاره ارائه می‌دهد، یک بازار کاملاً سنتی حاکم بوده است. به عنوان مثال، انتخاب تعمیرکار معمولا دهان‌به‌دهان یا از طریق آشنایان محل بوده و اعتمادسازی همیشه مسئله بوده است. نظر شما درباره این موضوع چیست و آچاره تا چه اندازه توانسته در اعتمادسازی آنلاین موفق عمل کند؟

دقیقاً آچاره برای رفع همین نیاز به وجود آمد. در شهرهای کوچک‌تر هنوز هم بسیاری یک نفر را می‌شناسند که لوله‌کش خوب یا تعمیرکار خوبی است، اما در شهرهای بزرگ مثل تهران این امکان کمتر وجود دارد. به همین خاطر بازار ما در تهران بزرگتر است. وقتی کسی در ۲۰ یا ۳۰ سالگی اسباب‌کشی می‌کند و به محله جدیدی می‌رود، دوباره باید از صفر شروع کند که حالا اینجا باید به چه کسی زنگ بزنم؟ در کل نقش محله در زندگی مردم کم‌رنگ‌تر شده و مردم دیگر مثل گذشته همه را نمی‌شناسند. آچاره دقیقا این خلا را پر کرده است. شما می‌توانید تکنسینی را ببینید که هزاران کار انجام داده، صدها نفر درباره او نظر داده‌اند و امتیازش مشخص است. به جای پرسیدن از همسایه‌ها، نظرات را می‌خوانید و انتخاب می‌کنید. این کار بسیار راحت‌تر و سریع‌تر است. به‌علاوه، ما در آچاره پشتیبانی هم ارائه می‌دهیم که در حالت سنتی وجود ندارد. البته هنوز اول راه هستیم و بازار سنتی همچنان بخش عظیمی از سهم را دارد. اما ما در حوزه بازار آنلاین پیشرو هستیم.

آیا آماری وجود دارد که نشان دهد چند درصد از بازار خدمات در ایران سنتی و چند درصد آنلاین است؟

اعداد و ارقام دقیقی در این زمینه وجود ندارد و با قاطعیت نمی‌توان حرف زد. اما به نظر من هنوز سهم بازار آنلاین خدمات حدود دو درصد است و در آینده بازار بزرگتری خواهیم داشت.

فارغ از بحث تحریم، فیلترینگ و رگولاتوری، بزرگ‌ترین چالشی که از زمان راه‌اندازی تا امروز گاهی حتی خواب را از چشمانتان گرفته، چه بوده است؟

کار ما بسیار پیچیده است. ما پلتفرمی هستیم که هم با مشتری و هم با متخصص در ارتباط هستیم. گاهی متخصص و مشتری چندین ساعت یا چندین روز کنار هم هستند. وقتی این تماس زیاد می‌شود، تعارضات نیز زیاد می‌شود و این تعارضات بعضا راه‌حل ساده‌ای هم ندارند. مثلاً متخصص ما مبل مشتری را برده و دیر تحویل می‌دهد. مشتری مهمان دارد و مبل به او نرسیده است. این موضوع جدا از جنبه بیزینسی، از نظر وجدانی هم ما را اذیت می‌کند. نمی‌توانیم مبل را از متخصص بگیریم و برگردانیم، چون هنوز تعمیر نشده است. اگر پول مشتری را به او برگردانیم، باز مشکلش حل نخواهد شد. مشتری هم امروز به مبل خودش نیاز دارد. در چنین مواردی، اینکه مشتری به نیاز خود نرسیده، همیشه ما را آزار می‌دهد. با همه‌ی این‌ها، همواره در در تلاشیم که نگذاریم در این میان حقی از کسی ضایع شود.

آیا برنامه‌ای برای توسعه آچاره وجود دارد؟

بله، ما در تمام این سال‌ها در حال توسعه بوده‌ایم. هیچ سالی نبوده که از سال قبل بزرگ‌تر نشده باشیم. گاهی رشد کمتر، گاهی بیشتر، اما همیشه رو به رشد بوده‌ایم. این رشد از جهات مختلف ادامه دارد. اضافه کردن سرویس‌های جدید و گسترش سرویس‌های قبلی به شهرهای جدید از برنامه‌های توسعه‌ای آچاره است. امروز در آستانه ارائه خدمات در کشورهای جدید هستیم. تلاش می‌کنیم تا در تورنتو، استانبول و بغداد خدمات خود را ادامه دهیم. این گام بعدی توسعه ما خواهد بود. چراکه عمده سرویس‌های قابل ارائه در ایران را پوشش داده‌ایم، اما از نظر جغرافیایی هنوز کار زیادی داریم.

بسیاری از برندها در اردیبهشت امسال رشد قابل توجهی داشتند، اما بعد از جنگ ۱۲ روزه، رفتار کاربران و کسب‌وکارها تغییر کرد. آچاره چقدر توانست به شرایط پیش از آن دوره بازگردد یا حتی شتاب بیشتری به خود بگیرد؟

مثل همه بیزینس‌ها، ما هم در آن بحران، ریزش شدیدی داشتیم. این ریزش در سفارش‌ها نزدیک به ۷۰ درصد بوده است. اما در دو هفته پس از جنگ توانستیم ۸۰ تا ۹۰ درصد سفارشات را بازیابی کنیم. به شرایط قبل از جنگ بازگشتیم، اما آن رشد پیش‌بینی‌شده را نداشتیم. چون سایه آن اتفاقات هنوز هست و مجبور شدیم اهدافمان را بازنگری کنیم. با این حال، نسبت به بسیاری از کسب‌وکارها تأثیر کمتری گرفتیم. چراکه نیازهایی که آچاره برطرف می‌کند، نیازهای روزمره و ضروری هستند. وقتی تلویزیون یا یخچال خراب است، حتی در شرایط بحرانی هم باید تعمیر شود. در کل، نرخ رشدمان کمتر از پیش‌بینی قبل از جنگ شد و خوشبختانه بدون تعدیل نیرو و بدون تاخیر در پرداخت حقوق، این دوره را پشت سر گذاشتیم.

اگر به عقب برگردید، باز هم آچاره را راه‌اندازی می‌کنید؟

قطعا اینکار را انجام می‌دهم. درست است که آچاره نسبت به برخی بازارها مثل بازارهای مالی یا رمزارزها رشد انفجاری و سریع نداشته، اما نیازی اساسی و واقعی را حل کرده و این باعث ماندگاری آن می‌شود. اینطور نیست که مانند یک موج بالا و پایین شود. در واقع چیزی که خلق کردیم، میراثی ارزشمند است.

انتهای پیام

ارسال نظر