بهترین کاربرد رمزارزها برای ایرانیها چیست؟
تعدادی از اقتصاددانان و متخصصان بازار رمزارزها، روز گذشته در سمینار تخصصی «گذشته و آینده پول با نگاهی به چشمانداز رمزارزها» گرد هم جمع شدند تا ضمن بررسی وضعیت رمزارزها در بازار ایران به این سئوال پاسخ دهند که بهترین کاربرد رمزارزها برای جامعه ایران چیست؟
برای مشاهده جدیدترین اخبار کسب و کار کاماپرس را در اینستاگرام دنبال کنید.
به گزارش کاماپرس، علی میرزاخانی، مدیر واحد مطالعات اقتصادی آکادمی سامان در ابتدای این نشست که با همکاری آکادمی سامان و صرافی آبانتتر در سالن اجتماعات بانک سامان برگزار شد، به مرور تاریخ ظهور پول پرداخت. میرزاخانی در ادامه به نقش بانکها در تاریخ پول و نظریههای مرتبط با آن اشاره کرد و گفت: بانکها از دل صرافیهای خصوصی متولد شدند؛ به همین دلیل در ابتدا بانکها خصوصی بودند و پول چاپ میکردند اما رفتهرفته بانکها دولتی شدند و حق انحصاری چاپ پول را در اختیار گرفتند. عدهای اعتقاد داشتند که چاپ پول توسط بانک خصوصی منجر به تورم میشود؛ در مقابل عده دیگری عقیده داشتند بین چاپ پول و تورم ارتباطی وجود ندارد. این دیدگاه در ایران مسلط است. در کنار این دو رویکرد، مکتب دیگری هم وجود داشت که خواستار قطع امتیاز انحصاری بانکهای دولتی بودند. آنها معتقد به بانکداری رقابتی بودند.
وی در ادامه به تولد رمزارزها پرداخت و گفت: ظهور رمزارزها، به موضوع انحصارزدایی از بانکهای دولتی جان دوباره بخشیده است.
تورم، قدرت اقتصادی را از مردم به دولت منتقل میکند
موسی غنینژاد در بخش دیگری از این برنامه به تحلیل نقش دولت در اقتصاد پرداخت و گفت: دولت از قدرت سیاسی خود سواستفاده میکند و با چاپ پول به تورم دامن میزند. تورم نهتنها قدرت اقتصادی را از مردم به دولت منتقل میکند، بلکه قیمتهای نسبی را نیز به هم میزند و تولیدکنندهها را به اشتباه میاندازد. به عنوان مثال برخلاف تصور رایج، قیمت بنزین در چند سال اخیر ثابت باقی نمانده است؛ بلکه قیمت حقیقی این کالال سال به سال ارزانتر شده است. وقتی قیمت نسبی به هم میریزد، اطلاعات نادرست در اختیار مردم و تولیدکنندگان قرار میگیرد.
وی در ادامه به موضوع تورم اشاره کرد و گفت: راهحلهایی که برای کنترل تورم وجود دارد، توسط دولت و ذینفعانی که از تورم بالا سود میبرند با مانع مواجه میشوند. آنها چون از تورم سود میبرند، اجازه نمیدهند راهکارها عملی شود.
این اقتصاددان خاطر نشان کرد: ما به جنبش پول آزاد نیاز داریم. شبیه جنبش تجارت آزاد که در انتهای قرن نوزدهم در اروپا شکل گرفت. در قرن هجدهم سرمایهداری دولتی یا مرکانتیلیسم حاکم بود اما شکلگیری عقیده عمومی منجر به تضعیف دولت شد و بخش خصوصی، رفتهرفته قدرت گرفت.
وی افزود: در حال حاضر 10 درصد مردم جهان از رمزارزها استفاده میکنند و تقریبا هیچ دولتی رمزارزها را به رسمیت نمیشناسد. فشارهای عقیده عمومی میتواند مقاومت دولتها را کاهش دهد و آنها را عقب براند. در این مسیر بلاکچین و استارتآپهای فعال میتوانند اعتماد مردم به رمزارزها را افزایش دهند و جنبه عمومیتری به آنها بدهند. در این صورت است که انحصار پول از دست دولت خارج میشود.
غنینژاد در ادامه به مخالفت شدید با انحصار دولت بر پول پرداخت و گفت: میتوان پولهای رقابتی ایجاد کرد. هر پولی که اعتماد بیشتری جلب کند، جنبه عمومی بیشتری نیز پیدا میکند. در شرایط فعلی ایده پول آزاد از پشتوانه تکنولوژیک نیز برخوردار شده است. اگر مردم به رمزارزها اعتماد کنند، قدرت سیاسی دولت کم میشود و به ناچارا عقبنشینی میکند.
این نویسنده و پژوهشگر اقتصادی در انتها تاکید کرد: آینده درخشانی در انتظار کسانی است که در ایران رمزارز ایجاد میکنند. هرچند نظام سیاسی با آنها مقابله میکند اما فعالان این حوزه باید به فعالیتشان ادامه دهند.
بانک مرکزی میتواند جیب مردم را خالی کند
فرهاد نیلی، دیگر اقتصاددان حاضر در این نشست، به کژکارکردهای بانک مرکزی در نظام اقتصادی اشاره کرد و گفت: بانک مرکزی کارآمدترین و مؤثرترین تکنولوژی برای خالی کردن جیب مردم به شمار میرود. به ازای هر میزان قدرتی که به بانک مرکزی اعطا میشود، باید قدرت نظارتی معادل و حتی بیشتری نیز به پارلمان بدهید تا این نهاد بتواند به طور مؤثر بر آن کنترل داشته باشد. هر نهادی که مسئولیت انتشار پول را بر عهده بگیرد، همواره در معرض وسوسه رقیق کردن ارزش آن قرار دارد. وقتی این نهاد، بانک مرکزی باشد، میزان تورم به مراتب بیشتر و شدیدتر خواهد بود.
نیلی در ادامه سخنان خود با اشاره به تحولات جهانی اظهار داشت: نتیجه بررسیهای جامع در حوزه تجارت بینالملل امروز به این نقطه رسیده که ضروری است بانک مرکزی تحت کنترل و نظارت بیشتری قرار گیرد، مشابه شیری که باید در قفس نگهداری شود. بانک مرکزی را میتوان به حیوان درندهای تشبیه کرد که به محض گرفتن هر تصمیمی، بلافاصله اقدام به رقیق کردن ارزش پول ما میکند. اگرچه رمزارزها راهکار مناسبی برای کنترل بانک مرکزی محسوب میشوند، اما این راهکار لزوما از طریق بیتکوین میسر نیست، بلکه استیبلکوینها گزینههای به مراتب بهتری برای این هدف هستند
این پژوهشگر اقتصادی تاکید کرد: به نظر میرسد یافتن یک راهکار سیاسی قابل قبول برای کنترل تورم در ایران با دشواریهای زیادی روبرو است، بنابراین چارهای نیست جز اینکه راهحلهای عملی و قابل اجرایی برای آن ابداع کنیم.
وی در تشریح وضعیت کنونی مواجهه جهانی با رمزارزها بیان کرد: بانکهای مرکزی کشورهای مختلف جهان دارای یک انجمن و کلاب مشترک در سوئیس هستند که در برخورد با پدیده رمزارزها، رویکردی نسبتا همراه و متعادل در پیش گرفتهاند؛ به این شکل که از یک سو هشدارهای لازم را صادر میکنند و از سوی دیگر، برخی تسهیلات و زمینهسازیها را نیز اعمال میکنند.
نیلی در ادامه خاطر نشان کرد: نمیتوان منکر این واقعیت شد که ترامپ در حال زیر و رو و هک کردن نظم مالی جهان است. بسیاری تصور میکردند که دوران تغییر و تحول در تعرفههای تجاری به پایان رسیده، اما او یکبار دیگر آنها را دستخوش تغییرات بنیادین کرده است. جهان به سمتی در حرکت است که میتوان آن را نوعی جنگ سرد جدید نامید؛ دورانی از تقابل و مخاصمه که در آن، چین قطعا نسخه جایگزینی برای سامانه سوئیفت خواهد ساخت و به این ترتیب، یک قطب مالی کاملا مستقل و دوم شکل خواهد گرفت که دیگر تحت سلطه نظام مالی انگلوساکسونی عمل نخواهد کرد.
این استاد دانشگاه در ادامه به شرایط داخلی اشاره کرد و گفت: در ایران نیز اگرچه در وضعیت دشواری از تورم گرفتار آمدهایم، اما در عمل ارتباط چندانی با اقتصاد جهانی نداریم. به جای آنکه انرژی خود را صرف درگیری با تحولات جهانی کنیم، باید تمام تمرکز خود را معطوف به خلق یک دارایی با کارکرد مشخص ذخیره ارزش کنیم؛ داراییای که در مقابل هک کردن مصون باشد، همواره در دسترس مردم باقی بماند، ارزش خود را در طول زمان حفظ و مردم بتوانند با اطمینان، سرمایههای خود را در آن نگهداری کنند.
نیلی همچنین با ارایه یک پیشنهاد عملیاتی، مباحث نظری درباره رمزارزها را به سطح اجرایی نزدیک کرد. پیشنهاد نیلی، تبدیل جزیره کیش به نمونه آزمایشی برای استفاده از رمزارزها در معاملات بزرگ بود. وی گفت: رمزارزها میتوانند مسیر مناسبی برای اعمال کنترل بر بانک مرکزی باشند. بهعنوان یک اقدام عملی، میتوان طرحی آزمایشی در جزیره کیش طراحی و اجرا کرد که در چارچوب آن، معاملات داراییهای مختلف با استفاده از رمزارزها انجام پذیرد. در این طرح، هر فردی میتواند با مراجعه به این منطقه، اقدام به خرید خودرو، مسکن و سایر کالاهای بادوام کند. چنین اقدامی علاوهبر اینکه ضربهای به ساختارهای موجود وارد نمیسازد، پس از گذشت مدت زمان معینی، یک سرمایه تجربی ارزشمند برای کشور به ارمغان خواهد آورد. پس از آن میتوان با استناد به این تجربه عملی با مراجع تنظیمگر وارد مذاکره شد و زمینه را برای اتخاذ تصمیمهایی در مقیاس بزرگتر فراهم کرد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع داغ تبلیغات پلتفرمهای آنلاین طلا پرداخت و با طرح یک پرسش کلیدی صحبتهای خود را ادامه داد. سئوال نیلی این بود که چه شخص یا نهادی بر طلای فیزیکی که به عنوان وثیقه نزد بانکهای کارگشایی گذاشته میشود، نظارت دارد؟
هشدار نیلی بر این نکته تمرکز داشت که آیا میزان طلایی که به مردم فروخته میشود به راستی معادل طلایی است که در بانک کارگشایی ذخیره شده است؟ او در ادامه هشدار داد: هرگز نباید اجازه دهیم به روزی برسیم که تعداد و حجم گواهیهای صادر شده طلا از میزان طلای فیزیکی و واقعی موجود در خزانهها بیشتر شود. اگرچه وجود یک نهاد تنظیمگر در این بازار کاملا ضروری است، اما کارآمدترین و بهترین شکل تنظیمگری، بدون شک شفافیت کامل اطلاعاتی است.
نیلی توضیح داد: باید یک سامانه کاملا شفاف طراحی و راهاندازی شود که بهطورآنلاین نشان دهد چه تعداد گواهی طلا در گردش است و دقیقا چه مقدار طلای فیزیکی و واقعی به عنوان پشتوانه در اختیار دارد. وی تأکید کرد: نیازی به ایجاد شوراها و نهادهای جدید نظارتی نیست. اگرچه رمزارزها ذاتا با چنین مشکلی روبرو نیستند، اما در بازار طلا این مسئله یک نگرانی کاملا جدی و اساسی به شمار میرود.
رمزارزها، جدیترین کاندید پول خصوصی هستند
در ادامه سهند حمزهای، مدیرعامل آبانتتر، به تحلیل بازار رمزارزها پرداخت. وی با اشاره به پیشبینیپذیری عرضه بیتکوین گفت: عرضه بیتکوین بسیار منظم و قابل پیشبینی است و اکنون، جدیترین کاندید پول خصوصی روی میز رمزارز است و گزینه دیگری نداریم. وقتی ساتوشی کریپتو را منتشر میکرد منظور او پول خصوصی بود و در عنوان وایت پیپر آن هم به این پول اشاره میکند. نیت اولیه کسانی که بیتکوین را ترویج میکردند این بود که جایگزین پول شود؛ اما با گذشت زمان، بیتکوین توان پردازش حجم بالای تراکنش را از دست داد.
حمزهای درباره علت از دست رفتن این جایگاه نیز توضیح داد: امروز هزینه ثبت تراکنش در شبکه بیتکوین بالاست و استفاده از آن برای خریدهای روزمره صرفه اقتصادی ندارد. بههمین دلیل، اکنون اجماع جامعه کاربری این است که بیتکوین را نه بهعنوان ابزار پرداخت، بلکه بهعنوان یک دارایی با ثبات ارزش در نظر بگیرند.
مدیرعامل آبانتتر با تشبیه این موضوع به نقش تنظیمگری بانک مرکزی توضیح داد: فارغ از اینکه بیتکوین را پول بدانیم یا یک ابزار ذخیره ارزش، بانک مرکزی عملا جایگاهی در این تصویر ندارد. بیتکوین نیامده تا در زمین بانک مرکزی بازی کند؛ آمده تا جایگزین آن شود.
وی ضمن تأکید ویژه بر ویژگیهای منحصر به فرد بیتکوین در مقایسه با دیگر داراییها، گفت: عرضه بیتکوین از چنان نظم و پیشبینیپذیری برخوردار است که در حال حاضر، آن را به جدیترین نامزد برای ایفای نقش پول خصوصی در میان تمام گزینههای موجود در حوزه رمزارزها تبدیل کرده و به نظر میرسد هیچ گزینه جایگزین دیگری در پیش رو نداریم.
مدیرعامل آبانتتر سپس با واکاوی تاریخی خاستگاه این فناوری توضیح داد: زمانی که ساتوشی ناکاموتو اقدام به انتشار کریپتو کرد، هدف اصلی او دقیقا ایجاد یک پول خصوصی بود و این مفهوم به وضوح در عنوان وایتپیپر اصلی نیز مورد اشاره قرار گرفته است. اگرچه در ابتدا نیات و تلاشهای ترویجکنندگان اولیه بیتکوین معطوف به جایگزینی کامل آن با پول های رایج بود، اما با سپری شدن زمان، بیتکوین از عهده پردازش حجم انبوه و بالای تراکنشها برنیامد.
حمزهای در تشریح دقیقتر دلایل از دست رفتن این موقعیت توضیح داد: در شرایط کنونی، هزینههای ثبت هر تراکنش در شبکه بیتکوین به سطحی افزایش یافته که استفاده روزمره از آن برای انجام خریدهای خرد و معمولی، از توجیه اقتصادی لازم برخوردار نیست. همین امر باعث شده تا امروزه یک اجماع عمومی در میان کاربران این حوزه شکل بگیرد که بیتکوین را نه در قالب یک ابزار پرداخت، بلکه به عنوان نوعی دارایی با قابلیت حفظ ارزش و ثبات نسبی در نظر بگیرند.
او در پاسخ به سوالی درباره نوسانات قیمتی که برخی از رمزارزها تجربه میکنند، خواستار تفکیک و تمایز قائل شدن بین انواع مختلف آنها شد و گفت: لازم است که رمزارزهای مختلف را از یکدیگر تفکیک کنیم. به عنوان نمونه، اگرچه بیتکوین با نوسانات قیمتی مواجه است، اما باید به خاطر داشت که حتی طلا نیز از نوسان در امان نیست.
به گفته حمزهای، تمایز اصلی در این است که الگوی عرضه بیتکوین کاملا منظم و از پیش تعیین شده است؛ به گونهای که میتوان با اطمینان گفت در بازه زمانی ۲۰ سال آینده دقیقا چه مقدار بیتکوین جدید وارد چرخه خواهد شد. این پیشبینیپذیری از طریق تحلیل منحنی عرضه امکانپذیر میشود، اگرچه که ممکن است پیشبینی نمودار تقاضا با دقت کمتری همراه باشد. بر اساس این تحلیل، پیشبینی عمومی بر این است که با گسترش پذیرش و افزایش تدریجی تقاضا، نوسانات شدید و ناگهانی بیتکوین نیز به مرور کاهش خواهد یافت. از سوی دیگر، لازم به ذکر است که اساسا هدف طراحی تعداد زیادی از رمزارزها، کاربرد پولی نبوده است. برای نمونه، تتر عمدتا به عنوان یک توکن کاربردی عمل میکند، مشابه سوختی که برای به حرکت درآوردن یک ماشین ضروری است؛ فلسفه اصلی خلق آن هرگز برای استفاده به عنوان پول در نظر گرفته نشده بود.
حمزهای در بخش دیگری از این سمینار به تبیین جایگاه بیتکوین پرداخت و گفت: کاربرد اصلی بیتکوین در حال حاضر بیشتر به عنوان یک ابزار ذخیره ارزش تعریف میشود تا وسیلهای برای انجام پرداختهای روزمره. اگرچه سایر رمزارزها ممکن است با کارمزدهای کمتری، کارکردهای پرداختی را عملیاتی کنند. این دسته از رمزارزها از چندین ارزش کلیدی و مهم برخوردارند؛ اولا، هیچ نهاد متمرکز واحدی قادر به کنترل یا دستکاری آنها نیست؛ ثانیا، هیچ گونه محدودیت جغرافیایی برای استفاده از آنها وجود ندارد. در واقع، میتوان با قاطعیت ادعا کرد که جدیترین و کاربردیترین نمونههای عینی پول خصوصی که تاکنون خلق شدهاند، همین رمزارزها هستند.
سهند حمزهای در پاسخ به سوالی درباره بیاعتبار شدن برخی از رمزارزها و همچنین چگونگی تنظیم مقررات برای آنها به تفصیل توضیح داد: رمزارزها به طور ذاتی از شفافیت بالایی برخوردارند و دسترسی به کلیه اطلاعات مربوط به آنها برای همگان امکانپذیر است.
وی سپس به معرفی سه رویکرد اصلی که تاکنون در زمینه رگولیشن رمزارزها در پیش گرفته شده است پرداخت: رویکرد اول مبتنی بر این اصل است که میتوان شرکتها و نهادهای فعال در این حوزه را تابع قانون و محدودیت کرد، در حالی که خود رمزارزها به دلیل ماهیت غیرمتمرکزشان، اساسا قابل محدودسازی مستقیم نیستند. در رویکرد دوم، برخی کشورها کوشیدهاند تا یک چارچوب قانونگذاری کاملا مستقل و ویژه برای رمزارزها ایجاد کنند؛ برخی تنها بخشی از این چارچوب را به مرحله اجرا گذاشتهاند و برخی دیگر نیز از طریق سازمانهای فراگیر مانند سازمان بورس یا نهادهای فراملی مانند اتحادیه اروپا اقدام به تفویض اختیار و استانداردسازی کردهاند.
حمزهای خاطرنشان کرد: اینکه در ایران افرادی پیشگام شده و در این زمینه قدم پیش گذاشتهاند، اتفاق بسیار مبارک و مثبتی است، اما باید توجه داشت که در هیچ کجای دنیا بانک مرکزی پیشتاز و جلودار این جریان نبوده است. نکته کلیدی اینجاست که بسیاری از کریپتوکارنسیها اساسا ارتباطی با کارکرد پول ندارند، اما عواقب و چوب تصمیمات نهادهای قانونگذار معمولا به پای بیتکوین نوشته میشود. با این وجود، چه دلیلی وجود دارد که این داراییهای دیجیتال لزوما به بانک مرکزی مربوط باشند؟ در حالی که ذات و هدف اصلی خود بیتکوین از ابتدا، مبارزه با مفهوم بانک مرکزی بوده است.
او در تشریح دقیقتر دلایل خود مبنی بر اینکه چرا بهتر بود بانک مرکزی انرژی و منابع خود را صرف رگوله کردن کریپتوها نمیکرد، به نقد رویکرد این نهاد پرداخت و گفت: نگرش و نگاه بانک مرکزی به پدیده رمزارزها به شدت سنتی و قدیمی است. بانک مرکزی تصور میکند که این تکنولوژی نوین باید دقیقا مطابق با الگوهای ذهنی و تصورات خودش عمل کند و شکل بگیرد.
وی برای اثبات ادعای خود مثالی زد: ما همین الان هم شاهد ایده «سپردهگذاری مرکزی» در بورس اوراق بهادار هستیم که طبیعتا حضور آن در آنجا ضروری است، اما متأسفانه همین الگوی ذهنی را بدون تطبیق، به حوزه نهادهای امین کریپتوها نیز تعمیم دادهاند.
نقش رمزارزها در مدیریت سرمایه شرکتها
در پنل دوم این نشست، امیر بهزادینیا، مدیر دپارتمان بیزنس آبانتتر توضیح داد که شرکتها میتوانند بخش مازاد نقدینگی خود را در داراییهایی مانند بیتکوین قرار دهند؛ داراییای که ویژگیهای یک ابزار ذخیره ارزش، مشابه طلا را دارد. او یادآور شد که بیتکوین در طول زمان به عنوان یک دارایی پذیرفتهشده در بازار تثبیت شده و مالکیت آن نیز بهروشنی قابل تعریف است، بنابراین میتواند نقش یک سپر تورمی را برای شرکتها ایفا کند.
بهزادینیا یکی از چالشهای مهم شرکتهای کوچک و متوسط را ورود دشوار به بازار سرمایه دانست و گفت: توکنسازی میتواند راهحلی عملی باشد. بسیاری از شرکتهای فناوری در فرآیند پذیرش بورسی با محدودیتهای جدی روبهرو هستند، در حالی که انتشار توکن سهام میتواند امکان جذب سرمایه و گردش نقدینگی را برایشان تسهیل کند.
او به نمونههایی از این مدل اشاره کرد؛ از جمله ارائه توکن سهام برخی شرکتهای مطرح جهانی مثل انویدیا در آبانتتر، یا انتشار یک توکن اختصاصی برای تأمین مالی یک نیروگاه سهمگاواتی طی هفته گذشته. بهزادینیا تأکید کرد: سرعت تصمیمگیری در اکوسیستم جدید مهمتر از هر زمان دیگری است و نوآوری در ابزارهای مالی میتواند فضای سرمایهگذاری را رقابتیتر کند.
مدیر دپارتمان بیزنس آبانتتر با اشاره به ظرفیتهای بلاکچین توضیح داد: این فناوری میتواند در پرداختها، حوالهجات، اعتبار اسنادی و حتی عملیات خرد بانکی نقشآفرین باشد. بسیاری از ناکارآمدیهای سیستمهای مالی سنتی، از جمله هزینههای بالا و عدم شفافیت، با استفاده از بلاکچین قابل رفع است. آبانتتر تمرکز ویژهای بر توسعۀ ابزارهای مبتنی بر توکنسازی دارد و حتی امکان جذب سرمایه خارجی از طریق این مدلها وجود دارد.
انتهای پیام
مرتبط با: