برسا چگونه به برندی نوآور در حوزه پلتفرم های توسعه نرم افزار تبدیل شد؟
شرکت برسا نوین رای یکی از شرکتهای نوآور این روزهای دنیای نرم افزار است که با یک ایده دور از ذهن در دهه 80 شروع به کار کرد. ایدهای سخت که در ابتدا کمتر کسی به موفقیت آن در ایران اعتقاد داشت اما پشتکار موسسان متخصص این شرکت در نهایت ایده اولیه را به کاملترین نرم افزار سیستم ساز ایران تبدیل کرد.
در این راستا، مهدی صادق، مدیرعامل شرکت برسا نوین رای مهمان تحریریه کاماپرس بود تا بتوانیم دلایل موفقیت این شرکت را از زبان یکی از موسسان آن بشنویم.
برای مشاهده جدیدترین اخبار کسب و کار کاماپرس را در اینستاگرام دنبال کنید.
داستان برسا از کجا آغاز شد؟
داستان شرکت برسا از سال ۱۳۸۵ آغاز شد. در آن زمان، ایدهای نوآورانه و شاید کمی دور از تصور بود که در ذهن چهار نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه فناوری و تولید سیستمهای اطلاعاتی شکل گرفت. این ایده، نگاهی تحولی به روش تولید نرمافزارهای سازمانی داشت. اگرچه امروز این موضوع گسترش یافته و بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، در سال 1385 ایدهای بسیار بدیع و چالشبرانگیز به نظر میرسید. حتی در آن زمان و با امکانات آن سالها، دستیابی به چنین هدفی دشوار و دور از دسترس هم بود.
هدف شما از توسعه نرمافزارهای سازمانی چه بود؟
هدف ما توسعه نرمافزارهای سازمانی به روشی بود که وابستگی به برنامهنویسی مستقیم یا به اصطلاح «هارد کد» را کاهش دهد. در روش سنتی، کدها و سورسهای مورد نیاز برای توسعه سیستم توسط تیمهای برنامهنویسی تولید میشوند که شامل مراحل شناخت نیازمندیها، تحلیل، طراحی، پیادهسازی، تست و در نهایت استقرار است. این چرخهای مستمر است که همواره اجرا میشود. اما ما در شرکت برسا، پس از سالها تجربه در توسعه سیستمهای اطلاعاتی، به این نتیجه رسیدیم که این فرآیند زمانبر، پرهزینه و با چالشهای متعددی همراه است. یکی از مهمترین این چالشها، عدم انعطافپذیری سامانهها در برابر تغییرات است. سیستمی که با دانش و تجربهای خاص تولید میشود، معمولاً مشتری را به همان چارچوب محدود میکند. این محدودیت، بهویژه با توجه به تغییرات مداوم کسبوکاری و فناوری، مشکلی جدی ایجاد میکند. این تغییرات، چه در سال ۸۵ و چه امروز، بسیار پرشتاب هستند و امروزه حتی شدت بیشتری یافتهاند.
سوال ما در آن زمان، در اصل این بود که آیا میتوان روشی چابکتر، سادهتر و کمهزینهتر برای توسعه سیستمها ایجاد کرد؟ این ایده، مبنای شکلگیری یک پلتفرم برای توسعه نرمافزار بدون نیاز به برنامهنویسی گسترده یا با حداقل کدنویسی بود که امروز بهعنوان «لو کد» شناخته میشود. این مفهوم در سال ۸۵ جرقه خورد و پروژهای بسیار دشوار بود. ما سرمایهگذاری کلانی نداشتیم، اما با پشتکار و تلاش فراوان، موفق شدیم این ایده را به نتیجه برسانیم و وارد بازار کنیم.
پلتفرمهای توسعه نرمافزار «لو کد» با استقبال مواجه شدهاند؟
در سالهای بعد، پروژههای بزرگ و جدیتری را اجرا کردیم و خوشبختانه امروز میتوانیم ادعا کنیم که یکی از برندهای پیشرو در حوزه پلتفرمهای توسعه نرمافزار در ایران هستیم. محصول ما از نظر قابلیتها با نمونههای روز دنیا رقابت میکند و حتی در برخی موارد، امکانات بهتری ارائه کردهایم.
اگر بخواهم جمعبندی کلی در این زمینه داشته باشم، ایده اصلی ما بر زیرساخت توسعه نرمافزار متمرکز بود و در طول این ۲۰ سال، با تغییرات بسیار در نگاه ما به این موضوع و پیشرفتهای فناوری، تحولات زیادی رخ داده است. خوشبختانه، حرکت رو به جلوی خوبی داشتهایم و اکنون سازمانهای بزرگ و پروژههای ملی از پلتفرم ما استفاده میکنند.
این رویکرد، اگرچه هنوز مورد بحث است و برخی تردید دارند که آیا روش درستی است یا خیر، اما نتایج ملموس و بازخوردهای مثبت آن، نشاندهنده موفقیتش بوده است. حجم پروژههای انجامشده، سرعت تولید و امکانات متنوعی که ارائه شده، گواه این مدعاست. اقبال به این پلتفرمها به دلایل متعددی افزایش یافته است. عواملی که باعث این استقبال شدهاند به خودی خود جای بحث دارد.
چه زیرساختهای سخت افزاری و شبکهای برای اجرای این نرم افزار مورد نیاز است؟ برای نمونه آیا در زمینه امنیت شبکه نیاز به الزامات خاصی است؟
سیستمهای اطلاعاتی و سامانههای یکپارچه، که از اهداف اصلی کار ما نیز هست، جنبهها و مسائل متعددی دارند. برای مثال، میتوان آنها را با ساخت یک برج بلندمرتبه مقایسه کرد. ساخت یک ساختمان چندطبقه نیازمند دانش با سطح خاصی است، اما وقتی صحبت از برجی ۶۰ طبقه میشود، جنس مسائل کاملا تغییر میکند. در سیستمهای اطلاعاتی نیز همینگونه است. وقتی تعداد کاربران و گستردگی سیستم افزایش مییابد، باید به جنبههای متعددی مانند زیرساخت، امنیت اطلاعات، حجم دادهها، تعداد کاربران همزمان و نیازهای متنوع فناوری توجه کرد.
یکی از نقاط قوت شرکت برسا این است که در این ۲۰ سال، تلاش کردهایم به همه این موضوعات توجه کنیم. در ادبیات تخصصی ما، برخی مسائل مانند طراحی فرمها، ساختارهای دادهای، فرآیندگرایی و گزارشگیری در مراحل اولیه بیشتر مورد توجه قرار میگیرند. اما موضوعاتی مانند امنیت، زیرساختهای توزیعشده و پایداری سرورها، که در ابتدا کمتر دیده میشوند، از اهمیت بالایی برخوردارند.
تجربه ۲۰ ساله ما نشان داده که بسیاری از شکستهای پروژههای مشابه، ناشی از بیتوجهی به این مسائل است. ما در ارائههای خود به مشتریان جدید، سعی میکنیم توجه آنها را به این موضوعات جلب کنیم و نشان دهیم که موفقیت پروژه نهتنها به طراحی اولیه، بلکه به مدیریت مسائل بعدی مانند زیرساخت و امنیت بستگی دارد.
استقبال از این سیستم چگونه است؟ چه میزان برای مشتریان شما هیجان برانگیز بوده است؟
امروزه اقبال به پلتفرمهای توسعه، بهویژه در حوزه لو کد و فرآیندگرایی، بسیار افزایش یافته است. حتی ترکیب این فناوریها با هوش مصنوعی نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. به طوریکه در سال 1385، این موضوع در سطح جهانی هم چندان مطرح نبود، اما امروز به یک ترند جهانی تبدیل شده است. این موضوع دلایل متعددی دارد. برای نمونه هر تکنولوژی دارای یک سیکل توسعهای از ایجاد تا دیده شدن، بلوغ، ترند شدن و جایگزینی با تکنولوژیهای دیگر دارد. در مورد این تکنولوژی نیز همینطور است و هم اکنون از این نوع نرم افزارها بیشتر میشنویم.
چگونه موفقیت پروژهها و چالشهای نیروی انسانی، مسیر رشد پلتفرم برسا را شکل داد؟
در ابتدای کار، یکی از دوستان سرمایهگذار از آمریکا که به دنبال شرکتهای نوآور بود، از ایده ما شگفتزده شد و گفت انتظار نداشت یک شرکتی ایرانی چنین پروژهای را دنبال کند. او حتی گفت که این کار در سطح شرکتهای بزرگی مانند مایکروسافت است و از یک شرکت ایرانی نمیتوان انتظار داشت که چنین پروژهای را دنبال کند. البته این سخن نیز نادرست نبود. حتی در سالهای اولیه، جلب اعتماد بسیار دشوار بود، زیرا این رویکرد تحولی بزرگ در توسعه نرمافزار محسوب میشد. اما با اجرای پروژههای موفق و افزایش تعداد مشتریان، این اعتماد بهتدریج ایجاد شد. امروز، موفقیت پروژههای بزرگ با حجم داده بالا و تعداد کاربران زیاد، مانند سامانههای وزارتخانهای، اعتماد بیشتری ایجاد کرده است.
به بیان دیگر، دلایل این اقبال شامل موفقیت پروژههای قبلی و ترند شدن جهانی میشود. اما در کنار این دلایل، چند دلیل مهم دیگر نیز وجود دارد. کمبود نیروی انسانی متخصص به دلیل مهاجرت یا هر دلیل دیگر یکی از این موارد است. واقعیت این است که ما هم اکنون در زمینه نیروی انسانی با یک خلا مواجه هستیم. چه ما دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم، این یک واقعیت است که اتفاق نیز افتاده است. همیشه کمبود نیروی انسانی، ما را به استفاده از روشهای چابکتر و کمهزینهتر سوق داده است. پروژهای که قبلا با یک تیم چند نفره شامل تخصصهای مختلف انجام میشد، امروزه با یک موتور سیستمساز که بخش عمدهای از مسائل را پوشش می دهد، حل میشود.
چگونه سرعت تغییرات تکنولوژی و نیازهای پیچیده سازمانی، ضرورت استفاده از پلتفرمهای انعطافپذیر را ایجاد کرده است؟
دلیل مهم دیگر نیز سرعت روزافزون تغییرات تکنولوژی و نیاز به این نوع محصولات است. برای نمونه تغییرات تکنولوژی در سالهای گذشته هر چند سال یک بار صورت میگرفت اما هم اکنون این تغییرات ممکن است، روزانه باشد. درست است که مشتریان ما را شرکتهای بزرگ و متوسط و شرکتهای دولتی تشکیل میدهند اما این شرکتها نیز از انسانهایی تشکیل شدهاند که این تغییرات را حس میکنند. همچنین، نیازهای روزافزون سازمانها، مانند پروژههای دولت الکترونیک، تقاضا برای فناوریهای جدید را افزایش داده است.
تغییرات مداوم کسبوکاری نیز این پازل را تکمیل می کنند. این تغییرات شامل قوانین، مجوزها و نوسانات اقتصادی، نیاز به زیرساختهایی انعطافپذیر را ضروری کرده است. مدیران سازمانها به دادههای واقعی و در لحظه برای تصمیمگیری نیاز دارند، و اجرای سریع این تصمیمها نیز چالش دیگری است. وقتیکه گستردگی یک کسب و کار از یک سطحی بالاتر میرود، نیاز به سیستمی دارد که بر اساس دادههای آماری، فروش، انبار، انبار، نگهداری و حسابداری، تصمیمگیری را سریعتر و آسانتر نماید. حتی داشتن این دادهها و تصمیمگیری سریع نیز همه چیز نیست و اجرایی کردن آن تصمیم در سازمان و مدتی زمان اجرایی کردن نیز بسیار مهم است. پلتفرمهایی مانند سیستمساز، با ارائه انعطافپذیری و یکپارچگی، به سازمانها کمک میکنند تا این چالشها را مدیریت کنند. یعنی راحتتر تصمیم گرفته و راحتتر اجرا کنند.
این پازل با دلایلی که گفتم تکمیل میشود. وقتی شما در سازامان و یا شرکت خود با چالشهایی که اشاره شد، دست به گریبان هستید، مدلها و روشهای سنتی به هیچ وجه جوابگوی شما نخواهد بود.
نقش هوش مصنوعی را در این زمینه چگونه میبینید؟ در برسا چگونه از آن استفاده کردهاید تا به سرعت تصمیمگیری و اجرا که اشاره کردید، برسید؟
قطعا هوش مصنوعی یک فناوری مخرب از نگاه مثبت و تحولی است که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. این تکنولوژی تازه شروع شده است و هنوز جای کار دارد. به طوریکه در آینده نزدیک حرفهای بیشتری در این زمینه خواهیم شنید. امروزه حتی در کارهای روزمره، از تولید محتوا تا تحلیل داده، از هوش مصنوعی استفاده میشود. حتی همکاران ما هم همیشه از هوش مصنوعی برای پیشبرد کارهای روزمره حرفهای خود استفاده میکنند. اما در کسبوکارهای سازمانی، کاربرد هوش مصنوعی پیچیدگیهای بیشتری دارد. اینکه هوش مصنوعی چگونه میتواند به کسب و کار من کمک کند.
در اینجا شاهد یک خلا هستیم که باید به آن توجه شود. در واقع در کسب و کارهای سازمانی نمیتوان به صورت عمومی از هوش مصنوعی استفاده کرد و با این تکنولوژی کاربرد پذیرتر شود. پلتفرمهایی مانند سیستمساز برسا میتوانند نقش کلیدی در کاربردپذیر کردن هوش مصنوعی در سازمانها ایفا کنند. برای نمونه امنیت اطلاعات، بهویژه در ایران، یک چالش جدی است. در این حالت باید از API ها استفاده کنیم و به همین دلیل، استفاده از مدلهای محلی بهجای ابزارهای عمومی، به دلیل مسائل امنیتی، اهمیت بیشتری دارد.
اگر به دنبال این هستیم که تحولی در سازمان خود ایجاد کنیم، استفاده از هوش مصنوعی به صورت چت بات نمیتواند تحولساز باشد. حتی در نمایشگاه الکامپ هم شاهد حضور شرکتهایی بودیم که از هوض مصنوعی در مرکز تماس سازمانها و یا تشخیص صدا استفاده کرده بودند. اما این نوع از استفادهها نیز با دیدگاه تحولی که مد نظر ما است، فاصله دارد.
این نگاه تحولی تنها از دریچه یک پلتفرم میتواند اتفاق بیفتد. در واقع ما باید به طور واقعی و کامل از هوشمندی استفاده کنیم. این استفاده باید مستمر و روزانه باشد و فقط شامل بخشی از فعالیتهای ما در سازمان نشود. هوش مصنوعی نهتنها در تحلیل دادهها و تصمیمگیری، بلکه در فرآیندهای توسعه سیستم نیز کاربرد دارد. برای مثال، میتواند بهعنوان دستیار کارشناسان یا مدیران عمل کند، تحلیلهای پیشرفته ارائه دهد و روندهای نادرست را هشدار دهد. این ابزار فراتر از داشبوردهای ساده BI است و میتواند در مدیریت پروژهها، فرآیندها و امور مالی و فروش به کار رود. سیستم ساز میتواند به چنین نگاهی دست پیدا کند.
پس بیشتر باید به بحث تجزیه و تحلیل داده در این زمینه توجه کنیم؟
هم بحث تجزیه و تحلیل داده بسیار مهم است و هم سایر مواردی که باید در کنار آن دید. برای نمونه شما یک سیستم CRM برای سازمان خود طراحی کردهاید که سیستمی ضروری برای هر سازمان و کسب و کار است. من به عنوان یک مدیر فروش باید دادههای به دست آمده را تحلیل کرده و در راستای پیشبرد اهداف سازمان از آن استفاده کنم. اینجاست که میتوان به خوبی از هوش مصنوعی کمک گرفت. در واقع یک سازمان با داشتن سیستم سازی مانند برسا به بخشی از پویایی سازمان دست پیدا میکند اما ترکیب هوش مصنوعی با سیستم ساز می تواند به پویایی بیشتری برسد. به طوریکه هوش مصنوعی بتواند به صورت یک دستیار واقعی به مدیران سازمانها کمک کند.
بسیاری از افراد با شنیدن کلمه دستیار به تنظیم جلسات، تقویم، ثبت بلیط و یا موارد مشابه فکر میکنند اما دستیاری که ما در برسا به آن توجه میکنیم، میتواند روندها و اتفاقات را تحلیل کرده و ایرادات را به ما یادآوری کند. ما در موتور سیستم ساز برسا از نوعی هوش مصنوعی استفاده میکنیم که بخشی از آن در توسعه فرآیندهای نرم افزار مورد استفاده قرار میگیرد و بخشی دیگر به عنوان دستیاری برای مدیران میانی و ارشد سازمانها به کار گرفته شده است.
مهمترین چالشی که در برسا با آن روبرو شدهاید، چیست؟ مشکلی وجود دارد که باعث شده است تا یک شب نتوانید بخوابید؟
چالشهای اصلی ما در این مسیر، بهویژه در سالهای اولیه، بسیار سنگین بود. کارآفرینی با دست خالی و بدون سرمایه کلان، نیازمند عشق و علاقه است. این گفته من شعار نیست و هر کسی که به سمت کارآفرینی رفته است، عشق و علاقه به این موضوع داشته است. این علاقه، ما را از سختیها عبور داد. هرچند امروز کارمان نسبت به گذشته سادهتر شده، اما چالشها همچنان ادامه دارند و نقطه پایانی برای آن نیست.
انتظارات مشتریان برای فناوریهای جدید، امنیت، رابط کاربری بهتر و کاربردهای موبایلی، ما را به تلاش مداوم وامیدارد. مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز تأثیرگذارند، اما ما بهعنوان یک شرکت ایرانی و با وجود این چالشهای مختص ایران، به آینده امیدواریم. در واقع این نوع از سختیها جذاب نیز هستند و هدف ما نیز این است که بتوانیم نقش خودمان را به عنوان شرکت پیشرو در این حوزه، همچنان حفظ کنیم.
با وجود همه این صحبتها باید به آن چالش مهم که خواب را از شما گرفته، اشاره کنید. ما در سالهای اخیر مشکلات ناترازی انرژی، افزایش قیمت دلار، جنگ و مشکلات رگولاتوریها را داشتیم. حتما یکی از این موارد بیشترین تاثیر را روی برسا داشته است و میخواهیم بدانیم که شما در شرکت برسا چگونه این چالشها را مدیریت کردهاید؟
ما در برسا، راهکارهای بسیار متنوعی برای مواجهه با چالشها داریم. در واقع با هر چالش ما راهکار آن را ایجاد میکنیم. برای نمونه کرونا باعث شد تا زیرساختهای دورکاری ایجاد شود. باید گفت که مسائل امنیتی، محدودیتهای دسترسی ریموت، و قطعی اینترنت و انرژی تأثیر زیادی روی کار ما داشتهاند. بهویژه در توسعه پویا که نیاز به تعامل مداوم با مشتریان دارد، این محدودیتها کار را دشوار کردهاند.
حتی وصول مطالبات نیز چالش بزرگی است، زیرا دریافت پول پروژهها گاهی مستقل از انجام کار است. من در تصویه به یکی از دوستانم که میخواست یک کسب و کار برای خود راه اندازی کند نیز به این موضوع اشاره کردم که باید با 3 موضوع دست و پنجه نرم کند که ربطی به هم ندارند. گرفتن کار، انجام کار و گرفتن مطالبات این سه موضوع هستند که هر کدام نیازمند راهکارهای خاص خود است.
هرچند کسبوکار ما مستقیما به ارز وابسته نیست، اما هزینههای دلاری مانند تهیه سرور و GPU برای هوش مصنوعی ما را تحت فشار قرار میدهد. با این حال، چون این چالشها برای همه شرکتها وجود دارد، ما سعی میکنیم با استفاده از راهکارهای خودمان، مانند سیستمهای مکانیزه و یکپارچه، اثرات آنها را به حداقل برسانیم و فرصتها را به حداکثر برسانیم. در واقع هر پدیده کلی دارای جنبههای مثبت و منفی است و هنر یک کسب و کار موفق این است که از اثرات منفی یک پدیده همه شمول کاسته و اثرات مثبت آن را تقویت کند. در واقع باید به عنوان یک کسب و کار این تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم. برای نمونه در شرایط کنونی کشور همکاریهای تجاری و شراکت بین شرکتها بیشتر شکل میگیرد. چراکه این روشی برای کاستن از هزینهها و نزدیک کردن بازارها به هم است.
در واقع ما باید در این شرایط انتخاب بکنیم و حتی کسانی که انتخابی مانند رها کردن کسب و کار خود و یا مهاجرت را دارند نیز ممکن است در شرایط خاصی انتخاب درستی کرده باشند و باید به همه انتخابها احترام گذاشت. اما ما به عنوان کسب و کاری که همچنان به کار کردن در ایران، حتی با این شرایط اعتقاد داریم و به آیندهای امیدواریم که شرایط بسیار بهتر باشد باید به فکر کم کردن تهدیدها و افزایش فرصتها باشیم.
چه برنامه توسعهای برای برسا در آینده دارید؟
برنامههای زیادی برای توسعه داریم ولی شرایط اقتصادی باید اجازه این کار را بدهد. به نظر من، یکی از مسائل مهم اقتصاد ما کمبود نقدینگی است. دولت نیز با این مساله و کمبود بودجه دست به گریبان است. اما بدتر از کمبود بودجه نبود نگاه کلان اقتصادی است. بلاتکلیفی موجود در کشور و وجود تهدیداتی که سرمایهگذاری را تحت تاثیر قرار میدهد یا ریسک آن را بالا میبرد، باعث توجه کسب و کارها به حفظ نقدینگی و سرمایه میشود. در واقع الان همه شرکتهای دولتی، سازمانها، بانکها و هلدینگها در زمینه سرمایهگذاری دست به عصا شدهاند.
ما نیز از پارسال برخی از طرحهای توسعهای را در دستور کار قرار داده بودیم اما مجبور شدیم تا تعدادی از آنها را در شرایط کنونی متوقف کنیم. اگرچه به صورت کلی، برنامههای توسعه آینده ما شامل تقویت پلتفرم با تمرکز بر هوش مصنوعی و اضافه کردن فناوریهای جدید میشود. همچنین علی رغم اینکه بیشتر مشتریان ما سازمانی هستند اما توسعه نسخه ابری برسا را نیز در اولویت قرار دادهایم.
علاوه بر موارد فوق، تولید اپلیکیشنهای متنوع در حوزههایی مانند منابع انسانی، تعمیر و نگهداری، و تدارکات نیز در برنامه توسعهای شرکت قرار دارد.
و کلام آخر؟
علی رغم مشکلاتی که در کشور برای همه کسب و کارها وجود دارد، باید کارمان را ادامه دهیم. یعنی چارهای جز این نداریم. ما باید خود را برای رقابتی جدیتر در آینده آماده کنیم و با ارائه خدمات بهتر به مشتریانمان، کمک کنیم تا آنها هم چالشهایشان را برطرف کنند.
انتهای پیام
مرتبط با: