استفاده از هوش مصنوعی در راهکارهای صنعت لجستیک توسط آپتایم
گذار صنعت لجستیک ایران از یک سیستم کاملا سنتی به سمت یک سیستم مدرن و فناورانه با وجود هوش مصنوعی شتاب بیشتری به خود گرفته است. اگرچه فعالان حوزه لجستیک نگرانیهایی نیز در این زمینه دارند.
محمدجواد اتابکی، مدیرعامل و همبنیانگذار آپتایم در گفتگوی اختصاصی با کاماپرس از راهکارهای شرکت آپتایم برای توسعه صنعت لجستیک ایران و چالشهای استفاده از هوش مصنوعی در این صنعت سخن به میان آورده است.
برای مشاهده جدیدترین اخبار کسب و کار کاماپرس را در اینستاگرام دنبال کنید.
شرکت آپتایم چه خدماتی ارائه میدهد؟
شرکت آپتایم یک شرکت ارائهدهنده راهکار در حوزه صنعت لجستیک است که مأموریت خود را بر همین اساس، تعریف کرده است. این شرکت در هر بخشی از زنجیره ارزش لجستیک که امکانپذیر باشد، با بهرهگیری از تکنولوژی، فرآیندهای عملیاتی را بهرهورتر و کمهزینهتر میکند. نخستین گامی هم که برداشته، توسعه سیستمهای مدیریت ناوگان و بهینهسازی صنعت پخش و لجستیک با محوریت هوش مصنوعی بوده است.
نام «آپتایم» از کجا آمده است؟
حقیقت این است که نام آپتایم ترکیبی از دو واژه Optimization و Time است و با مفهوم آپتایم سرور که میزان زمان در دسترس بودن سرور را نشان میدهد، تفاوت دارد. از آنجا که فلسفه کار ما عمدتاً حول محور بهینهسازی و کاهش هزینه است، تمایل داشتیم این جنبه از مفهوم Optimization در نام آپتایم نمود داشته باشد.
همانطور که اشاره کردید، ویژگی هوش مصنوعی برای شما اهمیت دارد. هوش مصنوعی ابزاری است که میتواند بسیار کمککننده باشد اما شما تا چه حد از این ابزار استفاده کردهاید و آیا زیرساختهای کافی در این زمینه دارید؟
در پاسخ به این سوال باید کمی به گذشته بازگردیم. شرکت آپتایم به همت جمعی از فارغالتحصیلان مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه تهران و صنعتی شریف تأسیس شد. ما سالها روی الگوریتمهای هوش مصنوعی و بهینهسازی، تحقیق و توسعه انجام دادهایم. البته امروزه واژه هوش مصنوعی تا حدی جنبه تبلیغاتی پیدا کرده و بسیاری از شرکتها صرفاً برای حضور در موضوعات داغ و افزایش دیده شدن، از این عنوان استفاده میکنند. اما رویکرد ما این بود که الگوریتمهای بهینهسازی مرتبط با کاهش هزینه در صنعت لجستیک را که ریشه آنها به دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی بازمیگردد و سالهای سال مدلهای ریاضی آنها توسعه یافته، با تکنیکهای نوین هوش مصنوعی ترکیب کنیم تا بتوانیم این مسائل سنگین ریاضی را در زمان کوتاه حل و برای صنعت قابل استفاده کنیم. در حوزه تحقیق در عملیات هم این یک مزیت مهم محسوب میشود.
المان دیگری که بهدنبال آن هستیم، این است که شرکتها بتوانند در دنیای پویا و متغیر لجستیک، تابآوری داشته باشند. لجستیک جهانی پویایی است. حملونقل، ارسال به مشتری، برداشت کالا، شرایط متغیر ترافیکی، تفاوت عملکرد رانندگان، نوسانات حجم فروش و ارسال کالا و پویایی همیشگی شهر باعث این موضوع شده است. ما باید بتوانیم الگوهای رفتاری این شرایط را دنبال کنیم تا برنامهریزی لجستیکی شرکتها هر روز متناسب با شرایط همان روز انجام شود. آرمان ما در توسعه بخشهای مبتنی بر هوش مصنوعی، علاوه بر حل مساله، فراهم کردن همین قابلیت برای شرکتها است.
چه خلایی در بازار موجب شروع به فعالیت آپتایم شد؟
بخش عمده مساله از آنجا آغاز شد که بسیاری از شرکتهای فعال در حوزه پخش مواد غذایی یا خدمات میدانی، مانند کارشناسی بیمه در محل، خدمات پوز بانکی یا تعمیر و نگهداری، برنامهریزی مسیرهایشان را بهصورت دستی، پرخطا و زمانبر انجام میدادند. این مساله باعث افزایش شدید هزینههای ارسال کالا، بهکارگیری تعداد بیش از نیاز ناوگان، مصرف بالای سوخت در هر مأموریت، تأثیر منفی بر تحویل بهموقع و تضعیف تجربه مشتری میشد. ما بر این سه شاخص و سایر شاخصهایی که اتوماسیون برای سازمانها به همراه میآورد، تمرکز کردیم تا کاهش هزینه معناداری ایجاد کنیم.
یکی از چالشهای رایج در مواجهه سازمانها با هوش مصنوعی، نگرانی درباره حذف نیروی انسانی است. بهویژه در صنعت لجستیک که بهدلایل منطقی، ساختاری سنتیتر نسبت به سایر صنایع دارد. اما نقش هوش مصنوعی جایگزینی نیست، بلکه کمک و تقویت تصمیمگیری است. همانطور که ما روزانه از ابزارهای مختلف مانند چت جی پی تی برای پاسخگرفتن، تحلیل یا الهام گرفتن استفاده میکنیم، در برنامهریزی ارسال کالا نیز هوش مصنوعی همین نقش را ایفا میکند. قرار نیست انسان را حذف کند، بلکه قرار است کار او را بهینهتر کند.
در واقع، یکی از سختترین بخشها در سازماندهی مبتنی بر هوش مصنوعی، مدیریت تغییر است. ما نیز از این قاعده مستثنا نبودیم و سالها زمان صرف کردیم تا از نظر فرهنگی، شرکتها را با مزایای هوش مصنوعی آشنا کنیم و نگرانی از دست دادن شغل را کاهش دهیم.
مهمترین چالشی که تا به امروز در آپتایم پشت سر گذاشتید، چه بوده است؟
من در ابتدا باید چالشها را در دو دسته درونی و بیرونی طبقهبندی کنم. بخش درون سازمانی شامل دورهای بود که از یک تیم استارتاپی کوچک به یک سازمان بزرگتر تبدیل شدیم. حفظ چابکی تیم در کنار رشد سازمان و همچنین حفظ کیفیت و ارائه خدمات مطلوب به برندهایی که به ما اعتماد میکردند، چالش بزرگی بود. از طرفی باید در برابر شرکتهایی که در حال توسعه راهکارهای مشابه بودند، مزیت رقابتی خود را نیز حفظ میکردیم.
بخش دیگری از چالشها هم جنبه مفهومی داشت. فروش یک راهکار مبتنی بر هوش مصنوعی مانند فروش کالای فیزیکی نیست که بتوان انتظار دقیق از محصول داشت. ما باید تمامی لایههای مدیریتی سازمان مشتری، از مالک تا کارشناس برنامهریز روزانه را از نظر فرهنگی آماده و آگاه میکردیم. این افراد دغدغههای مختلفی دارند و ما باید موضوعی نوآورانه را به سطح تصمیمگیری آنها وارد میکردیم. این کار بسیار دشوار است. از آنجا که محصول ما یک ابزار نرمافزاری صرف نیست و جنبه فرهنگی و رفتاری نیز دارد، ایجاد هماهنگی میان کاربران و سیستم نیازمند زمان و مدیریت تغییر در هر دو سوی ماجراست. این یکی از بزرگترین چالشهای شرکتهای فناوری و هوشمصنوعیمحور است.
ما تلاش کردیم این چالش را با برگزاری رویدادها، انتشار گزارشهای داخلی و بینالمللی، ارائه تجربیات شرکتهایی که از این سیستمها کاهش هزینه داشتهاند و انعکاس نظرات مدیران مرتبط مدیریت کنیم. همچنین انجمنهای بزرگ صنعت پخش نیز طی دو سال اخیر فرصتهای مناسبی در اختیار ما گذاشتند تا این ادبیات را در صنعت جا بیندازیم و فضای آگاهی را گسترش دهیم. این فرآیند آگاهیبخشی و فرهنگسازی، گاهی بسیار مهمتر از توسعه محصول است.
اگر ویژگی هوش مصنوعی را کنار بگذاریم و بخواهیم درباره مزیتهای رقابتی آپتایم صحبت کنیم، مهمترین مزیت رقابتی آپتام چیست؟
بزرگترین مزیت رقابتی ما دانش و مالکیت فکری نهفته در نرمافزارهایمان است. شرکتهای دانشبنیان مانند ما انبار بزرگ، ساختمان عظیم یا تجهیزات خاص ندارند. دارایی اصلی آنها برندهای اعتمادکننده و تکنولوژی توسعهیافته است. هر شرکت رقیبی که بخواهد این مسیر را از ابتدا طی کند، زمان ارزشمند خود را در بازار از دست میدهد. به همین دلیل، دارایی فکری، مهمترین دارایی و مزیت رقابتی ما محسوب میشود.
در آپتایم چه برنامه های توسعهای را دنبال میکنید؟
در مورد برنامه توسعه آپتایم، از آنجا که زمین بازی ما لجستیک است و به شکل پراکنده در بخشهای مختلف آن فعالیت کردهایم، آینده توسعه را نیز در همین مسیر میبینیم. لجستیک بخشهای گستردهای شامل انبارداری، پیشبینی خرید و فروش، تولید و ارسال کالا دارد. ما در لایه ارسال تلاش کردهایم متناسب با شرایط بازار محصول را جا بیندازیم و سهم بازار بیشتری کسب کنیم. همزمان در حال بررسی این هستیم که در سایر لایههای زنجیره تأمین، چه ارزشهایی را میتوان با کمک تکنولوژی ایجاد کرد. برای مثال، امکان دارد در انبار به کمک الگوریتمهای هوش مصنوعی، بهینهسازیهایی قابل انجام باشد. منظور من یک برنامه انبارداری نیست. مثلا به صورتی که در فروش کالا یا درگاه ارسال کالا در انبار بتوانیم بهعنوان یک ماژول بهرهوری ایجاد کنیم. یا حتی شاید به سمت ایجاد بازارهای مرتبط حرکت کنیم.
مهمترین نقطه رشد در چرخه شکلگیری یک کسبوکار دقیقا کجاست؟
در نگاه شخصی خودم و وقتی مسیر طیشده را مرور میکنم، یکی از مهمترین نقاط رشد این است که افراد در ابتدای راه تصمیم میگیرند چه مسیری را برای تبدیل شدن به کارآفرین، مدیر، کارشناس یا پژوهشگر دانشگاهی دنبال کنند، چیزی که میان افراد موفق مشترک دیدهام و خودم نیز به آن باور دارم، تابآوری است. از بین تیمهایی که در سالهای گذشته افتخار داشتم منتور آنها باشم، آنهایی که تابآورتر، پیگیرتر و متعهدتر به اصول مدیریتی بهویژه مدیریت پروژه بودند، بسیار موفقتر عمل کردند و چالشهای خود را بهتر شناختند.
برای کسانی که مستقیم از دانشگاه وارد فضای کسبوکار میشوند و تجربه مدیریت ندارند، تأکید میکنم که اصول مدیریتی را جدی بگیرند و روی مدیریت روان، کنترل استرس و توسعه مهارتهای نرم کار کنند. زیرا جای این مهارتها در بسیاری از ارکان سازمانها خالی است.
انتهای پیام
مرتبط با: