استراتژی زیبوم برای بقا چیست؟
تعامل رقبا و مشارکت دادهها در یک پلتفرم، ظرفیتی است که با پیشگیری از موازیکاری، به بهبود نتیجه و کاهش زمان اجرای عملیات منجر میشود. کسبوکارهای پلتفرمی در صنعت لجستیک، به این شیوه اکوسیستم رقابت را توسعه دادهاند و از هدررفت وقت و سرمایه جلوگیری میکنند.
برای مشاهده جدیدترین اخبار کسب و کار کاماپرس را در اینستاگرام دنبال کنید.
در این راستا، شهره مهرآسا، مدیر برند زیبوم، در گفتوگو با کاماپرس، ضمن تشریح فضای تعاملات در این صنعت، فضای سیاسی و اقتصادی کشور و بحرانهای تحمیلی را مهمترین چالش این کسبوکار استارتاپی معرفی کرد.
در شرایط اقتصادی ویژه کشور، کسبوکار خود را با چه استراتژی هدایت میکنید و چگونه از چالشها میگذرید؟
هم از نظر شاخصهای کلان اقتصادی و هم از منظر شاخصهای خرد که هر کسبوکاری با آنها روبهرو است، شرایط با عدم قطعیت همراه است و پیشبینیپذیری را غیرممکن میکند. به همین دلیل، داشتن برنامهای انعطافناپذیر نمیتواند مورد استفاده برند قرار بگیرد.
روش ما، برنامههایی مبتنی بر سناریوها است و سعی میکنیم با تحلیل وضعیت کلان و خرد صنعت، سناریوها را پیشبینی کنیم و بر مبنای آنها، اتفاقات آینده را تا حدی پیشبینی کنیم. استخراج سناریوها بر اساس رصد دائم بازار و محیط کلان اقتصادی رخ میدهد.
جنگ، تغییر نرخ ارز و... ما را وارد پروسه پیشبینی سناریوها و تدوین برنامههای پاسخگو میکند. در هر دوره، هر سناریویی قوت بگیرد، ما هم بر مبنای آن عمل میکنیم.
در این مسیر چه تجاربی داشتید؟
ایده زیبوم در میان مدیران هولدینگ فاخر و در بحث توسعه کسبوکار مبتنی بر رویکردهای اکوسیستمی بود. در فضای لجستیک، این صنعت سنتی است و با دشواریهای بسیاری همراه است.
در مقابل، کسبوکارهای مجاورِ صنایع لجستیک، مثل تجارت الکترونیک، در ابتدای دهه ۹۰ رشد فزایندهای را تجربه کردهاند که همین وضعیت موجب شد صنعت لجستیک به یکباره وارد حجم بسیار بالایی از تقاضا شود. صنعت آمادگی کاملی برای پاسخگویی به این تقاضا نداشت و با چالشهای بسیاری روبهرو شد. بسیاری از کسبوکارها نمیتوانستند با فرایند سنتی خود پاسخگوی این تغییرات باشند. ما به این نتیجه رسیدیم که ایجاد بستر تعامل و همکاری کسانی که در این صنعت فعالیت میکنند، توان مضاعفی برایشان ایجاد میکند تا راحتتر در مقابل چالشها و تقاضاها پاسخگو باشند.
یکی از تغییرات غیرقابلپیشبینی که اخیرا فضای کسبوکار را تغییر داد، جنگ ۱۲ روزه بود. بسیاری از پیشبینیها بر اساس موضوع توافق پیش رفته بود و ورود به جنگ، سناریویی بود که احتمال وقوعش پیشبینی نشده بود. با وجود اینکه غافلگیر شده بودیم، اما راهکارهایی متناسب با این موضوع در سناریوهای ما پیشبینی شده بود.
صنعت لجستیک جزو مواردی است که در شرایط بحران به صنایع دیگر کمککننده است تا بتوانند شرایط را مدیریت کنند. از این رو، کسبوکار ما نمیتواند در طولانیمدت متوقف شود. در جنگ ۱۲ روزه، تنها برای یکیدو روز کسبوکارمان را متوقف کردیم و بلافاصله ناوگان عملیاتی ما برگشت و کار توزیع اتفاق افتاد. آن روزها بسیاری از شهروندان از تهران رفته بودند و علیرغم انجام فرایند توزیع، حجم مرسولاتی که توزیع میشد، ولی به دست گیرندگان نمیرسید، افزایش پیدا کرد.
ما در کوتاهترین زمان به سمت ادامه عملیات برگشته بودیم، ولی به دلیل وضعیت شهر، کار ما قابل انجام نبود و بیشتر مرسولات برگشت میخوردند. وضعیت جدید ما را برای متناسبسازی زیرساختهای فنی و عملیاتی با شرایط بحران ترغیب کرد. بعد از آن روزها، برای تمام زیرساختهای فنی فضاهای بکآپ تعریف شد و همه به سمت فضاهایی برگشتند که در صورت قطع اینترنت بینالملل بتوانیم از شبکه داخلی برای تبادلات دیتایی استفاده کنیم. بعد از آن روزها بود که زیرساختها برای شرایط جنگی متناسبسازی شد.
ما در زیبوم شعاری داریم و میگوییم: «ما سعی کردهایم زمین بازی جدیدی برای بازیگران صنعت لجستیک به وجود بیاوریم که علاوه بر تعامل و همکاری این بازیگران، تقاضاکنندگان این سرویسها را نیز در این بازی درگیر کنیم.» یعنی علاوه بر اینکه به فرستندهها و کسانی که در تجارت الکترونیک فعال هستند نقش دادهایم و به بهترین شکل به نیازهایشان رسیدگی کردهایم، حتی گیرنده نهایی را که به عنوان آخرین زنجیره در صنعت لجستیک وجود دارد، کالا را دریافت میکند و تجربه کسبشده صنعت لجستیک و تجارت الکترونیک را پایدار میکند، در این مسیر درگیر کرده و به نیازهایش پاسخ دادهایم. ما با هم، در یک فضای یکپارچه، تعاملات دادهای، کالایی و پولی انجام میدهیم.
چه چشماندازی برای آینده ترسیم کردهاید و چه برنامههایی برای توسعه برند خود دارید؟
شرکتها و کسبوکارهایی که مثل ما استارتاپهایی بودند و بر اساس یک ایده شروع به رشد کردهاند و در این مرحله قرار گرفتهاند، با توجه به شرایط فعلی کشور، بسیار شکنندهاند. تغییرات روزمره در فضای اقتصادی و سیاسی، اداره یک کسبوکار را سخت میکند.
مهمترین چالش در کسبوکارهای ما، حفظ و نگهداری نیروهای متخصص است؛ چون این گروهها عموما تحت تاثیر شرایط کلان اقتصادی یا تصمیم به مهاجرت میگیرند، یا اگر کسبوکارهای بالغتر پیشنهادات مناسبتری داشته باشند، سعی میکنند شرایط اقتصادی خود را در نظر بگیرند و کسبوکار را ترک کنند. حفظ و نگهداشت نیروها و کسبوکار کار دشواری است؛ اما این دشواری در جایی میتواند به عنوان یک فرصت مطرح شود.
کسبوکارهای کوچک در شرایط بحرانی راحتتر با محیط تطبیق پیدا میکنند و بر اساس ایدههای کوچک رشد میکنند. اگرچه تهدیدهای محیطی بالا است و کسبوکار ما را نیز با مشکلاتی روبهرو میکند، ولی فضای استارتاپی توان تطبیقپذیری در شرایط پیچیده را افزایش میدهد. اگرچه آینده قابل پیشبینی نیست، ولی ما سعی داریم در کوتاهمدت با اخذ تصمیمات درست، بازی را به نفع کسبوکارمان عوض کنیم.
انتهای پیام
مرتبط با: